به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در روزهای اخیر حوادث خیابانی و تخریب و حمله به مردم و حافظان امنیت جامعه صحنههایی را خلق کرده که هر کسی را به یاد حوادث فتنه ۸۸ میاندازد، در نتیجه برای اکثریت مردم این صحنهها چندان بیگانه نیستند و در چند ماه جولان فتنه گران در سال ۸۸ بسیاری نه تنها شاهد و ناظر این قبیل حوادث بودند که بعضا خود نیز از آسیب دیدگان آن بودند.
اما حوادث حال حاضر جامعه ما یک شاخص مهمتری از تولد، استمرار و خاتمه فتنهها را در گذر زمان بدست میدهد که میتوان با این شاخص به ارزیابی افکار و استراتژیهایی فتنه گران وطنی و بیگانه که در اکثریت قاطع موارد دارای زبان و اهداف و روشهای مشترکی در میدانی کردن برنامههای خود که برای این امر در نظر میگیرند پرداخت.
این شاخص را باید در یک واژه نام آشنا خلاصه کرد و آن هم واژه "همراهی" است. در همراهی است که فتنه گران نوع برخورد میدانی خود را الویت بندی میکنند و به اجرا در میآورند:
۱- در فتنه ۸۸ فتنهگران ماهها با قدرت رسانهای خود تلاش کرده بودند تا افکار عمومی را با کلماتی، چون "تقلب، صیانت از آرا، تعامل و وحدت و انسجام ملی، حکمت، مصلحت و... در جهت اهداف نهایی خود عملیاتی کنند و با در نظر گرفتن اعترافات فتنهگران دستگیر شده به مصادیق این امر رسیده بودیم و در دوران انتخابات دیدیم که باور تقلب در آرای مردم برای قشری از جامعه چنان مسلم شده بود که به زعم خود با راهپیمایی خود در خیابانهای اصلی تهران و برخی شهرها میخواستند آرای خود را صیانت گنند و صد البته در این میان آشوبگران نیر برای رادیکالیزه کردن فضا آماده بودند لاکن این حضور برخی اقشار نااگاه به بازیهای سیاسی فتنه گران ایشان را از انجام برخی تنشهای میدانی مانند: تخریب و آتش زدن و غارت و چپاول مراکز مختلف باز میداشت تا مبادا استراتژی بدست گرفتن سنگرهای جمهوری اسلامی با فشار سیاسی از پایین و چانه زنی از بالای آنان دچار خدشه شود لذا این حرکت باعث شد تا پازل فتنه ۸۸ از شروع مسالمت آمیز و همراه با سکوت خیابانی تا شروع تخریب و تنشهای خشن خیابانی چند ماه بطول انجامد و باید استراتژی تخریب را آخرین راه کار و تنها راه فشار به نظام جهت دست یافتن به قدرت سیاسی ایشان در آن دوران دانست.
۲- حوادث فعلی جامعه نه از نظر وسعت میدان و نه تعداد نفرات مانند فتنه ۸۸ نبود، اما اگر همین عدم همراهی را که همان شاخص مورد نظر است را در حوادث امروز جامعه وارد کنیم خواهیم دید که چگونه میتوان به این وسیله حرکت فتنه گران در حرکت آرام و یا حرکات تخریبی ایشان را پیش بینی کرد. سئوال اینجاست که چرا حرکت اغتشاشگران در فتنه ۸۸ با فاصله چند ماه به تخریب و حرکتهای خیابانی کشیده شد، اما در اغتشاشات مهر ماه ۱۴۰۱ بی هیچ درنگی از همان ابتدا رنگ و بوی خشونت به خود گرفت و تخریبها آغاز شد.
در پاسخ به این سئوال باید اذعان کرد که نه در فتنه ۸۸ و نه در اغتشاشات ماه جاری موضوع تخریب و کشته سازی و حمله به نیروهای امنیتی و انتظامی موضوعی فراموش شده و فرعی نبوده است بلکه بسته به میزان همراهی مردم و برای نوعی عوام فریبی بیشتر و توجیه عملیات تروریستی خود زمان درگیریها جابجا میشود.
در اغتشاشات ماه جاری اغتشاشگران با اگاهی کامل از اینکه دیگر نه از رهبران فتنه گر شاخص، که بعضا واژه "یاران امام" را هم یدک میکشیدند (اما در واقع این هم نبودند) و نه از پشتیبانیهای مالی و مخابراتی وارداتی خبری نیست، بی درنگ وارد فاز تخریبی و کشته سازی و به شهادت رساندن ماموران و مردم کوچه و بازار شدند و هویت عناصر بیگانه در کشور به نمایش گذاشته شد و شاید اگر ادعا کنیم که فقدان سران فتنهگر سیاسی موجب چرخش هدایت میدانی اغتشاشات از سیاستمداران به سلبریتیها و خصوصا ورزشکاران و هنروران مطرح گردید سخنی دور از واقعیت نگفته ایم. رصد فضای سیاسی جامعه با در نظر گرفتن موارد یاد شده را باید اینگونه دید که بقول صادق زیبا کلام (که وی هم ظاهرا به این امر پی برده است) نظام همچون بحرانهای گذشته این یکی را هم نظام پشتسر میگذارد، زیرا بخوبی میدانند که نه رهبریت و نه همراهی مردمی در این اغتشاشات موضوعیت ندارد.
* رضا احمدزاده