پایگاه 598: بحران اقتصادی و سیاسی، ناشی از جنگ اوکراین، در غرب قاعدتا بر رفتار ایرانیان خارج نشین بی تاثیر نخواهد بود. علی الخصوص ایرانیانی که با پناهندگی سیاسی در آغوش گرم اروپا تا کنون روزگار سپری کرده اند. حالا که سرمای سخت و استخوان سوز روسیه از بهشت سبز اروپا چیزی جز جهنم نساخته است، نخستین گروهی که تحت فشارهای سیاسی دولت های اروپایی، گسیل داده میشوند که همچون زامبی در بازی های رایانه ای، مردم داخل ایران را تشویق به هرج و مرج و خشونت و لمپنیسم کنند، همین گروه از ایرانیان خارج نشین هستند. این درحالیست که در متن اروپا خود موظف به اجرای قوانین آهنین کشورهای مطبوعشان میباشند.
از سویی، با توجه به اعتراضات عظیم مردمی در قلب اروپا به سیاستهای لیبرالیسم، ناشی از تحریمهای روسیه، که منتهی به، روی کار آمدن احزاب راست افراطی در غرب، خواهد شد، بر وحشت ایرانیان خارج از کشور افزوده است تا بر شعله های این آتش برافروخته در ایران بدمند. چراکه احزاب رادیکال در اروپا دیگر پذیرای این جماعت نخواهند بود و چندان بعید نیست که مجبور به اخراج و درنهایت آوارگی شوند. همچنین اینان با وعده های پوچ لیبرالیسم غربی به وطن خود پشت کردهاند، پس، اساسا سرنوشت اینها به سرنوشت احزاب لیبرال غربی گره خورده است. به تعبیر دیگر، دولتهای غربی ابتدا افرادی را در داخل تشویق به مهاجرت کرده و سپس با بهرهکشی سیاسی، آنان را وادار به تبلیغ و ترویج خشونت در داخل ایران میکنند. در نهایت هزینه این خشونت افسارگسیخته از سوی خارج نشینان را داخلیها باید بپردازند؛ و همچنانکه مال و جان و آبروی مردم در داخل ایران چونان هیزمی برای دوام این آتش برافروخته درحال سوختن است، اپوزسیون خارج نشین همچون قبایل سرخپوستی درحال رقص و پایکوبی پیرامون این بوته آتش دیده میشوند، بدون ذره ای هزینه، بلکه بالعکس برای این خوش رقصیها حسابهای بانکیشان هم شارژ میگردد.
درواقع غرب لیبرال تاب نمی آورد که خود گرفتار زمستانی سخت باشد و رقبای ایدئولوژیک آن بدون هیچ هزینه ای روزگار خوشی را سپری کنند، پس قطعا تا آخرین توان سعی خواهد کرد با به آتش کشیدن ایران از گرمای این آتش برافروخته تغذیه کند. به نظر میرسد برای توقف این چرخه معیوب کمی هوشیاری لازم باشد از سوی معترضان به وضع موجود در ایران، که سرنوشت مشترکی با ما دارند؛ و سرنوشت خود را از افرادی که آنهارا رها کرده و زندگی در اروپا را انتخاب کرده اند جدا کنند. شاید زندگی با وضع اقتصادی موجود در ایران مطلوب نظر ما و آنها نباشد ولی با وجود این همه، ما همچنان یک ملت هستیم و در نهایت این خود ما هستیم که ایران را میسازیم و این ساختن و اصلاح در سایه امنیت جان و آرامش روان امکان پذیر خواهد بود.