به گزارش پایگاه خبری 598، سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد در اشاره به چیستی تصمیم اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو گفته است: من معتقدم اصلاحطلبان درباره انتخابات مجلس آینده خوب است راجع به 6 فرض و یک عمل تامل کنند. ابتدا فرضها را برمیشمارم؛ فرض اول آن است که تمامی اصلاحطلبان بپذیرند در انتخابات مشارکت کنند. فرض دوم آن است که شورای نگهبان کسی را رد صلاحیت نکند. فرض سوم آن است که مردم متقاعد شوند، لازم است در انتخابات شرکت کنند. فرض چهارم آن است که تمام کرسیهای مجلس آینده در اختیار اصلاحطلبان قرار بگیرد. فرض پنجم آن است که انتخابات بدون هیچ شکوشبههای برگزار شود و فرض ششم آن است که لوایح اصلاحطلبان توسط شورای نگهبان رد نشود.
او میافزاید: من معتقدم در صورت وقوع همه این فرضها و تمهید شرایط مساله ناتوانی و نخواستن دولت مستقر پیش روی مجلس آینده است. لذا میگویم به شرطی که آقای رییسی به نحوی از کابینه استعفا دهد یا به دلیل عدم کفایت عزل شود، میتوان به شرط وجود یا حتی عدم فرضهای ششگانه در انتخابات مشارکت کرد.
حجاریان گفته است: ترجمه حرف من -این- است که اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند، اما دیگر دست به کار عبث نمیزنند، چون التفات پیدا کردهاند قانون کاغذ است و قدرت پشت قانون و مجری آن اهمیت فراوان دارد.
*حجاریان چهره اصلی پروژه "تحریم انتخابات" و همان کسی است که از 4 سال قبل تئوری "مشارکت مشروط" (به معنی شرطگذاری برای نظام و شورای نگهبان برای حضور انتخاباتی) را مطرح کرد.
او پیش از این و در ابتدای سال گذشته نیز مجددا بر تز تحریم تأکید کرده و گفته بود: "ما مشارکت بیقید و شرط نداریم و همینجا بگویم که سال ۱۴۰۲ هم مشارکت حتما مشروط خواهد بود؛ مشروط به اینکه شورای نگهبان چقدر با ما راه بیاید و تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمیکنیم. یک چیزی هم بگویم؛ بالشخصه باور دارم تحریم انتخابات هم مشکلی ندارد. این نظر من است، میتواند مخالفانی داشته باشد؛ اما تحریم غیر قانونی نیست. من میتوانم به این نتیجه برسم که نباید در انتخابات شرکت کرد و به دوست هم میگویم پیشنهادم این است تو هم رأی نده یا به مردم بگویم اگر که من یا تفکر من را قبول دارید، رأی ندهید. مشارکت مشروط به معنای تحریم انتخابات نیست. در عین حال، تحریم انتخابات هم غیر قانونی نیست و نباید از آن تابو ساخت. "
آیا اصلاحطلبان قربانی اهداف حجاریان میشوند؟
پس نتیجه اول اینکه اظهارات اخیر حجاریان که گفته است " اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند" در واقع یک پشتکواروی سیاسی در مقابل مردم برای فرار از تبعات امنیتی تحریم انتخابات بعنوان یک خیانت سیاسی است.
جالب آنکه همانطور که در ادامه خواهیم گفت؛ معنای حرف جدید حجاریان نیز صرفا تحریم انتخابات است.
تأکید او بر "ناتوانی و نخواستن دولت مستقر" در حالی بعنوان دلیل اصلی برای عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات مطرح میشود که این مشکل در انتخابات سال 98 (مجلس یازدهم) وجود نداشت. پس چرا اصلاحطلبان آن انتخابات را هم تحریم کردند!؟
از طرف دیگر وقتی یک جریان سیاسی به وضع موجود انتقاد دارد آیا باید برای اصلاح امور به کنشگری دموکراتیک روی بیاورد و صندوق رأی را انتخاب کند یا از راه اجباری دیگر یعنی برداشتن سلاح و ساختارشکنی اقدام کند!؟
پاسخ هر دو سوال ما مشخص است و از این پاسخ مشخص نیز درمییابیم که ناکارآمدی دولت، مسئله صلاحیتها و... جملگی بهانههایی هستند تا طرح آشوبگرانه حجاریان و دوستان او در ستاد اصلاحات به پیش برود.
وگرنه آقای حجاریان بهتر از هرکسی میداند که مجلس از اختیارات زیادی برخوردار است و لوفرض که یک دولت هیچ کاری هم انجام ندهد اما مجلسیان میتوانند با نطقهای خود مردم را آگاه و زمینه "رأی خوب" در آینده را فراهم کنند.
پس در یک حکومت دموکراتیک؛ همواره راههای زیادی برای کنشگری دموکراتیک هم وجود دارد؛ اگر پای توطئه علیه مردم و طرح یک جریان سیاسی خاص برای براندازی در میان نباشد!
مسئله استعفای رئیسجمهور هم در منطق سیاست و دموکراسی فیالواقع خواست قصابان انتخابات است نه خواست کسانی که بر منطق دموکراسی اصرار دارند.
حتی اگر با دولتی مواجه باشیم که واجد هیچ نقطه مثبتی نیست و یک ناکارآمد تمام عیار است نیز باز هم منطق سیاست، دموکراسی و عقلانیت حکومتی ایجاب "ساختارگریزی و قامتشکنی" ندارد و بهتر است به جای اقدامات امنیتسوزی مثل مطالبه استعفای رئیسجمهور یا طرح عدم کفایت او بعنوان شرط حضور؛ از مردم خواست که در انتخاباتهای بعدی "رأی خوب" بدهند.
اما از آنجا که شخصیت سیاسی حجاریان با تحریم انتخابات معنا مییابد؛ محاکات با مردم برای تحمل نتیجه رأی و تشویق به رأی خوب در انتخابات آینده جایی در ادبیات او ندارد.
منبع: مشرق