به گزارش پایگاه 598، محسن مهدیان طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود طی یادداشتی با عنوان «مرگ بر دیکتاتور» نوشت:
یکم. شعار می دهند مرگ بر دیکتاتور.
دوم. با تهدید و ارعاب اهل بازار را تهدید کردند که باید تعطیل کنید. وقتی بی محلی مردم را دیدند، بین کسبه راه افتادند و زن و بچه شان را تهدید به مرگ کردند. پلیس اعلام کرد ۱۵ نفر از این اوباش را در روز اول دستگیر کرده است. اما در بوکان مغازه های باز را آتش زدند و در بازار ایذه از مردم و ناجا خون ریختند.
سوم. به یکی از دوستان گفتم این شعار زن زندگی آزادی که شعار خوبی است؛ چرا از دیوار پاک می کنند؟ شعار مرگ بر دیکتاتور هم. این شعارها خودش نفاق شکن است.
چهارم. مگر این شعارها از کجا آمده است؟ این شعارها و محتوایش را امام به اینها یاد داد؛ ولو در مصداق دچار خطا باشند. انقلاب ۵۷ یاد داد که زن حرمت دارد و ابزار سوداگری و برهنگی روی جلد زن روز و یا اجیر هرزگی مقامات در جشن هنر شیراز نیست. امام گفت زن مبدا خیرات و کمالات است. واگرنه آن شاه ملعون که دخترکان ایرانی را به اعتراف خاطرات فردوست پیشکش به شاه عرب می فرستاد.
مرگ بر دیکتاتور را امام یاد داد. واگرنه آزادی به قرائت طاغوت، ساواکی است که اطلاعیه می داد نقد در حد کلانتری محله هم جایز نیست. اخرین نفری که نشریات را می خواند و مجوز انتشار می داد مامور ساواک بود. پیرمردهای تهران تا سالها بعد انقلاب وقتی می خواستند حرف سیاسی بزنند صدای شان را پائین می آوردند و این عادت شان ناشی از خفقانی بود که می گفت از هر سه نفر یکی مامور ساواک است.
پنجم. تحقق این شعارها نیز در انقلاب بود. بانوان ما محتوای حقیقی زن زندگی آزادی را سر دست گرفتند و بالاترین مدارج علمی را طی کردند و در اوج حیا و عفت بر سکوهای قهرمانی ایستادند و در دامن شهید پروری شان سرباز مدافع وطن و اسلام تربیت کردند.
مرگ بر دیکتاتور را کسانی باور کردند که در نهایت غیرت مقابل دیکتاتورهای عالم صف کشیدند و بساط او را از جای جای منطقه جمع کردند و برای آزادی ملت ها خون دادند.
واگرنه این جریان که با شعار زن زندگی آزادی چادر از سر ناموس مردم کشیدند و با شعار مرگ بر دیکتاتور راه رفت و آمد شهر را بستند و اهالی بازار را تهدید به مرگ کردند و جوان های معصوم را در خیابان های شهر به مسلخ بردند.
ششم. شعار مرگ بر دیکتاتور و زن زندگی آزادی شعار انقلاب است واگرنه شعار این جریان همین بددهنی ها و فحاشی ها و هرزگی ها و تهدید کردن هاست. این شعارها وقتی دست اهلش نباشد خودش ابزار افشای نفاق می شود. شعاری که بر قلب ها نباشد بر سر زبان ها نیز نخواهد ماند؛ عمل که بماند.