به گزارش
پایگاه 598، روزنامه خراسان نوشت: حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان در جریان سفر خود به لبنان، عصر دیروز در جبلالعامل و منطقه مرزی لبنان و فلسطین اشغالی حضور یافت و این حضور بلافاصله در صدر اخبار و تحلیلهای سیاسی قرار گرفت.
این حضور و همچنین مشاهده سرزمینهای اشغالی فلسطین از این منطقه چرا در این برهه اهمیت یافت؟ پرسشی است که برای پاسخ باید به یک هفته قبل بازگردیم، روزی که رژیم صهیونیستی در عشقآباد ترکمنستان و نزدیکی مرزهای ایران سفارت خود را با حضور الیکوهن افتتاح کرد.
امیر عبداللهیان در جمع خبرنگاران در این منطقه طی اظهاراتی ضمن درود به روح پاک شهدای مقاومت فلسطین و لبنان از جمله شهید عماد مغنیه، قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، گفت: ما امروز در منطقه مرزی مارون الراس هستیم و یک بار دیگر با صدای بلند حمایت خود را از مقاومت لبنان در مقابل رژیم اشغالگر صهیونیستی با صدای بلند اعلام میکنیم.
وزیر خارجه اضافه کرد: روز گذشته در دیدارم با آقای سید حسن نصرا... دبیرکل حزب ا... لبنان تحلیلها و ارزیابیهای دقیقی از ایشان دریافت کردم. اظهارات ایشان مؤید این موضوع مهم بود که امروز مقاومت لبنان و مقاومت فلسطین در قویترین و بهترین وضعیت خود قرار دارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی اظهار کرد: از طرف دیگر صهیونیستها در بدترین وضعیت قرار دارند و با بحرانهای چندلایه سیاسی، اجتماعی و امنیتی مواجه هستند.
عمق استراتژیک جعلی و اصلی!
روزی که رژیم صهیونیستی در عشقآباد ترکمنستان، سفارت خود را با حضور الیکوهن افتتاح کرد، در بوق و کرنای رسانهای مدعی شد که پس از مرزهای شمالغرب در مرزهای شمال شرق ایران هم عمق استراتژیک ایجاد کرده است! اما آیا ساختمانسازی در کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایجاد عمق استراتژیک تعریف میشود؟
در ادبیات دیپلماتیک و روابط بینالملل عمق استراتژیک برای هر کشوری، منطقه و سرزمینی تعریف میشود که به واسطه روابط تاریخی و اشتراکات عمیق سیاسی و اقتصادی یا حتی فرهنگی و مذهبی یا منافع گره خورده و نزدیک، میتواند در برهههای تاریخی به زبان ساده روی شراکت و اتحاد آن سرزمین و منطقه حساب باز کند.با چنین فرضی از عمق استراتژیک، آیا میتوان ساختمان سفارتخانههای صهیونیستی در هر یک از کشورهای همسایه ایران را عمق استراتژیک تلآویو دانست؟ جمهوری آذربایجان یا جمهوری ترکمنستان یا حتی شماری از کشورهای حاشیه خلیج فارس، چه اشتراکات تاریخی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی با رژیم جعلی اسرائیل دارند، آن زمان که عمر این رژیم تنها هفت دهه است؟
آیا همسایگان ایران حتی با وجود تمام تنشهای موجود حاضر خواهند بود سفارتخانههای رژیم صهیونیستی را به عنوان عمق استراتژیک این رژیم تعریف کنند و اجازه فعالیتهایی را بدهند که منافع تهران را به خطر خواهد انداخت؟ و در نهایت آیا در ترازوی کشورهای همسایه منافع ارتباط با ایران هماندازه ارتباط با تلآویو خواهد بود؟ پاسخ به این سه پرسش، خود گویای میزان واقعی بودن تعیین عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی در منطقه است.عمقی که اگر چه به ضرب و زور آمریکا و پیمانهایی چون ابراهیم در تقلای ایجاد است، اما با چند پرسش ساده میتوان جعلی بودن آن را نمایان ساخت.
جبهه مقاومت تشکیل شده علیه تلآویو قدرتمندتر از آن بود که در پیشبینیهای شیمون پرز آمده باشد و دلیل تقلای این روزهای تلآویو در مرزهای شرق و غرب کنار آمدن با این واقعیت است که محور مقاومت به این راحتی تسلیم تجاوزهای آن ها نخواهد شد.حضور امیرعبداللهیان به فاصله یک هفته از حضور کوهن در مرزهای ایران، نه پاسخی به این اقدام رژیم صهیونیستی که یادآوری پرسشهای فوق و به صدا درآوردن واقعیت وجودی تلآویو است.