به گزارش پایگاه 598، به نقل از تسنیم، یاران امام حسین علیه السلام افرادی ویژه بودند که از فرصت استثنایی در زندگی خود بهره برده و لیاقت پیدا کردند همراه آن حضرت وارد بهشت الهی شوند. افرادی که همراه امام حسین علیه السلام بودند و در صحرای کربلا به یاری آن حضرت رفتند، هر کدام مشعلی فروزان بودند. این افراد چون در کنار خورشید پر فروغی مانند وجود مقدس امام حسین علیه السلام قرار گرفتهاند، نورشان در پرتو آن نور عظیم کمتر دیده میشود؛ مانند ستارههایی هستند که بر گرد یک خورشید عظیم گرد آمدهاند.
خبرگزاری تسنیم در گفتگو با حجت الاسلام سید کاظم ارفع، نویسنده و کارشناس اسلامی، به بررسی دلایل شناخت کمتر شهدای کربلا نسبت به سایر چهرهها در تاریخ اسلام پرداخته است. آن طور که این محقق دینی توضیح میدهد، یکی از دلایل مهم این قضیه آن است که این افراد در کنار امام حسین علیه السلام قرار گرفتهاند و وقتی ما آن خورشید پر فروغ را مشاهده میکنیم، قطعاً ستارگان اطراف او چندان دیده نمیشوند. اما نکته قابل تأمل این است که امام حسین علیه السلام درباره یاران خود میفرمایند: « در میان یاران پیغمبران و امامان علیهم السلام بهتر از شما سراغ ندارم» این حدیث نشاندهنده شأن والای این افراد است.
شهدای کربلا به قدری که باید، شناختهشده نیستند
تعداد شهدای کربلا 72 نفر بوده یا تعداد یاران امام حسین علیه السلام؟
تعداد شهدایی که در کنار امام حسین علیه السلام جنگیده و در کربلا به شهادت رسیدند 72 نفر بودند. هرچند تعدادی افراد هم در کربلا زخمی شدند و در عاشورا در خدمت امام بودهاند.
اولین سؤالی که درباره یاران امام حسین علیه السلام به ذهن متبادر میشود این است که چرا این افراد به قدری که باید، شناختهشده نیستند؟
یکی از دلایل مهم این قضیه آن است که این افراد در کنار امام حسین علیه السلام قرار گرفتهاند و وقتی ما آن خورشید پر فروغ را مشاهده میکنیم، قطعاً ستارگان اطراف او چندان دیده نمیشوند. اما نکته قابل تأمل این است که امام حسین علیه السلام درباره یاران خود میفرمایند: «در میان یاران پیغمبران و امامان علیهم السلام بهتر از شما سراغ ندارم» این حدیث نشاندهنده شأن والای این افراد است.
به هر حال در جنگ بدر و احد افرادی در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله جنگیده و به شهادت رسیدند و یا در جنگهای دیگر دلاوران و مؤمنانی در کنار ائمه اطهار و پیامبران علیهم السلام بودهاند. اما طبق بیان شریف امام حسین علیه السلام، شأن و منزلت شهدای کربلا والاتر از همه شهداست.
برخی شهدای کربلا صاحب کرامت و در حد اجتهاد بودند
آیا دلیل منزلت شهدای کربلا فقط در این است که در کنار امام حسین علیه السلام جنگیده و به شهادت رسیدهاند یا خصلت ممتازی در این افراد وجود داشته است؟
دقت کنید شهدای کربلا در عین همراهی صادقانه امام زمان خود، عموماً در حد ایمان والایی بوده و افرادی دینشناس و حتی مجتهد بودند.
این مطلب درباره افرادی مثل حر بن یزید ریاحی که در روز عاشورا از لشکر یزید به امام حسین علیه السلام پیوست هم صدق میکند؟
حر بن یزید ریاحی کسی بود که در صبح روز عاشورا کافر بود، هرچند نماز میخواند و در ظاهر مسلمان بود ولی چون ولایت و امام زمان خود را نمیشناخت و حتی علیه او شمشیر کشیده بود، در زمره کافران حربی محسوب میشد. او از قبیل سایر یاران امام مانند حبیب بن مظاهر نبوده، ولی در اثر توبه، دلاوری و بصیرتی که سرانجام به سراغش آمد، به مقام بسیار بالایی رسید.
اما افرادی مانند حبیب بن مظاهر در مقامی نزدیک به عصمت بودند. حتی از نظر علمی مجتهد کامل بودند.
چطور؟
امام حسین علیه السلام به یاران خود میفرماید: «اسمعوا مقالتی و اکتبوا قولی، ثم ارجعوا امصارکم و قبائلکم» سخنان من را بنویسید، به شهر خود بروید و به هر کسی که دین دارد، این مطالب را برسانید. یعنی همه شهدای کربلا کلام معصوم را حفظ کرده و اجازه نقل حدیث از آن حضرت را داشتهاند. بنابراین هر یک از آنها مقام والایی داشته و صاحب کرامت هستند، فقط در حضور امام حسین علیه السلام پیدا نیستند.
گزینش شهدای کربلا توسط امام حسین علیه السلام
سؤال مهم دیگر درباره شهدای کربلا این است که آیا این افراد از قبل و از طرف امام حسین علیه السلام گزینش یا دعوت شدهاند و یا به طور تصادفی این اتفاق افتاد که این افراد در کنار امام حسین علیه السلام به شهادت برسند؟
هیچ نوع تصادفی در کار نبود. همه چیز انتخاب شده بود و نمیتوان حضور 72 نفر شهدای کربلا را تصادفی دانست.
چطور؟ به چه استنادی این مطلب را تصادفی نمیدانید؟
به این دلیل که افرادی بودند که امام حسین علیه السلام آنها را به یاری حق دعوت فرمود ولی آنها هر کدام بهانهای آوردند که بدهکاری دارم، خانواده منتظر است، اسب و شمشیر میدهم و مسائلی از این قبیل.
امام حسین علیه السلام نصیحتی به آنها میفرمود که این اطراف نباش تا مبادا وقتی تنها شدم صدای من را بشنوی و جواب ندهی.
دلسوزی مثالزدنی امام نسبت به کسانی که حضرت را تنها گذاشتند
چرا امام به افرادی که از یاری حضرت خودداری میکردند، چنین میفرمود؟
چون امام از روی رأفت و مهربانی میخواهند گناه این افراد کمتر باشد. کسی که صدای «هل من ناصر ینصرنی» را بشنود و جواب ندهد، گناهی بیشتر از یاری نکردن حضرت در بدو امر است.
پس امام میخواهد افرادی که یاری نمیکنند از صحرای کربلا دور باشند تا گناهی بالاتر و سنگینتر بر عهده آنها قرار نگیرد. درواقع دلسوزی و مهربانی بسیار امام حسین علیه السلام نسبت به کسانی که ایشان را یاری نکرده و تنها گذاشتند، از این عبارت مشخص میشود تا آنها در قیامت مورد مؤاخذه بیشتر قرار نگیرند که صدای یاری خواستن امام زمانت را شنیدی و او را تنها گذاشتی.
بنابراین برخی را امام حسین علیه السلام شخصاً دعوت کردند و آنها یاری نکردند. بعضی هم میگفتند سعی میکردیم با امام حسین علیه السلام برخورد نکنیم مبادا بفرمایند با ما بیایید و نرویم.
بله. زهیر بن قین در حال شام خوردن بود که کسی از طرف امام حسین علیه السلام آمد و گفت آقا شما را خوانده است. لقمه در دستش مانده بود و نمیداست غذا را بخورد یا زمین بگذارد و برود. یعنی این حد باید عجله کنند، حتی در حد لقمه بر دهان گذاشتن.
زهیر مانده بودند چه کند. همسرش به او گفت: امام حسین علیه السلام تو را خواسته، تو فکر میکنی که بروی یا نه؟ همان لحظه خدمت امام رفت و به یاران حضرت پیوست.
با این گونه موارد مشخص میشود که هیچ کدام تصادفی نبوده و واقعاً امام حسین علیه السلام یاران خود را انتخاب میکردند.
پس هر کسی که لیاقت داشت با امام بود و هر کسی لیاقت نداشت، با امام نماند. حتی افرادی بودند تا بعد از ظهر عاشورا با امام بودند و در آن زمان به امام گفتند که ما کشته شویم یا نه، شما را به شهادت میرسانند و با این بهانه امام را تنها گذاشتند.