به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، حمید فرخنژاد چند روز قبل سر صحنه خداحافظی کرد ولی به کسی نگفته بود قصد خروج از کشور دارد. تمام اموالش را فروخته و حتی خط موبایلش را هم فروخته و به امریکا رفته تا اقامت دائم امریکا را بگیرد.» این روایت یکی از سینماگرانی است که با او در پروژه اخیر همکار بوده است.
به نظر میرسد که وی از قبل برنامه این کار را ریخته بوده «فرخنژاد فهمید که باید عازم امریکا شود، بهناگهان از بارگذاری استوری و یادداشت مرتبط با خشونتهای اجتماعی اخیر منصرف شد و برخلاف روزهای نخست ناآرامیها، طی هفتههای اخیر، هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداد. یعنی برای مطامع و منافع شخصی خود، هیچ نگفت و آن موقع دیگر نگران جوانان کشورش نبود.
به گزارش روزنامه جام جم، در این نوشته به بیاخلاقی رفتار حمید فرخنژاد در رابطه با پروژههای سینماییاش اشارهای گذرا خواهیم کرد اما آنچه او در این چند روز انجام داد، چند سال پیش محمدهادی نعمتی، مستندساز در اثر دیدنی «تروکاژ» کرده بود. تفاوتهای بسیاری میان سلبریتیهای غربی و داخلی وجود دارد، تفاوتهایی که حتی آگاهی از آن هم موجب تعجب بسیاری است. به عنوان مثال باید به این نکته اشاره کنیم که مسأله مالیاتی سلبریتیهای ایران و البته جهان هنوز پرمناقشه است. به عنوان مثال آمیتاپ باچان با پرداخت ۱۰میلیون دلار مالیات به هند به عنوان بیشترین مالیاتدهنده سینمایی ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ اعلام شد.
وکیل آمیتاپ باچان اعلام کرد که با توجه به مقدار زیاد این پول، کمک زیادی به کشور و درنهایت مردم خواهد شد. این در حالی است که در کشور ما معافیت مالیاتی سلبریتیها، بحثهای زیادی را درباره تبعیضآمیز بودن این مسأله به وجود آورده و متاسفانه قوانین مشخصی برای اخذ مالیات از آنها وجود ندارد.
فارغ از آن در ایران هیچ شیوهنامهای برای تعیین حد و مرزها وجود ندارد. نبود سازوکار قانونی برای کنترل افرادی که رسانه سبب شهرت آنها شده، باعث میشود آنها از سازمان پرورش یافته خود، جدا شوند اما شاید نه رهاشدگی مدیریت سلبریتیها و نه امتیازات مالیاتی به این افراد که نوع رفتارشان را باید در یک موضوع مهم جستوجوکرد.
موضوعی که به نوعی پرده از راز این رفتار برمیدارد و چرایی آن را برای ما آشکار میکند؛ راز مواضع رادیکال برخی از این سلبریتیها. در حقیقت حضورشان در سیاست، اعمال خیرخواهانه و بشردوستانه با کنشهای مجازی و اجتماعی برای برندینگ و افزایش شهرت و ارتقای زیست آنهاست. شهرتی که در گروه ویزای EB۱ یکی از انواع ویزای مهاجرت به کشور آمریکاست که نیازی به مدرک تحصیلی ندارد و استادان دانشگاه و پژوهشگران، مدیران اجرایی، هنرمندان و ورزشکاران مجاز به دریافت آنهستند.
دریافت جوایز از جشنوارههای رسمی کشور، یکی از شرایطی است که دریافتکنندگان این ویزا باید در کارنامه خود داشته باشند. افزون بر آن، در این مستند در رابطه با ویزای A-EB۱ نقل شده که در بند آخر تکمیل فرم این روادید آمدهاست متقاضیان باید گزارشی از عملکرد پنج سال اخیر خود در شبکههای اجتماعی بدهند تا مشخص شود مواضع آنها تا چه حد به مواضع سیاسی دولت آمریکا نزدیک است.
حالا بار دیگر به این دو خبر نگاه کنید؛ روز چهارشنبه در خبرها آمده بود، علی کریمی ویزای اقامت در آمریکا را دریافت کردهاست، آن هم به قیمت خون جوانان این وطن! دیروز هم شنیدیم که حمید فرخنژاد بعد از گرفتن دستمزد میلیاردی آخرین سریال خود، بلافاصله از ایران خارج شده و به آمریکا رفته است. حالا تازه میتوان فهمید که راز اظهارنظرهای عجیب و غریب برخی سلبریتیها از کجا ناشی میشود؛ در وطنفروشی!
نفرین حمیدفرخنژادها توسط امام علی علیه السلام
در دوران امیرالمومنین آقایی بود به نام یزید بن حُجَیّه که در منطقه ری و دَشتَبی (بویین زهرای امروزی) عهدهدار مسئولیتی بود.
وی پولی سنگینی را بالا کشید و از دست مامور حکومت علوی به نام «سعد» به سوی معاویه گریخت و با طعنه شعری سرود که آغاز آن چنین است: