به گزارش پایگاه 598، المانیتور در تحلیل خود خاطرنشان کرد:هفته گذشته در قطر، دانا اشترول مدیر سیاست خاورمیانهای پنتاگون درباره «راههای تقویت و درهم بافتن یک معماری امنیتی منطقهای» و تقویت نیروهای مسلح این کشور گفت وگو کرد. در این میان، ژنرال مایکل اریک کوریلا، فرمانده سنتکام و دو فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در منطقه از سایتهای نظامی عربستان سعودی بازدید کردند که از جمله آنها پایگاههای دریای سرخ و سکوهای موشکی پاتریوت در نزدیکی جده بود. اوایل این هفته هم کوریلا با رهبران نظامی اسرائیل و کویت دیدار داشت تا یک مسیر روان برای درهم بافتن سامانههای دفاع هوایی در سراسر منطقه را به بحث گذارد با این هدف که دفاع بهتری در برابر موشکها و پهپادهای ایران انجام شود. وی همچنین درباره امکان پیوستن کویت به نیروی عملیاتی 59 گفت وگو کرد.
مقامهای رسمی کنونی و پیشین آمریکا میگویند که این پیشنهادها، بخشی از یک پیشنویس فراگیرتر است که در یک سال گذشته توسط سنتکام و با رهنمودهای کاخ سفید فراهم شده است. این ساختار امنیتی منطقهای، نخستین چکش دولت بایدن برای حل مشکلی است که سیاستگذاران آمریکایی در دوران اوباما و ترامپ را درگیر خود کرده بود: اینکه چگونه متحدان خاورمیانهای آمریکا را توانمند سازیم که عمدتا با خوداتکایی از خودشان دفاع کنند تا واشنگتن بتواند نیروهای خود را برای هماوردیهای آینده با چین، بازآرایی کند.
یک منبع آشنا با طراحیهای آمریکا میگوید: پنتاگون هنوز باید راهبرد خاورمیانهای خود را روشن سازد اما تا به اینجا، همه نشانهها حکایت از یک رویکرد کمینه دارد. یک نقشه راه غیرمحرمانه سنتکام برای ابتکار امنیتی منطقهای، فاقد پیوستهای اقتصادی و سیاسی برای احیای ایده دوران ترامپ یعنی یک «ناتوی عربی» است.
هدف کنونی این است که با استفاده از تاسیسات موجود، رهبران نظامی منطقه درباره لجستیک، دفاع هوایی، پشتیبانی آتش و واکنش به بحران و نیز عملیات هوایی، دریایی و عملیات ویژه در سالهای آینده آموزش ببینند. ژنرال جوزف وُتل، فرمانده پیشین سنتکام، به المانیتور میگوید: این ایدهها «به خوبی در دسترس هستند و میتوان آنها را به روش نسبتا آسانی به پیش راند.»
به گفته دو مقام ارشد پیشین آمریکایی نزدیک به این مباحث، دولت کنونی آمریکا نیز همانند دولتهای پیشین، علاقهای به یک توافق دفاعی از نوع بند پنج با دولتهای خاورمیانه ندارد بهرغم آنکه دستکم سه دولت عربی خلیجفارس از زمان روی کار آمدن دولت جو بایدن، خواهان چنین توافقی شدهاند.
یک مقام پیشین آمریکایی میگوید: «نخستین پیشنویسِ چارچوب راهبردی آمریکا- امارات، هیچ تضمینی برای دفاع متقابل را در خود ندارد و رهبران اماراتی منتظر پیشنهادهایی مشخصتر در دور آینده گفتوگوها هستند. شرکای واشنگتن در خاورمیانه همچنین میخواهند بدانند در صورت ساخت یک بمب هستهای توسط ایران، آمریکا چه طرحهای اضطراریای در چنته دارد.»
به گزارش «دیپلماسی ایرانی»، سپهبد بازنشسته مایک ناگاتا Mike Nagata، رئیس پیشین نیروهای عملیات ویژه آمریکا در خاورمیانه در دوران باراک اوباما به المانیتور میگوید: «به باور من، ایران اکنون در نیرومندترین موضع راهبردی خود از زمان انقلاب 1979 است. موشکهای بالستیک ایران، اکنون میتوانند بخشهایی از اروپا را هم پوشش دهند.»
کارشناسان و مقامهای پیشین آمریکایی میگویند، هر کشوری در خلیجفارس، فهرستی از سایتهایی را که باید از آنها دفاع شود، بهعنوان اولویت خود دارد و مشکل این است که به اندازه کافی، ردیابهای دفاع هوایی برای پوشش همه اینها وجود ندارد. حتی اگر کنگره، بودجه این کار را هم افزایش دهد، چند سالی طول میکشد تا اسرائیل آماده تحویل سختافزارهای خود به دولتهای خلیجفارس بشود.
بِکا واسر عضو مرکز امنیت آمریکای نوین، میگوید: اگر قرار باشد که آمریکا، محور کار قرار گیرد، نیاز بیشتری به برخی نیروهای دفاع موشکی و هوایی خواهد بود. ارتش آمریکا هماکنون، از دفاع هوایی و موشکی کافی برای حفاظت از نیروهای خود هم برخوردار نیست چه رسد به داراییهایی که برای شرکای منطقهای، ارزشمند هستند.
در حال حاضر، سنتکام مجبور است با بهکارگیری امکانات کمتر، کار بیشتری انجام دهد؛ چشماندازی که احتمالا هراسآورتر هم میشود چنانکه آتش بس یمن یا گفتوگوهای هستهای وین یا هر دو از هم بپاشند. ناگاتا به المانیتور میگوید: «این یک بازی با حاصل جمع صفر است. اگر بخواهیم کار بیشتری در خاورمیانه انجام دهیم، باید کار کمتری در دیگر جاهای جهان انجام دهیم و این یک بحث آزاردهنده است.»