به گزارش سرویس بینالملل پایگاه تحلیلی خبری 598؛ سالهاست که جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مناطقی از جمله قرهباغ و سیونیک دچار تنش هستند. اما درگیری این دو کشور در سالهای اخیر به اوج خود رسیده بطوریکه حتی منجر به درگیری نظامی بین دو کشور نیز شده است.
اگرچه درگیری نظامی دو کشور با میانجیگری کشورهای منطقه پایان یافت اما اختلافات سرزمینی آنها هنوز برجای خود باقی است و در ماههای اخیر نیز دوباره تنشهای این دو کشور بالا گرفته است.
از این رو خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری 598 در گفتگو با مهدی خورسند تحلیلگر مسائل بینالملل، به بررسی تحولات و اتفاقات منطقه قفقاز پرداخت. از این رو مهدی خورسند در گفتگو با سایت 598 بیان کرد:
ما باید تحولات قفقاز جنوبی را در قالب بزرگتری غیر از ارمنستان و آذربایجان ببنیم چراکه بازیگران منطقهای همچون ترکیه، روسیه، جمهوری اسلامی ایران و بازیگران فرامنطقهای همچون اتحادیه اروپا به رهبری فرانسه، رژیم صهیونیستی و کمی کمتر نیز آمریکا در این ماجرا دخیلاند که هرکدام از این بازیگران در مراتبی مشغول نقش آفرینی هستند.
ترکیه بشدت به اتصال جغرافیای خود از طریق نخجوان و جنوب ارمنستان به آذربایجان نیازمند است بطوریکه یکی از نیازهای اساسی آنها برای خروج از انحصار ژئوپولیتیکی ایران، در اختیار داشتن مسیری مستقیم و کوتاهتر در قالب مسیر آذری-ترکی است.
از سوی دیگر در شرایطی که رژیم صهیونیستی در بحران سیاسی داخلی به سر میبرد و اعتراضات صهیونیستها نسبت به اقدامات دولت مستقر وجود دارد، سران رژیم صهیونیستی تحرکات داخلی سرزمینهای اشغالی را منبعث از اقدامات ایران میدانند فلذا تلاششان بر این است که هم افکار عمومی رژیم صهیونیستی و هم افکار جامعه بینالملل را از اقدامات این رژیم دور نگه دارند تا نتیجه فشارها نیز از دولت نتانیاهو برداشته شود.
از این رو رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگری که بتواند ایدههای ناامن سازی جغرافیای پیرامونی ایران را پیاده کند، تنش جمهوری آذربایجان و ارمنستان را موقعیت فوقالعادهای برای اعمال فشار متقابل به ایران میداند تا پاسخی در برابر فشاری که جریان مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی وارد کرده را داده باشد.
از سمت دیگر فضای بازی است که جمهوری آذربایجان در آن سعی کرده تا در زمین ترکیه بازی کرده و آنچنان به اروپاییها فضای مناسب بازی ندهد. همین قضیه سبب شده که بروکسل به رهبری فرانسه موضع ضدباکو و ضد جمهوری آذربایجان را درپیش بگیرد. اما چرا این ادعا مطرح میشود؟ از زمانیکه اتحادیه اروپا عضویت ترکیه را نپذیرفت، آنکارا بسیار تلاش کرده تا اروپاییها در زمینههای مختلفی همچون مهاجرین تحت فشار قرار بگیرند. در همین قضیه تنش جمهوری آذربایجان و ارمنستان و حتی در بحران انرژی اروپا نیز باکو خیلی چراغ سبز به اروپا برای انتقال انرژی نشان نداد.
بازیگری آذربایجان در زمین ترکیه و دیگر مسائل دست به دست هم قرار داده تا امروز اروپاییها ( و به تبع آن آمریکاییها نیز) در موضع ارمنستان قرار بگیرند. در این زمینه، بیانیههای مجلس و پارلمان فرانسه بر عیله آذربایجان، سفر نانسی پلوسی به ارمنستان و... بیانگر اثبات ادعای بنده هستند.
از طرفی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت و بازیگر مهم منطقهای تلاشش بر این هست که منافعش تحت تاثیر جریانات پانترکیستی در منظقه قرار نگیرد و فضای تردد آزاد خودش به سمت اروپا از طریق اشغال استان سیونیک و ایجاد کریدور طولانی آنکارا-باکو به خطر نیافتد. اما جمهوری اسلامی ایران مسلما این اقدام را برنخواهد تابید.
اما بازیگر مهم دیگری که به نظر بنده بدون اراده او هیچ اتفاقی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی رخ نمیدهد، روسیه است. روسها پس از جنگ قرهباغ در زمان انعقاد آتش بس بین دو کشور آذربایجان و جمهوری ارمنستان، اقدام به ادامه راهبرد «مناقشه فریزشده» کردند.
راهبردی که از زمان اتحاد جماهیر شوروی وجود داشته و روسها در ایام گذشته (آتش بس قرهباغ) هم این فضا را ادامه دادند بصورتیکه در مفاد آتش بس یک نقطه ابهامی وجود داشت که مطابق با آن ارمنستان میبایست زمین یا فضایی را برای عبور و دسترسی باکو به نخجوان معین میکرد.
این قضیه باعث شد تا دو قرائت متفاوت از این مفاد بوجود بیاید بطوریکه جمهوری آذربایجان ادعا میکند که باید کریدوری تحت مالکیت آنها بوجود بیاید اما در مقابل ارمنستان اعلام میکند که کریدوری باید وجود داشته باشد اما مالکیت آن باید در اختیار ارمنستان باشد. همین موضوع محل تنش بین دو کشور قرار گرفته است.
بنده بارها اعلام کردم و دوباره بیان میکنم که احتمال تنش دوباره بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان همچنان داغ و محتمل است.
جمهوری اسلامی ایران نیز تقریبا موضع رسمی خودش را اعلام کرده است بطوریکه اگر منافع جمهوری اسلامی ایران از محل در اختیار قرار گرفتن کریدور سیونیک و زنگزور بخطر بیافتد و مالکیت این کریدورها به طورانی-آذری تبدیل شود، تمام قد مقابل این قضیه خواهد ایستاد چراکه منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران دچار خطر میشود.
بنده معتقدم که جنگ احتمالا اتفاق خواهد افتاد اما بعید هست که آذربایجان خود را وارد تنش با ایران کند. به نظر بنده بدلیل اینکه ارمنستان در این روزها در موضع ضعف گرفته و احتمال اینکه درخصوص قره باغ مصالحه کرده و حاکمیت آنرا در اختیار آذربایجان قرار دهد، جمهوری آذربایجان بجای حمله و اشغال استان سیونیک، به سمت آزادسازی قرهباغ برود.
در این صورت جمهوری اسلامی ایران بارها از قدیم موافقت خودش را با حاکمیت آذربایجان بر منطقه قرهباغ اعلام کرده بصورتیکه حتی رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردهاند که قرهباغ جزو خاک دنیای اسلام بوده و مالکیتش تحت اختیار جمهوری اسلامی ایران است. لذا معتقدم که در این صورت اتفاق خاضی در منطقه رخ نمیدهد و ایران نیز با این مالکیت موافق هست. اما اگر قرار باشد که تغییری در استان سیونیک رخ دهد قطعا به ضرر جمهوری اسلامی ایران خواهد و ایران نیز ساکت نخواهد نشست.