به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، روسیه و ایران به ترتیب اولین و دومین دارندگان منابع گازی طبیعی در دنیا هستند که در نظم جدیدی جهانی بعد از وقوع جنگ اوکراین قصد دارند، همکاریهایی راهبردی در حوزه تجارت گاز انجام دهند.
بدین ترتیب در تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه محورهای متعددی ناظر به تجارت گاز تعریف شده است که عبارتاند از:
از جمله مهمترین محورهای همکاری گازی دو کشور، «واردات و سوآپ گاز روسیه» است که به نظر میرسد زودتر از سایر موضوعات به مرحله عقد قرارداد برسد.
محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با اشاره به انعقاد قراردادهای این تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری گفت: مدت زمان لازم برای تبدیل تفاهمنامه به قرارداد بسته به پیچیدگی کار متفاوت خواهد بود. برای نمونه امضای قرارداد سوآپ گاز و سوآپ فرآورده و انتقال تکنولوژی زمان زیادی را نخواهد برد و حتی در موضوع سوآپ گاز اکنون در مراحل پایانی مذاکرات برای امضای قرارداد هستیم.
* زیرساخت واردات 20 میلیارد متر مکعب گاز روسیه به ایران وجود دارد
تجارت گاز مجموعهای از اقدامات شامل واردات، سوآپ، ترانزیت و صادرات گاز است که کشورهای مختلف سعی میکنند با استفاده از موقعیت جغرافیایی خود، بیشترین منفعت اقتصادی و سیاسی را کسب کنند.
در حال حاضر با توجه به کمبود گاز در کشور، ایران میتواند با واردات گاز مازاد روسیه با قیمت مناسب و صادرات آن با قیمت بالاتر به کشورهای همسایه، یک گام موثر برای تبدیل شدن به هاب گازی منطقه بردارد.
محمدصادق جوکار رئیس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی با اشاره به جنگ روسیه و اوکراین و محدودیت صادراتی گاز این کشور به اروپا میگوید: روسها هماکنون طبق آمارهای مختلف، با 75 تا 95 میلیارد مترمکعب گاز در دسترس روبهرو هستند که قبلاً یا به اروپا صادر میکردند یا برنامه صادراتی داشتند. برای نمونه نورداستریم-2 را میخواستند افتتاح کنند که باید یکی دو سال پیش اجرایی میشد و نورداستریم-1 که هماکنون با کمتر از 40 درصد ظرفیت خود (55 میلیارد مترمکعب گاز در سال) کار میکند، در عمل برای یک ظرفیت 75 تا 95 میلیارد مترمکعبی گاز روسیه، بازاری وجود ندارد.
وی توضیح داد: این فرصتی کلیدی برای جمهوری اسلامی است تا این گاز را از عملیاتیترین مسیر ممکن از ترکمنستان و با برعکس کردن خط لوله CAC که در گذشته گاز ترکمنستان را به روسیه وصل میکرد و هماکنون از ظرفیت 30 تا 50 میلیارد مترمکعبی انتقال آن از ترکمنستان تنها 5.5 میلیارد مترمکعب آن فعال است، استفاده کند. نکته مهمتر دیگر اینکه ما هم دو خط لوله داریم که از ترکمنستان با ظرفیت نهایی 20 میلیارد مترمکعب میتواند گاز را تحویل بگیرد.
در نتیجه در حال حاضر از لحاظ زیرساختی، امکان واردات سالانه 20 میلیارد متر مکعب (روزانه 55 میلیون متر مکعب) گاز مازاد روسیه به ایران وجود دارد.
* دو سناریوی ایران برای تجارت با گاز مازاد روسیه
حال سوال اساسی این است که در صورت موفقیت ایران در امضای قرارداد واردات سالانه 20 میلیارد متر مکعب گاز از روسیه، اولویتهای استفاده از آن چه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا وضعیت فعلی ایران را مورد بررسی قرار میدهیم.
هماکنون ایران سه قرارداد صادرات گاز به کشورهای ترکیه، عراق و پاکستان دارد. قرارداد صادرات گاز ایران به «ترکیه» سالانه 10 میلیارد متر مکعب است. اخیرا رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، نسبت به افزایش واردات گاز از ایران تمایل نشان داده است.
وی در گفتگو با شبکه خبری تیآرتی گفت: ترکیه خرید نفت و گاز طبیعی خود از ایران را افزایش خواهد داد و حجم تبادل تجاری ایران و ترکیه از 7 میلیارد دلار به 30 میلیارد دلار در سال خواهد رسید.
همچنین ایران دو قرارداد صادرات گاز به بغداد و بصره «عراق» نیز در جریان دارد که بر مبنای آن باید به ترتیب روزانه 35 و 25 میلیون متر مکعب گاز به عراق صادر کند. البته صادرات گاز ایران به بصره در احجام کمتری نسبت به رقم قرارداد انجام میشود.
اخیرا احمد العبادی سخنگوی وزارت برق عراق با اشاره به مذاکره با ایران برای افزایش واردات گاز گفت: حجم گاز وارداتی از ایران هماکنون حدود 43 میلیون متر مکعب است، در حالی که عراق به 55-60 میلیون متر مکعب نیاز دارد. مذاکرات با ایران و نیز هماهنگی وزارت نفت برای افزایش دریافت گاز ادامه دارد.
قرارداد صادرات سالانه 8 میلیارد متر مکعب گاز ایران به «پاکستان» نیز به دلایل مختلفی از سال 2014 تا الان اجرایی نشده است. این قرارداد تا سال 2039 دارای اعتبار است. همچنین ایران ظرفیت صادرات گاز به عمان را نیز دارد.
علاوه بر قراردادهای صادرات گاز، ایران برای تامین نیازهای داخلی خود نیز به واردات گاز نیازمند است. به گفته جلیل سالاری مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در سال گذشته به دلیل کمبود گاز، 15 میلیارد لیتر سوخت مایع باارزش، شامل 9 میلیارد لیتر گازوئیل و 6 میلیارد لیتر مازوت در نیروگاهها برای تامین پایدار برق کشور سوزانده شده است.
در واقع دو سناریو برای استفاده از گاز مازاد روسیه پیشروی ایران قرار دارد که عبارتند از:
* پیشنهاد استفاده از گاز مازاد روسیه در پارادایم بهینهسازی مصرف سوخت
بدون شک استفاده از گاز مازاد روسیه برای تامین سوخت نیروگاهها و صادرات سوختمایع معادل آن، در کوتاهمدت بیشترین صرفه اقتصادی را برای کشور دارد. سال گذشته روزانه 25 میلیون لیتر گازوئیل و 16 میلیون لیتر مازوت در نیروگاهها مصرف شد. در حال حاضر طبق آمار بورس انرژی، قیمت هر لیتر گازوئیل 0.78 دلار و قیمت هر لیتر مازوت 0.47 دلار است.
اگر هر متر مکعب گاز روسیه با قیمت فعلی صادرات گاز ایران به ترکیه یعنی 0.25 دلار وارد شده و جایگزین گازوئیل و مازوت در نیروگاهها شود، ایران میتواند با صادرات سوخت مایع، سالانه 6 میلیارد دلار درآمد بیشتری کسب کند.
در ابتدا به نظر میرسد که جایگزینی گاز وارداتی از روسیه با سوخت مایع در نیروگاهها بیشترین صرفه اقتصادی را داشته باشد، ضمن اینکه ایران میتواند مابقی گاز مازاد (14 میلیون متر مکعب در روز) را در جهت تقویت بازارهای صادراتی استفاده کند، اما باید به ابعاد دیگر ماجرا نیز توجه کرد.
توسعه بازارهای صادراتی گاز ایران هر چند در کوتاهمدت درآمدزایی کمتری نسبت به سناریوی دوم دارد اما در کنار درآمدزایی موجب وابستگی سیاسی کشورهای همسایه به ایران نیز میشود.
همچنین باید توجه داشت که استفاده از گاز طبیعی در نیروگاهها هر چند در کوتاهمدت صرفه اقتصادی بالاتری دارد اما به صورت کلان در پارادایمی متضاد با «بهینهسازی مصرف سوخت» و «توسعه بازارهای صادراتی» تعریف میشود.
به بیان دیگر در سناریوی چهارم، ایران برای تامین نیاز داخل به گاز، خود را از معادلات تجارت گاز منطقه حذف میکند و سوخت مایع را صادر کرده و سود میبرد، ولی بعد از مدتی با افزایش مصرف، مجددا مجبور به استفاده از سوخت مایع در نیروگاهها میشود و در این حالت نه بهینهسازی مصرف سوخت انجام شده، نه بازار گازی توسعه یافته و نه درآمدی از صادرات سوخت مایع نصیب کشور خواهد شد.
البته استفاده از گاز وارداتی از روسیه در نیروگاهها میتواند سناریوی مطلوبی باشد در صورتی که شرط شود درآمدهای حاصل از صادرات سوخت مایع آزاد شده، صرف تامین مالی پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت شود.
در مجموع بهتر است وزارت نفت در صورت انعقاد قرارداد واردات گاز از روسیه، ترکیبی از دو سناریوی مطرح شده را به گونهای انتخاب کند که منجر به تقویت پارادایم «بهینهسازی مصرف سوخت» و «توسعه بازارهای صادراتی» شود و صرفا به منافع کوتاهمدت خود توجه نکند.