یکی از اتهامات بزرگ و ناروایی که به جبهه پایداری زده شده و در حال حاضر نیز ادامه دارد ارتباط این جبهه مردمی با جریان انحرافی است، عناوینی چون همکاری با جریان انحرافی،زایده جریان انحرافی، خود جریان انحرافی که در لسان برخی از افزاد خاص و رسانه های خاص تر دیده شد و به شدت نیز بر روی این موضوع مانور داده شد.
اگر این پیش فرض را بپذیریم که جبهه پایداری انقلاب اسلامی که از حمایت بزرگان سیاسی، دینی و فکری کشور برخوردار است ارتباطی یا جریان انحرافی دارد چند نکته کلیدی به وجود می آید که هنور دوستان مدعی اتحاد نتوانسته اند به آن پاسخ دهند.
1- برخی از این دوستان، جریان انحرافی را دولت نهم و دهم دانسته و آن را مصداق عینی جریان انحرافی می دانند و هر گونه همکاری با دولت را همکاری با جریان انحرافی می دانند و گاه در لسان این عزیزان لیدر اصلی این انحراف نیز خود شخص ریاست جمهور است! با قبول این پیش فرض تمام دستاوردهای عظیم دولت نهم و دهم، مسایلی مانند هسته ای شدن، فضایی شدن، رشد صنایع موشکی، نانو تکنولوژی، شبیه سازی سلول های بنیادین و صدها مصداق ریز و درشت دیگر از اقدامات جریان انحرافی است! و اگر ارتباط با دولت همکاری با جریان انحرافی است این دوستان بهتر است به موضع گیری ها و حمایت های قبلی خود از دولت نگاهی بیندازند.هر چند این سوال نیز به وجود می آید که این دوستان چطور می خواهند حمایت های صریح مقام معظم رهبری در حمایت از دستاوردهای دولت نهم و دهم را توجیه کنند.
2- اگر جبهه پایداری همکار جریان انحرافی است و از این جریان خط فکری گرفته و یا می گیرد پس چرا برخی در اصولگرایان در جبهه متحد به دنبال اتحاد با این جریان به اصطلاح انحرافی هستند! و هر روز در رسانه ها(بخوانید امپراتوری رسانه ای)خود از کارشکنی جبهه پایداری در خصوص وحدت دم می زنند و از مضرات عدم وحدت سخن می رانند. اگر جبهه پایداری عامل جریان انحرافی است اتحاد با این جبهه چه علتی دارد؟
3- همکاری جبهه پایداری با جریان انحرافی را هیچ یک از بزرگان جبهه متحد و موج تخریب ها علیه پایداری را نپسندیده و آن را مردود می شمارند و هیچ گاه حضرت آیت الله مهدوی کنی که از بزرگان سیاسی و جزء سرمایه های انقلاب اسلامی هستند جبهه پایداری را متصل به جریان انحرافی نداسته اند حال چرا برخی دوستان و برخی رسانه در اتصال جبهه پایداری و جریان انحرافی مصر هستند را باید سوالی دانست که هیچ گاه به آن پاسخ داده نشده است
4- جبهه پایداری از بدو تاسیس مورد حمایت بی شائبه حضرت آیت الله مصباح یزدی بوده و هست پس اگر جبهه پایداری که هم اعضای آن و هم مدیریت سیاسی آن توسط علامه مصباح یزدی تائید شده است را همکار جریان انحرافی بدانیم پس حمایت های علامه مصباح از این جبهه را چگونه می توان تحلیل نمود؟
5- اگر جبهه پایداری همکار جریان انحرافی است و با این جریان ارتباط مستقیم دارد چرا در دور دوم انتخابات تهران دو تن(آقایان نوباوه و نبویان) از اعضای ارشد این جبهه را در لیست جبهه متحد قرار گرفتند؟! آیا تنها این دو تن از ارتباط با جریان انحرافی مصون مانده اند؟
6- اگر جبهه پایداری به جریان انحرافی متصل است، دلیل پیشتازی جبهه پایداری در تهران چه چیزی بود؟ آیا تمام مردم از عوامل جریان انحرافی بوده اند؟ آیا مردم دارای بصیرت کافی نبوده اند؟آیا مردم در شناخت اصلح دچار اشتباه شده اند؟!
در آخر نیاز است تا چند نکته برای چندمین بار تکرار گردد! جبهه پایداری هیچ گونه پشتوانه مالی نداشته و ندارد و این امر در حوزه تبلیغات شهری کاملاً هویدا است در حوزه رسانه نیز این جبهه به جز چند سایت عملاً در بایکوت رسانه ای به سر می برد و اگر ارتباطی با جریانی داشت مطمئناً مانند برخی آقایان از لابی های آن جریان استفاده می کرد.
برخی از سیاستمداران، مشاوران و فعالان رسانه ای دوستان متحد در تعیین مصادیق جریان انحرافی راهی بس کج را رفته اند. این عزیزان بدون پی بردن به ماهیت جریان انحرافی و اینکه آیا این جریان دارای عقبه تئوریک هست یا خیر؟ آیا این جریان قائم به شخص بوده و توسط فرد هدایت و مدیریت می شود؟ آیا این جریان درونی هدایت می شود و یا مغز هدایتی آن خارج از کشور است؟ آیا جریان انحرافی یک انحرافی فکری است و یا یک انحرافی مدیریتی؟ آیا جریان انحرافی زایده چند سال اخیر است و یا دنباله یک انحراف چند ساله و دنباله دار و چندین سوال دیگر.
این دوستان بدون پی بردن به اصل انحراف و شناسایی آن و صرفا برمبنای یک اسم شروع به ارائه تحلیل ها در فضای پیچیده سیاسی کشور پرداخته اند.
در پایان باید گفت این عزیزان که گویا برای تصاحب کرسی های مجلس از هیچ اقدامی فرو گذاری نمی کنند باید یک نکته را به خوبی در ذهن داشته باشند مردمی که پای صندوق های رای خواهند آمد همان مردم بصیر و حماسه ساز 9 دی سال 88 هستند.