به گزارش پایگاه 598، خادمی در ابتدای این نشست گفت: سیاست گذاری فرهنگی با یک نگاه آسیب شناسانه نسبت به خانواده باید همراه باشد و این امر در دو وجه قابل تبیین است. یک وجه به نوع مواجهه ما با مفهوم خانواده از ابتدا تا به حال باز می گذرد. در انقلاب اسلامی خانواده با چه کلیدواژه هایی مطرح شده؟ این کلیدواژه ها اعم از اهمیت خانواده و اولویت خانواده هستند و خانواده محوری از مهمترین کلیدواژه های است که روح خانواده را در جمهوری اسلامی می سازد.
وی ادامه داد: با یک نگاه جامعه شناسانه باید گفت تاکید بر خانواده با بنیان های اسلامی اصالت را نه به فرد و نه جامعه می دهد بلکه اصالت را به خانواده می دهد.
وی افزود: مطلوب حوزه حکمرانی این است که اصالت خانواده را برجسته کند. در همه اسناد بالادستی به صورت ویژه به خانواده پرداخته شده و الزام قانونی برای اینکه ظرفیت های حکمرانی در خدمت خانواده قرار بگیرد، وجود دارد و این گفتمان غالب در رویکردهای حکمرانی است.
خادمی گفت: نقد من به این مواجهه متکی به این است که چقدر این رویکردی که توانسته ایم به لحاظ گفتمانی جا بیاندازیم، در واقعیت محقق شده است؟ آیا می توان هر آنچه در جامعه اتفاق افتاده را بر اساس این منطق تبیین کنیم؟
وی افزود: ذهن سیاست مدار و سیاست گذار باید معطوف به این باشد و بر این نکته توجه کند که واژه خانواده درگیر کلیشه شده و باید تدبیری برای این بحث رقم بخورد.
وی ادامه داد: وجه دوم مفهومی است که به عنوان واقعیت در جامعه ایرانی در مورد خانواده مطرح است. این رویکرد در موقعیت آسیب اجتماعی، موضوع خانواده را برجسته می کند و این مسأله برای جمهوری اسلامی برساخت می شود که اساسا خانواده رو به فروپاشی است. با این استدلال خانواده در راس مسایل قرار می گیرد.
خادمی گفت: در دوگانه خانواده محوری و فروپاشی خانواده، برساخت موجود به سمت فروپاشی خانواده سوق پیدا می کند، چون این گزاره در عرصه اجتماعی حیات و بقای خود را تعریف می کند و نه در عرصه اسناد بالادستی و موضع گیری سیاست مداران.
وی ادامه داد: آخرین پژوهشی که انجام شده مربوط به سال ۹۳ استو در این پیمایش تمام گزاره ها بر این تاکید دارد که خانواده در جامعه ایران هنوز ثبات دارد و ازدواج هنوز در جامعه ایرانی به سبک سنتی غالب است.
اما می بینیم که عرصه اجتماعی به نحوی مهندسی می شود و این مهندسی خانواده محور نیست.
وی افزود: مافیای پژوهش بودجه های میلیاردی می گیرد و طیف سیاسی خاصی به آن سفارش پژوهش می دهد، این طیف تعمدی دارد در اینکه نگاه و رویکرد سیاسی خود را تعمیم بدهد. این رانت در عرصه پژوهش سال ها توانست یک روایت اجتماعی را رقم بزند. این روایت ما را در نقطه ای قرار داد که خانواده در جامعه ایرانی رو به فروپاشی است. بر این اساس ما همه ظرفیت ها را به سمت مدیریت بحران بردیم و از مسایل ایجابی غافل شدیم.
خادمی تاکید کرد: من مخالفم که خانواده رو به فروپاشی است بلکه خانواده هنوز ثبات و بقا دارد و حیات خود را ادامه می دهد.
وی ادامه داد: مهمترین سوال، نسبت حکمرانی با عرصه نخبگانی و رسانه ای و همچنین عموم جامعه است. در این روند یک نسبت معقول و منطقی میان حوزه حکمرانی و رسانه ای وجود ندارد و مسأله دچار سیاست زدگی می شود و به واسطه تغییر دولت ها رویکردها متفاوت می شود.
وی افزود: عدم شبکه شدن ظرفیت ها در یک کل واحد چالشی است که وجود دارد. سیاست های بالادستی و نهادهای سیاست گذار آنچه در افق یک جامعه تصویر می کنند، در حوزه اقدام و عمل مصون نیست و دولت ها به صورت گزینشی و سلیقه ای عمل می کنند. لذا عملا همه چیز ختم به عملکرد دولت ها می شود. دولت ها به واسطه برداشت هایی که در موضوع دارند، اقدام و عمل خود را فعال می کنند.
خادمی گفت: باید خط سیر مشخصی از سیاست گذاری تا اقدام و عمل وجود داشته باشد که با عوض شدن دولت تغییر نکند.
وی ادامه داد: یک بخش از ماجرا هم به عموم جامعه باز می گردد. ما دچار بیگانگی شناختی در وضعیت عموم جامعه هستیم و نمی دانیم که خانواده در جامعه ایرانی چه مختصاتی دارد و نظام مسایل آن چیست و در طول تاریخ دچار چه تطوراتی شده و با چه ویژگی های به حیات خود ادامه می دهد؟ تقریبا هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت خانواده نداریم.
وی افزود: از کم و کیف زندگی و حیات در خانواده ایرانی چیزی ارایه نمی شود و شما نمی دانید که چالش های خانواده ایرانی چیست؟ تغییر بین نسلی در خانواده، ساختار خانواده را با چه وسایلی روبرو می کند؟ تفاوت چالش های خانواده شهری و روستایی چیست؟ و...
خادمی گفت: موضوع دیگر نسبت خانواده با تحولات اجتماعی است. اینکه خانواده چقدر می تواند از خود در برابر تحولات اجتماعی صیانت کند؟ مثلا مسأله حجاب در خانواده شکل گرفته و به جامعه تسری پیدا کرده یا بالعکس؟ ما پاسخی برای این مسایل نداریم.
وی ادامه داد: متاسفانه نگاه ما به خانواده ابزاری است. در سیستم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در اقتصاد ما خانواده به ما هو خانواده و خانواده محوری جایگاهی ندارد. در همه این حوزه ها انگار می خواهیم از خانواده استفاده ابزاری کنیم. ما شانی برای خانواده قایل نبوده ایم و تعریف ما از خانواده حداقلی بوده است. یعنی تعریف ما از خانواده به حقیقت خانواده در گفتمان انقلاب باز نمی گردد.
وی افزود: واقعیت خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی شجره طیبه و کوثر و خیر کثیر است. اگر بر این اساس سیاست گذاری می کردیم هیچ گاه در وضعیت فعلی نبودیم. خیر کثیر یعنی تمام اتفاقات جامعه باید ریشه در شجره طیبه داشته باشد.
خادمی گفت: ثمره زیست شما در خانواده در اجتماع جاری می شود، خانواده مثل چشمه است که می جوشد و در جامعه جاری می شود.
وی ادامه داد: واقعیت روایت اسلام از خانواده در سیره حضرت زهرا مشهود است. آن حضرت مدیر منزل است ولی رهبر سیاسی اجتماعی هم هست.
وی افزود: چقدر ما به نسبت افراد در خانواده توجه داریم؟ ظلم به زن از درون خانواده شروع می شود، وقتی شانیت خانواده گرفته می شود، هویتی در این خانواده نیست و زن در آن منزلتی ندارد.
خادمی گفت: قرار بوده من در منزل خود تحولات سیاسی اجتماعی را رقم بزنم. خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی وجاهت و شانی دارد که اثر وضعی بودنش منجر به تحولات سیاسی اجتماعی می شود. دقیقا مثل خانواده حضرت زهرا. زن باید به واسطه مادر بودن و نقش آفرینی در همسر بودن و همچنین دختر بودن، باید اثر وضعی خود را بگذارد. اما هیچ فکری برای خانواده محوری که رکن رکین آن زن است، نشده است. هویت و منزلت و کرامت و امکان آموزش و پرورش و ظرفیت اقتصادی و نقش آفرینی فرهنگی و... در سبد خانواده وجود ندارد و خانواده به یک خوابگاه تبدیل شده است. این ناشی از عدم فهم درست از خانواده است، اگر خانواده را به عنوان خیر کثیر فهم می کردیم مسأله متفاوت می شد.
وی ادامه داد: در گفتمان انقلاب اسلامی مهمترین کارویژه خانواده یک مفهوم مغفول است و آن تولید سکینه و آرامش است. ما این مفهوم را در این چهل سال کجا شنیده ایم؟ در نگاه اسلامی این کارکرد دیده شده و تبعات مثبت اجتماعی دارد.
وی افزود: الان اساسا شما سکینه ندارید، در درون خانواده چقدر سکینه داریم؟ اگر خانواده مهد تولید آرامش بود چقدر ناملایمات اجتماع کاهش پیدا می کرد؟ سیاست و قانونی نداریم که در دستور کارش ایجاد سکینه و آرامش در خانواده باشد.
خادمی گفت: در بستر آرامش است که می توانید برای حوزه های هنجاری و ارزشی بسترسازی کنید. ما نسبت به این موضوع سال هاست که غفلت داشته ایم. در این حالت خانواده به محل تنش تبدیل می شود.
وی ادامه داد: در تولیدات رسانه ای ما چند تولید رسانه ای وجود دارد که خانواده ای با ویژگی سکینه و آرامش وجود داشته باشد؟ لذا باید توجه به معنا و مفهوم حقیقی خانواده داشته باشیم.
وی افزود: مساله دیگر توجه به سیر تطورات و تحولات خانواده در جامعه ایرانی است. یکی از آسیب های موجود در جامعه ما اخلاق و رویه جامعه ایران است که انس با تاریخ ندارد و تمایلی به آینده نگری هم ندارد. نه از گذشته درس می گیرد و نه تصویری از آینده دارد.
خادمی گفت: باید یک اثرسنجی و نسبت سنجی بین خانواده و اجتماع صورت گیرد. الان وضعیت اجتماع و خانواده در یک بی سامانی است و ما هیچ ظرفیت تعدیل کننده ای نداریم. خانواده در فضای بی رحمانه ای در تغییرات اجتماعی ورود کرده و هیچ تعدیل کننده ای نداریم که جایی حدی بزند یا از خانواده مراقبتی بکند. سیر تحولات اجتماعی با سرعت پیش می رود و هیچ نهاد مصونیت سازی نداریم. یکی از این امور فضای مجازی است که خانواده بدون سلاح محکوم به این است که در این کارزار حضور داشته باشد. تعدیل کننده ای باید باشد که شتاب این مسأله را بگیرد و از خانواده در این هجمه بی وقفه صیانت کند.
وی ادامه داد: موضوع بعدی توجه به ساختار درونی خانواده است. در گفتمان انقلاب اسلامی مشخص است که مدیریت و راهبری با زن است و بحث ولایت و پشتیبانی با مرد است و اساس آن انس و الفت بین زن و مرد است و کارکرد اصلی آن سکینه و آرامش است.
وی افزود: در منظومه فکری رهبر انقلاب، نقش زن پررنگ است، اما در فضای گفتمانی به زن نگاهی حداقلی وجود دارد و نگاه ولایت مرد برجسته می شود. لذا نوع بازنمایی و وزن دهی به مسأله، تفاوت ایجاد می شود.
خادمی گفت: مخاطبان ما در دوران خانواده فرزندان هستند. در این امر هم بی توجه هستیم. نقش ها در خانواده با چه منطقی باید طرح ریزی شود و فاصله بین این نقش ها چه آثار و پیامدهایی به دنبال دارد؟ اینها مواردی است که بسیار مهم است.
وی ادامه داد: همانطور که در حوزه زنان نیازمند بازاندیشی هستیم در موضوع خانواده هم نیازمند همین بازبینی و بازاندیشی از منظر اسلام هستیم.
وی افزود: در حوزه اسناد بالادستی اشباع هستیم و نیاز به سند جدید نداریم اما در اقدام و بسیج ظرفیت ها باید به فهم بین الاذهانی برسیم که این فهم به گفتمان انقلاب اسلامی برگردد و متاثر از واقعیت اجتماعی باشد. زمانی ما در موضوع موفق خواهیم بود که بتوانیم بین وضع موجود و مطلوب ارتباط برقرار کنیم و فکر کنیم که بین این دو چه تدبیری باید اندیشیده شود.
خادمی در پایان تاکید کرد: خانواده در جامعه ایرانی، اصالت و ریشه و بقا دارد و مهمترین ظرفیتی است که هنوز وجود دارد و نیازمند این هستیم که واقعیت خانواده در جامعه ایرانی احیا شود که این واقعیت ریشه در گفتمان انقلاب اسلامی دارد. براین اساس اقدام و عمل ما سبک و سیاق دیگری پیدا خواهد کرد.