عرف چيست شرع كدام است؟

پایگاه 598: آقاي سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور پيشين در ديدار با برخي روزنامه‌نگاران به مناسبت عيد سعيد فطر مطالبي گفته كه شايسته نقد است.

1- آقاي خاتمي مي‌گويد: «جمهوري اسلامي به سمت حكومت اسلامي تمايل پيدا كرده است»!
بعد براي رد اين ادعا اشاره به نقل قولي از مرحوم سيداحمدآقا مي‌كند كه در آن امام صريحا فرموده است ؛ «آنچه مدنظر ماست حكومت اسلامي است»!

2- آقاي خاتمي مي‌گويد :«اسلام را بايد چنان ديد و شناخت كه جايگاه عرف را در عرصه حيات اجتماعي به رسميت بشناسد»
آنچه آقاي خاتمي به عنوان يك روش‌شناسي در شناخت دين مطرح مي‌كنند، در هيچ جاي قرآن و روايات منقول از معصومين نيامده است.اسلام را بايد آنچه كه قرآن و پيامبر اكرم و ائمه معصومين فرمودند بايد شناخت يا بايد براي اين شناخت شرط و شروطي گذاشت.
ما نمي توانيم چيزي به دين و اسلام اضافه كنيم يا كم كنيم . ضمن اينكه جايگاه عرف در اسلام و فقه مشخص شده است.

3- آقاي خاتمي مي‌گويد: «وضع امروز مساوي با جمهوري اسلامي نيست بايد با روش‌هاي مسالمت‌آميز اصلاح شود اما براندازان مي‌گويند جمهوري اسلامي همين است بايد برانداخته شود. من شعار زن زندگي آزادي را شعار زيبا تعبير كردم اما معتقدم اگر زندگي مي‌خواهيم، زندگي در براندازي پيدا نمي‌شود چراكه آشوب و ناآرامي سنگيني در پي خواهد داشت.»آقاي خاتمي در اين گزاره مرز بين اصلاح‌طلبي و براندازان را مشخص كرده است.
او شعار جماعت برانداز پاييز گذشته را نه‌تنها تأييد بلكه آن را زيبا توصيف مي‌كند!
اما تغيير را مسالمت‌آميز توصيه مي‌كند و براندازي را به دليل اينكه موجب آشوب و ناآرامي مي‌شود توصيه نمي‌كند. او در حقيقت اعتراف مي‌‌كند براندازي، دو روي يك سكه است يك روي «نرم» و يك روي «سخت» و اصلاح‌طلبان روي «نرم» آن را نمایندگی می کنند.

4- آقاي خاتمي مي‌گويد: «من ابتدا از تعبير مردم‌سالاري ديني استفاده كردم اما بعد آن را به مردم‌سالاري سازگار با دين ، اصلاح كردم. منظورم از مردم‌سالاري همان دموكراسي است و از دين ، ديني سازگار با عرف بود.»
عرف در لغت دوگونه معنا شده است: الف- امر شناخته شده  ب – امر پسنديده
علامه طباطبايي مي‌فرمايد :«عرف بايد در روش و عمل مردم امري حسن و معقول باشد و برخلاف ارزش‌ها نباشد.»
امام (ره) نيز مي‌فرمايد: «سيره عقلا در يك امر هنگامي حجت است كه شارع آن را امضا و تأييد كرده باشد. در امضاي شارع همين بس كه منع نكرده باشد زيرا عدم ردع كاشف از امضا كرده است.»
اين‌كه آقاي خاتمي مي‌گويد: منظورم از مردم‌سالاري همان دموكراسي است دموكراسي را به روايت سوسياليست‌ها قبول دارد يا ليبرال‌ها كدام را امر پسنديده حسن مي‌داند؟! شارع كدام را امضا مي كند؟ اگر امضا مي‌كرد كه اصلا نيازي به انقلاب اسلامي و طرح تئوري ولايت فقيه براي اداره جوامع از سوي امام (ره) معنا نداشت. در مورد تعريف دين هم از ديدگاه آقاي خاتمي كلي مناقشه است. جايي كه اسلام احكام صريح، روشن و شفاف دارد جايي براي عرف به منظور فرار از عمل به يك واجب شرعي وجود ندارد.
جمهوري اسلامي تاكنون كدام عرف را در عرصه اجتماعي به تعبير درست علمي و فقهي آن ناديده گرفته است!

5- ميزان پايبندي به اسلاميت نظام و شرع مقدس اسلام در نگاه جناب آقاي خاتمي را مي توان از پاسخ‌هاي وي به سؤالات مطرح دريافت. قبلا ميزان پايبندي او به جمهوريت را در حوادث تلخ انتخابات رياست جمهوري سال 88 هنگامي كه نتايج انتخابات را قبل از اعلام آن به تير و تهمت تقلب آلودند را هم مي شود مورد ارزيابي قرار داد. انتخاباتي كه فرد منتخب بيش از 13 ميليون رأي از رقيب خود جلو بود!