به گزارش پایگاه خبری 598، کانال تلگرامی روزنامه شریف متن زیر را به همراه تصاویری از مزار احسان قدبیگی در اراک و تصاویری از مادر و پدرش با عنوان «اصلاً یادشان هست؟» منتشر کرد:
یکسال پیش که خبرش بهت و حیرت زیادی میان دوست و استاد و همدورهایهایش در شریف راه انداخت و خیلیها دست به قلم شدند و بعضیها مراسم گرفتند، شاید کمتر کسی فکر میکرد که اینها به حدی کوتاه مدت باشند که به یکسال نرسیده فراموش شوند و انگار نه انگار خبری بوده و اتفاقی افتاده و...
چهارم خرداد ۱۴۰۱، احسان قدبیگی ورودی ۹۱ مهندسی مکانیک و از ساکنین خوابگاه طرشت ۳، بر اثر انفجار منطقه صنعتی وزارت دفاع در پارچین به شهادت رسید و پس از تشییع، در زادگاهش اراک به خاک سپرده شد؛ همان روزهای اول بازار پیام تسلیت و مراسم یادبود و دیدار با خانواده و... داغ بود و حتی خیلی از طیفهای مختلف دانشجویی پیشنهاد تغییر نام مرکز کارگاهها یا سالن ورزشی خوابگاه یا حتی خوابگاه طرشت ۳ به نام احسان را دادند و قرار شد یکی از اینها انتخاب و به نام احسان قدبیگی نامگذاری شود.
امروز اگرچه اولین سالگرد این اتفاق بود اما نه تنها هیچکدام از آن نامگذاریها در این یکسال اتفاق نیُفتاد، بلکه حتی در حد یک پیام تسلیت و گرامیداشت و...، در کانال گروههای دانشجویی، تشکلها، معاونت فرهنگی یا حتی کانال روابط عمومی قرار نگرفت و هرچقدر صبر کردیم تا ببینیم کسی کاری میکند یا نه، خبری نشد و تنها اتفاقی که این چند روز برای احسان رخ داد، تقدیر از پدرش در مراسم هیئتهفتگی سهشنبه و با حضور بچههای هیات الزهراء بود و بچههای خوابگاه هم این دو شب برای او مراسم گرفتند.
احسان قدبیگی طبق روایت خانوادهاش در گفتگو با روزنامه، ۱۱ اسفند ۱۳۷۱ در یکی از محلههای کمبرخوردار اراک به دنیا آمد و در دوران نوجوانی علاوه بر درس، در کارگاه تراشکاری پدرش کار میکرد و بعد از طی تحصیل در دبیرستان علامه حلی اراک، در کنکور ۹۱ با رتبه ۱۰۱ مکانیک شریف قبول شد.
با فارغ التحصیلی از شریف و تا قبل از استخدام در وزارت دفاع، تقریباً یک سال در یکی از شرکتهای تعمیر و نگهداری آسانسور در تهران کار کرد و چند وقتی هم در شرکتی در قم به کارهای آموزشی و طراحی مشغول شد.
احسان پس از دانشگاه راهی سربازی در نیروی دریایی ارتش شد و بعد از مدتی در واحد تحقیقاتی هوافضای وزارت دفاع مشغول به کار شد و اگرچه کارشناسی ارشد دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و پروژه پیشنهادی خوبی هم در آن دانشگاه داشت و توانست نظر برخی اساتیدش را جلب کند اما این روند ناتمام ماند و نهایتاً پس از تقریباً دو سال و نیم فعالیت، ۴ خرداد ۱۴۰۱ براثر انفجاری در منطقه تحقیقاتی و صنعتی وزارت دفاع در پارچین به شهادت رسید.
امروز که گذشت اما کاش نگذاریم برخی چهرههای شریف که شاید چندان به فعالیتهای دانشجویی و تشکلی خاصی شناخته نمیشدند و به اصطلاح معمولی بودند اما در اصل شخصیت بزرگی داشتند، به همین راحتی فراموش شوند و حداقل یک مراسم یا یک پیام یا حتی نامگذاری یکی از نقاط دانشگاه به نامشان را بهانهای کنیم تا گاهی اوقات در هیاهوی زندگی به یادشان باشیم.