پایگاه 598: مسجد و به تعبير ديگر عبادتگاه مسلمانان، تحوّلي عظيم در معماري ايجاد کرد. مسلمانان همواره کوشيدند تا اين مکان مهم عبادي و سياسي را ـ که محلّ اجتماع و تصميم سازيهاي سياسي و اجتماعي نيز بوده استـ به بهترين وجه استوار سازند اهميت بر پايي مسجد تا آنجاست که در قرآن کريم، عمارت کنندگان آن ستوده شده اند.مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی و در هشت سال دفاع مقدس نقش بسزایی داشتند، نقش مساجد در زندگی مادی و معنوی را نباید فراموش کنیم چرا که در سالیان نه چندان دور زندگی در کنار مساجد باعث دلبستگی افراد به فضای مسجد میشد که همین موضوع باعث میشد کیفیت مساجد فقط توسط عوامل فیزیکی تعیین نشود بلکه ارتباط افراد با مساجد باعث افزایش کیفیت مساجد میشد و در واقع میتوان گفت مساجد هدف اصلی اسلام را که بر پایه ی اجتماع و اجتماع پذیری استوار است را برآورده مینمود. پس از دوران جنگ و شروع ساخت و سازها و توسعه شهرها آن چنان که انتظار می رفت از مساجد استفاده نشد و به جای پایه گذاری ساختارهای شهرنشینی وشهرسازی برمبنای ارزش های دین وانقلاب، تقلید از مکاتب و نظریات غربی که از نظر مبانی درتضاد با مبانی انقلاب بودند، سرلوحه مدیران وقت قرار گرفت. واین گونه نقش اجتماعی مسجد روز به روز کمتر شد و به تدریج نقش مساجد که یکی از عناصر هویتی محلات وشهرها بود،کمرنگ شد و عملا مساجد در مدیریت شهری وبالتبع آن در جامعه نقشی نداشتند. این موارد در واقع نشان از نفوذ اندیشه ها و تفکرات تمدن غربی بر نظام مدیریت شهری ایرانی-اسلامی دارد.
درحال حاضر از مهمترین چالشهای پیش روی مساجد کاهش نقش آن در جامعه است. این مشکل از لحاظ جامعه شناسی بازتابی از چالشهای جامعه در تنگنای انتخاب میان سنت و تجدد است.به علت پیاده شدن الگوهای اجتماعی مدرن و عدم توانمندسازی ظرفیتهای مساجد این چالش در حال تبدیل شدن به مسئله است.معمارِ این انقلاب، به مسجد اینطور نگاه میکند: " مساجد باید مجتمع بشود از جوانها، اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوائدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل می کند، چه گرفتاری ها را حل می کند، این طور بی حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد "به بیانات حضرت آقا هم که مراجعه میکنیم میخوانیم: " مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛
اگر مدیریت شهری یه مسجد به عنوان یک پایگاه نگاه کندباید به سمت پارادایم مدیریت محله محورحرکت کند این چارچوب فکری در شهرهای ایران ازآنجایی عملی است که بدانیم در اکثر محله های شهری حداقل یک نهاد دینی-اجتماعی به نام مسجد که پایگاه وپناهگاه مردم هست وجود دارد. مدیریت شهری مشارکتی یعنی مدیریت شهری محله محور با مرکزیت مسجد، در نظام فرهنگی واجتماعی با رویکرد مسجد محور، حفظ و ارتقاء هویت محله، ارتباط ساکنین محله با یکدیگر و تلاش به منظور ایجاد حس مشترک، ایجاد تعلق و پاسخگویی به نیازها و مشکلات محلی و همچنین تأمین منافع مشترک ازجمله مواردی است که باید به آن توجه نمود. البته مساجد فعلی با چالش هایی روبروهستند؛مساجد فاقد مدیریت واحد است و نهادهای مختلفی در این نهاد دینی حضور دارند. البته این مراکز در مدیریت مساجد نقشی ندارند؛ بلکه این نهادها از فضای مسجد برای عملیاتی کردن برنامه ها و اهداف خود استفاده می کنند؛ زیرا این مکان بهترین بستر برای عملیاتی کردن برنامه های فرهنگی است. به طور مثال، بهزیستی برای رفع بسیاری از آسیب های اجتماعی از مسجد کمک می گیرد و یا کمیته امداد از مساجد به عنوان مهم ترین پایگاه خیریه کشور استفاده می کند.در بحث مسجد محوری، نهادهای متولی مسجد بین 18تا22 هستند. نمیخواهد یک دستگاه نظارتکننده بالای سر مساجد درست کرد؛ بلکه تمام دستگاههای مسئول و موظف را باید در یک جا محور قرار دهیم تا سیاستگذاری و تقسیم کار کنند، برنامهها را تنظیم و راهبری کنند و همه هم کار خودشان را انجام دهند. شورای راهبردی و یا شورای هماهنگی می توان آن را نامید (درواقع به دنبال مدیریت یکپارچه هستیم)
برای تحقق "مسجد محوری" و "ارتقای نقش مساجد به عنوان یک عنصر هویت بخش در مدیریت شهری" می بایست، جایگاه و کارکرد مساجد در 4 حوزه به شرح ذیل تقویت شود.