به گزارش پایگاه 598، روزنامه شرق که سابقه دفاع از مدیران اشرافی و نجومیبگیر و بیاعتنا به مشکلات مردم را در کارنامه خود دارد، در یادداشتی نوشت: «در چند روز گذشته بخشهایی از ایران درگیر سیل شد که با خسارت جانی و مالی همراه بود. اما بیشتر از اینکه روند مدیریت بحران در مناطق سیلزده مورد بحث و اطلاعرسانی قرار بگیرد، عکسهایی از مسئولان که تا زانو در گل فرو رفته بودند و بعضا عکس یادگاری در آن شرایط میگرفتند، به چشم آمد. در اینجا دو سؤال اساسی مطرح میشود؛ اول اینکه چرا مسئولان دوست دارند جزء اولین نفرات در صحنه حادثه حاضر شوند و دوم اینکه آیا مردم دوست دارند مسئولان اینگونه رفتار کنند؟
پاسخ را میتوان در چند مسئله جستوجو کرد؛
اول اینکه پروتکلی برای حضور مسئولان در زمان بحران وجود ندارد. مدیریت بحران حادثه نمیتواند تشخیص دهد که در زمان بحران فرمانده عملیات قرار است با حضور مسئولان در مکان وقوع بحران چه کند.
دوم اینکه شاید اینگونه باشد که مسئولان تا پیش از وقوع یک بحران آن را جدی نمیگیرند یا امکان پایینآوردن ریسک در مناطقی را که احتمال بحران در آن وجود دارد، ندارند.
سوم اینکه حجم انبوه مدیران در مناطق بحرانزده را میتوان اینگونه توصیف کرد که این مسئولان سعی دارند خود را از مسببان آن واقعه جدا کنند و بهجای پاسخگویی در جایگاه سؤالکننده درباره علل وقوع بحران قرار بگیرند. شاهد این مسئله میتواند حضور نمایندگان مجلس، مدیران میانی و ردهبالا پس از رخداد یک حادثه در محل باشد.
چند سؤال اولیه شاید بتواند موضوع را کمی سادهتر کند.
نماینده مجلس در میان گلولای چه کاری از دستش برمیآید؟ پاسخگوی وعدههایی که مسئولان به مردم بحرانزده میدهند چه نهادی است؟ وزیر اقتصاد در منطقه سیلزده چه میکند؟ وزیر کشور وقتی به بازدید منطقه سیلزده میرود، براساس کدام پروتکل دستور انجام کار میدهد؟ آیا او فرمانده میدان است؟ اگر او فرمانده میدان است براساس کدام تجربه فرمان عملیات را صادر میکند؟ شهردار تهران در منطقه حریم تهران چه میکند؟ آیا او براساس حکمی که از وزیر کشور گرفته بهعنوان مدیر بحران در منطقه حضور دارد؟ در بین تعداد زیاد مسئولان چه کسی حرف آخر را میزند؟ مسئولان در چه سطحی باید در بحران مداخله کنند؟
روی دیگر ماجرا که مسئولان را تا این سطح به مناطق بحرانزده و گرفتن عکسهای یادگاری در گل ترغیب میکند، تدلیس است. تدلیس باعث میشود فرد مسئول نخواهد از قافله مدیران حاضر در بحران عقب بماند یا حتی ترجیح دهد با غم مردم عکس یادگاری بگیرد یا با همان ظاهر گلی در جلسات دیگری که دارد حاضر شود تا نشان دهد از دل عملیات بیرون آمده است».
فرار به جلوی روزنامه شرق در این تحلیل در حالی است که اگر بنا باشد غیر از عوامل طبیعی، دنبال نقش عوامل انسانی و مدیریتی در خسارات سیل باشیم، طبیعتاً باید سراغ 8 سال مدیریت مدعیان تدبیر را گرفت، نه دولتی که هنوز یک سال از تشکیل آن نگذشته است.
ثانیاً علت عصبانیت روزنامه حامی مدیریت اشرافی از حضور مدیران در میانه میدان مدیریت بحران، در حالی است که در موارد مشابه در دوره قبل، مدیران طیف متبوع روزنامه شرق، در سفرهای تفریحی کیش و قشم یا در سفر خارجی حضور داشتند و تا چند روز حاضر نشدند سفر خود را متوقف کنند و به پایتخت برگردند؛ چه رسد به این که به وسط مناطق سیل زده یا زلزله زده بروند.
دیروز بحث این بود که فلان مدیر و مقام مسئول، بعد از چند روز به تهران برمیگردد- رفتن به محل حادثه پیشکش- یا نه تا بحران را مدیریت کند. اما اکنون که مسئولان احساس میکنند تا از نزدیک پیگیر عملیات امدادرسانی و جلوگیری از افزایش خسارتها باشند، جریان حاضر و مقصر در گذشته، سعی میکند با حاشیه ساختن در این حد که فلان مدیر چکمه پایش بود یا نبود، یا با کفش گلی داخل آسانسور رفت و نرفت و یا چرا از فلان مدیر در وسط میدان مدیریت بحران عکس گرفتند (پس ریاکاری شد)، آن اتفاق مهم و اصلی را کتمان میکند و مانع از مقایسه در مدیریت اشرافی و مردمی شود.
ثانیاً درباره حضور شهردار تهران در محل امامزاده داود طبیعی است که شهردار نسبت به تأثیر سیل در منطقهای در مجاورت تهران و احتمال گسترش آن به پایتخت حساس باشد. این را مقایسه کنید با حضور شهردار طیف مدعی تدبیر در کیش. درباره آقای خاندوزی وزیر اقتصاد نیز گفتنی است که صندوق بیمه حوادث طبیعی، زیر مجموعه مسئولیتهای وزارت اقتصاد قرار دارد.