۱- اینکه در ایران مناسبات به سود سرمایهداران تعمیق یافته و غالب سیاستگذاریها با متر و معیار آنان سنجیده میشود، شکی نیست و به جهت همین مناسبات تعمیق یافته است که بسیاری از نوکیسهگانی که به واسطه ریلگذاریهای غلط اقتصادی صاحب ثروتهای کلان و بادآورده شدهاند، به خود اجازه تعدی به حقوق مستضعفانی را میدهند که به گفته معمار انقلاب، صاحب اصلی این نهضت هستند.
۲- اخیراً رئیس جامعه هتلداران کیش در اظهارنظری گفته :«وقتی افرادی با رختخواب و غذا و خودروی شخصی وارد جزیره کیش میشوند، برای اقتصاد و چهره کیش مناسب نیست.متاسفانه مدتی است این نوع سفرها به کیش افزایش یافته و مسئولان کیش در ایام تعطیلات نوروز برای کاهش این سفرها محدودیتهایی را برای ورود خودرو در نظر گرفتهاند. در ایام نوروز ورود اتوبوس، کامیون، مینی بوس، تاکسی، خودروهای ون و وانت به جزیره ممنوع اعلام شده است. البته کامیونهای حمل سوخت و مواد اضطراری میتوانند با ارائه مجوزهای رسمی و از طریق بندرگاههای اعلام شده خود را به کیش برسانند. همچنین در نوروز ۱۴۰۲ به مدت ۲۰ روز ورود خودروهای مستعمل بالاخص پراید و پیکان به کیش ممنوع خواهد بود و اجازه ورود نخواهند داشت؛ علت این ممانعت به دلیل نبود نمایندگی و تامین قطعات است، چرا که اگر مشکل و نقص فنی برای خودرو پیش بیاید نمایندگی برای این خودروها در کیش وجود ندارد و مکانیکهای جزیره واقف به این خودروها نیستند.»
۳- هر چند سرپرست سازمان منطقه آزاد کیش این اظهارات را تکذیب و اعلام کرد که محدودیتی در نوع خودروهای ورودی به این جزیره در ایام نوروز وجود ندارد اما نکته قابل توجه، نفس سخنان مطرح شده از سوی رئیس جامعه هتلداران کیش است که احتمالا زنندگی عجیب آن نیز باعث رفع و رجوع آن از سوی مقام بالاتر شده است!؛ اظهاراتی که آمیخته به توجیه و وقاحت کلامی شده است، زیرا در همان قسمت نخست حرف اصلی گفته شده؛ ورود فقرا چهره کیش را زشت و کریه میکند! و به این شخص و کسانی که او سخنگوی آنان است باید گفت که از قبل همین پیکانسواران و پرایدسواران است که آنان به نان و نوایی رسیده و امروز در قامت مدعی امر و نهی میکنند. آنها که امروز رختخواب و غذا آوردن مردم عادی که مرکبشان پیکان و پراید است را نکوهش میکنند، باید بدانند که کرسیها و سرمایههای انباشت شدهشان به دست نیامده جز با عرق کارگران. بدانند که تکتک آجر این هتلها و ساختمانهای سر به فلک کشیده و بزک شده با زحمات همین کارگران بنا شده .
۴- باید از متولیان و سیاستگذاران این کشور بپرسیم که چه بر سر ما آمده؟ چه شد انقلابی که از مستضعفان و برای مستضعفان بود امروز تغییر ماهیت داده و به ماشین امضای منویات طبقهای تبدیل شده که ذرهای تعهد و دلبستگی به این کشور و انقلاب ندارند؛ طبقهای که با صدای گوشخراش و بلندش در حال دیکتهکردن و تثبیت خواستههای خود است. امتداد این شکاف طبقاتی تا کجاست و آیا این شکاف طبقاتی قرار است به محو و نابودی طبقات پایین جامعه منتهی شود که حتی امکان تردد با خودروهای مدل پایین در سطح شهری از آنان سلب شود؟
۵- هر چند به قدر کافی هشدارها داده شده و نکات گوشزد شده است اما زمامداران و مسئولان بدانند که این طبقهای که امروز عنان امور را در دست گرفته و در حال ترکتازی است، کشور و انقلاب را به بیراهه هدایت میکند. بیش از ۳ دهه است که جمهوریاسلامی مو به مو در حال اجرای دستوراتی است که تحت لوای سیاستهای توسعهگرایانه به آن خورانده شده و نتایج آن پیش روی ماست. این سیاست قرار است تا کجا ادامه پیدا کند و آیا ما با یک انقلاب درون انقلابی مواجهیم؟ آیا مستضعفانی که به گفته امام و رهبری صاحبان اصلی این انقلاب هستند، قرار است به حاشیه رانده شوند و از صحنه حذف گردند؟ اگر اظهارات معمار انقلاب را سرلوحه خود قرار دهیم، چیزی جز شرم پدیدار نخواهد شد: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذ اللَّه که این با سیره و روش انبیا و امیر المؤمنین و ائمه معصومین- علیهم السلام- سازگار نیست.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۳۴۱)
* الف