کد خبر: ۵۱۰۰۸۰
زمان انتشار: ۱۲:۱۹     ۳۰ تير ۱۴۰۱
روابط اسرائیل اصلا نمی‌تواند در منطقه ما عمیق شود، چون تصنعی است و مخالفت جدی مردمی برای این وجود دارد.

به گزارش پایگاه 598، در ماه‌های اخیر تحولات در غرب آسیا سرعت گرفته است. از یکسو کشورهای عربی تلاش می‌کنند با ایران ارتباط بهتری داشته باشند و از سوی دیگر دیپلمات‌های غربی چشم به گشایش‌های برجامی با تهران دارند. این امر تل‌آویو را نگران کرده و پروژه موسوم به صلح ابراهیم را به تعویق انداخته است. به گزارش جام‌جم‌آنلاین، همزمان، جنگ اوکراین بر معادلات منطقه غرب آسیا سایه افکنده و مناسبات جدیدی را شکل داده است؛ معادلاتی که بازیگرانی تازه دارد.

در همین راستا جام‌ جم آنلاین با سعدالله زارعی، تحلیلگر مسائل منطقه به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.


بیش از ۱۰۰روز از جنگ روسیه و اوکراین می‌گذرد و این نبرد همچنان ادامه دارد. مهم‌ترین تبعاتی که این جنگ در منطقه ما گذاشته است، چیست؟

جنگ اوکراین در واقع جنگ غرب علیه غرب بود و هفتاد و هفتمین جنگ اروپا طی حدود ۲۳۰ سال گذشته به‌شمار می‌آید. اگر خواسته باشیم یک تقسیم‌بندی در این‌باره داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم طی ۲۳۰ سال اروپا هر سه سال یک‌بار به‌طور متوسط یک جنگی را تجریه کرده است. جنگ جهانی با ۸۰ میلیون کشته و جنگ‌های خرد با تعداد کشته کمتر به‌جا گذاشته است. جنگ روسیه و اوکراین جزو جنگ‌های متوسط اروپا به‌حساب می‌آید (هم از حیث زمان و هم از حیث حجم تلفات). جنگ غرب علیه غرب یک فضای تنفسی برای کشور‌های دیگر ایجاد می‌کند و به کشور‌ها اجازه می‌دهد در یک فضای تنفسی جدیدی یک تجدیدنظری در جبهه‌بندی‌ها داشته باشند که این موضوع در مورد جنگ اوکراین و همچنین منطقه صدق می‌کند. در حال حاضر در منطقه ما براساس این‌که چه کسی در جنگ پیروز شود و چه کسی شکست بخورد یکسری گرایش‌های سیاسی بروز و ظهور پیدا کرده است.

 چشم‌انداز اولیه در این‌جنگ، مبتنی بر پیروزی قاطع روسیه بود. این چشم‌انداز تعدیل و به پیروزی نسبی روسیه تبدیل شد. در شرایط پیروزی قاطع یک تحولی در جبهه عربی در‌خصوص مراودات سیاسی شاهد بودیم که یک احتیاط بیشتری را اعمال می‌کردند و گرایش به سمت توسعه روابط با روسیه و چین گسترش پیدا کرد. وقتی این چشم‌انداز تعدیل شد در واقع این سؤال باقی ماند که بالاخره آینده از آن چه بلوکی است و ما باید با چه بلوکی مراودات دست اول داشته باشیم؟ این موضوع من‌حیث‌المجموع تاثیر مثبتی روی منطقه ما داشته است. حتی می‌توان گفت، یک مقدار فضای تنفسی کشور‌ها بازتر شده و امکان تجدید‌نظر در خیلی از موضوعات وجود دارد.

 روابط ایران و کشور‌های منطقه توسعه بیشتری پیدا کرده که این روز‌ها شاهد سفر‌های مقامات همسایه به ایران و سفر‌های مقامات ایرانی به کشور‌های همسایه هستیم. همچنین بحث عضویت ایران در بریکس، بهبود روابط ایران و عربستان در حال بازگشایی است، همه اینها به نوعی تحت‌تاثیر واقعه اوکراین صورت گرفت. کشور‌هایی که احساس می‌کنند آمریکا و اروپا مثل سابق نمی‌توانند کارایی چندانی داشته باشند باعث شده برخی از کشور‌ها تجدید رفتار و نظر کنند.

 به نظر شما آیا راه‌حل نظامی یا سیاسی جوابگو  این جنگ است؟

در حال حاضر جنگ در مرحله نظامی‌-امنیتی است ولی همیشه هم این نکته وجود داشته که حتی در حین جنگ‌ها روابط دیپلماسی تعطیل نشود و روندی را که دارد، ادامه بدهد. در حال حاضر شاهدیم که هم جنگ و هم دیپلماسی دیده می‌شود و مذاکرات روسیه با برخی از کشور‌ها و حتی خود اوکراین ادامه دارد. هر جنگی در نهایت باید با راه‌حل سیاسی تمام شود. معمولا جنگ‌ها نیازمند دیپلماسی هستند و این جنگ هم از این مسأله مستثنی نیست؛ لذا مسلما گفت‌وگو‌های سیاسی سرنوشت این جنگ را تعیین می‌کند اما این نکته را در‌نظر داشته باشید که روسیه در این جنگ تا اینجای کار به پیروزی نسبی رسیده که نیرو‌های نظامی بخشی از اوکراین را گرفته و قدرت‌شان را در شرق اوکراین تثبیت کردند که این پیروزی اولیه است و می‌توانند همین پیروزی را تثبیت کنند و با مذاکرات سیاسی به جنگ پایان دهند.

در حال حاضر ایران چه نقشی می‌تواند در معادلات این جنگ داشته باشد؟

یک تئوری در عالم سیاست است که می‌گوید «دشمن ما دوست ماست». این تئوری در اینجا صدق می‌کند. در جنگ اوکراین و روسیه نظر خود را گفتیم و این جنگ را رد کردیم. در عین حال ریشه جنگ را هم سیاست‌های غرب دانستیم. ما جزو معدود کشور‌هایی بودیم که در یک فاصله زمانی بسیار کوتاه یعنی حدود ۲۴ساعت موضع رسمی خود را در رابطه با جنگ اوکراین اعلام کردیم. این موضع از یک‌طرف به نفع اوکراین و روسیه است. ریشه جنگ کی‌یف و مسکو از غرب است نه روسیه که این یک کمک به روسیه می‌شود. در نتیجه هم اوکراینی‌ها و هم روس‌ها به‌طور نسبی از ما رضایت دارند و مشغول مذاکرات و گفت‌وگو با روس‌ها هستیم.البته در مقایسه بین روسیه و اوکراین، به‌طور طبیعی ما به روسیه نزدیک‌تر می‌شویم؛ به‌دلیل این‌که از یک طرف اوکراین در بلوک غرب قرار دارد و ما با بلوک غرب مناسبات گرمی نداریم، در حالی‌که روسیه در بلوک شرق است و ما با آنها رابطه خوبی داریم.نکته بعدی، مایحتاج ایران بیشتر متوجه کشوری به اندازه روسیه است تا متوجه کشوری به اندازه اوکراین باشد. بنابراین، به‌طور طبیعی در این موضوع به سمت روسیه قرار می‌گیریم و در این روند هم به هر حال روسی‌ها محور مسائل محسوب می‌شوند و این موضوع به ما کمک می‌کند تا بتوانیم در‌خصوص مسائل مختلف با روس‌ها وارد گفت‌وگو شویم که البته وارد گفت‌وگو هم شده‌ایم و رایزنی‌ها و ارتباطات مستمر بین ایران و روسیه ادامه داشته است.

با توجه به حواشی اخیری که در منطقه به‌وجود آمده است از‌جمله سفر محمدبن سلمان به ترکیه و مذاکرات صورت گرفته بین ایران و عربستان برای آغاز مجدد روابط دیپلماتیک این دو کشور، رابطه ایران و عربستان را چگونه تحلیل می‌کنید؟

روابط دو کشور همسایه در عمل نمی‌تواند قطع باشد به‌دلیل این‌که مقوله‌ای به نام حج داریم و تعهدی که سعودی‌ها در مورد حج نسبت به بقیه کشور‌ها دارند و ما هم از این قضیه مستثنی نیستیم. به‌عنوان مثال، ۷.۵میلیون جمعیت شیعه در عربستان وجود دارد اعم از شیعه‌های جعفری، اسلامی، زیدی که اینها یک بن‌مایه مذهبی در ایران دارند و چون مرکز تشیع در دنیا، ایران است، همین امر باعث شده که رفت و آمد باشد. بسیاری از این شیعیان عربستان با ایرانی‌ها ازدواج کرده‌اند و گاهی زن عربستانی و شوهر ایرانی و گاهی زن ایرانی و شوهر عربستانی است و این ارتباطات نمی‌تواند قطع باشد و خود به خود این ارتباطات برقرار است؛ کما این‌که برقرار هم بوده است. منتهی صحبت سر این است که آیا این ارتباطات خارج از مقوله اجتماعی و دید و بازدید‌ها و مناسک حج، آیا در مذاکره‌ هم می‌تواند ادامه داشته باشد؟ بله در حوزه امنیت ما می‌توانیم روابطی داشته باشیم، در حوزه مسائل اقتصادی مخصوصا در حوزه انرژی و خصوصا در موضوع چاه‌های گاز در میادین مشترک باید گفت‌وگو داشته باشیم. 

آیا این ارتباط دیپلماسی مثل سابق است یا تحت یک چارچوب و تغییر رویکردی است؟

روابط بین ایران و عربستان عناصری دارد. مثلا در عناصر مذهبی آن شیعیان عربستان می‌خواهند به ایران بیایند یا ما مقوله حج داریم، مقوله اقتصادی با هم داریم و چاه‌های نفت مشترک و میدان گازی مشترک با هم داریم و خیلی موضوعات دیگری وجود دارد که ما را به هم گره می‌زند. حتی موضوع امنیتی ما هم بهم گره خورده است و خود به خود ما و آن‌ها را بهم متصل می‌کند. موضوعات فراوان دیگری هم وجود دارد که باعث ایجاد و توسعه روابط می‌شود. بن سلمان یک شخصیت عملگرایی دارد و به دنبال منافع خودش است که موقعیت بهتری داشته باشد. موقعیت بهتر بن سلمان در گرو داشتن یک روابط مناسبی با ایران بعنوان قدرت برتر منطقه است و طبیعی که بن سلمان به دنبال روابط با ایران باشد. با توجه به اینکه روابط را سعودی‌ها قطع کردند و ما خواهان روابط بودیم بن سلمان گمان می‌کند می‌تواند این مسئله برپایی دوباره را به عنوان یک کالای گران قیمت به ایران بفروشد در حالی که ما معتقد هستیم که در اینجا بحث نیاز دو طرفه مطرح است نه اینکه ایران نیاز به عربستان دارد. بنابراین،  بن سلمان در نهایت به سمت ایجاد رابطه متوازن با ایران حرکت می‌کند.

فرصت‌های پیش روی دیپلماسی منطقه‌ای ایران را در اجلاس خزر چگونه می‌بینید؟

خزر یک حوزه مشترک اقتصادی بین ما و کشور‌های ساحلی است و علاقه داریم که این حوزه با کارکرد و ماهیت اقتصادی باقی بماند و به مجادلات سیاسی و امنیتی و نظامی کشیده نشود. معاهداتی که طی ماه‌های اخیر بین دولت ایران و دولت‌های منطقه خزر انجام شد که یک فرصت خیلی خوبی را در اختیار کشور‌ها از جمله ایران قرار داد. بعنوان مثال، مباحث کهنه‌ای با ترکمنستان سر تسویه حساب‌های اقتصادی داشتیم که این موضوع حل و فصل شد. در حال حاضر نیز روابط ایران و ترکمنستان در حال توسعه است. همچنین مشکلاتی با تاجیک‌ها داشتیم که این موضوع نیز برطرف شد. تلاشی در خصوص بهم خوردن روابط ایران و آذربایجان داشت شکل می‌گرفت که اتفاق نیفتاد و روابط در یک مدار منطقی قرار گرفته است. همچنین روابط ایران و روسیه در یک موقیعت خوبی که روس‌ها مایل هستند حجم معاملات بین ایران و روسیه که در حال حاضر حدود ۴ و نیم میلیارد دلار است به ۲۰ میلیارد دلار ارتقا پیدا کند. مجموعه این قضایا نشان می‌دهد کشور‌های ساحلی دریای خزر و حتی کشور‌هایی مثل تاجیکستان که در خزر موقعیتی ندارند، تمایل داشته باشند که منطقه خزر یک منطقه اقتصادی مشترک و سودآور برای همه باشد.

رابطه بین آنکارا و اسرائیل خیلی رابطه تنگاتنگی شده است و اخیرا هم امیرعبداللهیان سفری به ترکیه درباره مسائل سوریه داشته است. این تحولات را چگونه می‌بینید و فکر می‌کنید رابطه اسرائیل و ترکیه به ایران صدمه‌ای می‌زند؟

اسرائیل از سال ۱۹۲۲ که امپراطوری عثمانی فرو پاشید و یک کشوری به نام ترکیه به وجود آمد با ترکیه رابطه داشته است پس چیز جدیدی اتفاق نیفتاده است. روابط اسرائیل با کشور‌های منطقه هیچ وقت عمق پیدا نکرده است و حتی همین الان از رابطه بین مصر و اسرائیل، رابطه رسمی‌شان که به ۴۴ سال گذشته برمیگردد، ولی در حال حاضر رابطه مصر و اسرائیل کجاست؟

روابط اسرائیل اصلا نمی‌تواند در منطقه ما عمیق شود، چون تصنعی است و مخالفت جدی مردمی برای این وجود دارد. بنابراین، آقای اردوغان آغازگر رابطه با اسرائیل در منطقه نبوده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها