به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از مشرق - این روزها که بازار نقل و انتقالات فوتبال در ایران گرم است شاهد انتشار ارقامی سرسام آور هستیم که موجب انتقادات فراوانی شده است. نکته جالب اینجاست برای بازیکنان بالای ۲۸ سال و ۳۰ سال قراردادهای بالای یکسال و ارقامی نجومی خرج میشود که با عقل جور در نمیآید.
اگر از ۱۶ سرمربی حاضر در لیگ برتر و یا مدیران تیم های لیگ برتری و حتی هواداران دو آتیشه تیم ها درخصوص اهمیت استفاده از بازیکنان جوان و تاسیس آکادمی فوتبال پایه سوال شود قطعا با درصد بالایی همه از فواید این قضایا صحبت خواهند کرد و شعارهایی زیبا خواهند داد. اما در عمل شاهد کمترین استفاده از بازیکنان جوان و رده های پایه در تیم های بزرگسال و کلاً اهمیت مدیران به رده های پایه برای تقویت تیم اصلی و حتی درآمدزایی هستیم.
با نگاهی گذرا به تیمهای مطرح دنیا و حتی تیمهای نه چندان مطرح اروپایی به اسامی تاثیرگذاری برمی خوریم که غالبا زیر ۲۵ سال سن دارند و با درخشش خود تحسین کارشناسان فوتبال را برانگیخته اند. در عصر پسا رونالدو و پسا مسی شاهد درخشش بازیکنان جوانی مثل امباپه، هالند، وینیسیوس، گاوی، فران تورس، آلفونسو دیویس، آنسو فاتی، جیدون سانچو و .... هستیم که تیم های مطرحی با ارقام نجومی در پی شکار و یا نگه داشتن آن ها هستند.
برعکس ایران و در فوتبال سطح اول دنیا، مدیران برای جذب بازیکنان پا به سن گذاشته و مطرح به هر قیمتی پا پیش نمی گذارند و می بینیم که برای جذب ستارگانی چون رونالدو، لواندوفسکی، نیمار و .... قیمت هایی معقول و متناسب با سن بازیکنان پیشنهاد می شود.
در بحث آکادمی هم علاقه مندان فوتبال برای مثال زدن بی درنگ به آکادمی های آژاکس، لاماسیا و رئال مادرید، دورتموند و ... اشاره خواهند کرد. آکادمی های پول سازی که هر ساله با مطرح کردن چند استعداد ناب علاوه بر تقویت تیم ارزش بازیکن را هم بالا می برند و درآمدهای هنگفتی نصیب باشگاه خواهند کرد. دورتر هم نخواهیم برویم به تیم ملی قطر می توان اشاره کرد که با تدوین برنامه چند ساله و تاسیس آکادمی فوتبال و استفاده از یک مربی متخصص رده پایه و اعتماد به این مربی نتیجه اش را با قهرمانی در جام ملتهای آسیا گرفت. عربستان سعودی هم با قهرمانی مقتدرانه در مسابقات زیر ۲۳ سال آسیا نوید آینده درخشانی برای سال های بعد می دهد.
شاید گفته شود تاسیس این آکادمی ها برای کشورهای پولداری مثل قطر، عربستان ، امارات، کره، ژاپن و ... مشکلی نداشته باشد اما با تاکید بر اهمیت پول و سرمایه گذاری، باید قبول کنیم در فوتبال پر از استعداد ناب خودمان به تنها چیزی که اهمیت داده نمی شود آکادمی فوتبال و بازیکنان رده پایه است؛ که اگر اینگونه نبود الان بر خلاف دهه ها و سال های پیشتر شاهد وفور استعدادهای جوان در تیم های باشگاهی و ملی بودیم. چرا در این سالها کمتر اسمی از آکادمی فولاد، سپاهان و ... می شنویم؟! چرا از ۲۳ بازیکن تیم ملی امید کمتر از انگشتان یک دست بازیکن ثابت در تیم های لیگ برتری داریم؟ چرا مربیان لیگ برتری از حضور استعدادهای ناب تیم های جوانان و امید در تیم بزرگسالان ابا دارند؟ پاسخ همه این سوالات فقط یک کلمه می تواند باشد؛ نتیجه گرایی محض!
مدیرانی که خودشان ثبات مدیریتی ندارند و نمی دانند تا کی بر صندلی مدیریت خواهند نشست با کمترین فشار هواداری و برای نتیجه گیری کوتاه مدت در فصل نقل و انتقالات با چشم و گوش بسته با پذیرش هر قیمت کذایی، بعضاً بازیکنانی را می خرند که در پایان فصل نه تنها کارایی قبل از آمدنشان را نداشته اند بلکه یکی از عوامل نارضایتی هواداران هم شده اند. با نصف قیمت خرید بازیکنانی که اینقدر هم نمی ارزند می توان چندین استعداد ناب و جوان شناسایی کرد و پرورش داد.
بزرگترین مشکلات فوتبال کشور با تاسیس آکادمی و حمایت از تیمهای پایه درست میشود. اگر بتوانیم برای استعدادیابیها و ورود بازیکنان روند صحیحی ایجاد کنیم، دلالهای فوتبال تا حد زیادی از بین میروند. اکنون شاهدیم که بازیکنانی که توان مالی بالایی ندارد و نسبتا ضعیفتر هستند، زیر فشار دلالهای فوتبالی له میشوند. وقتی کیروش در تیم ملی به آموزش پاس بغل پا و ابتداییترین تکنیکها می پرداخت و یا اسکوچیچ از تاکتیک پذیر نبودن بازیکنان ایرانی صحبت می کند نباید ناراحت شویم و در صدد تقویت فوتبال بر بیاییم.
این عدم استفاده از بازیکنان جوان در باشگاه ها می تواند موجب تضعیف تیم های ملی نوجوانان، جوانان و امید و بالتبع تیم ملی بزرگسالان در بلند مدت با از بین رفتن انگیزه بازیکنان شود. بازیکنی که برای نمایش استعدادش اعتماد نبیند ناخودآگاه انگیزه اش را از دست می دهد و برای مطرح شدن اسمش حتی به دام دلال ها خواهد افتاد تا برای چند سال هم که شده با حضور روی نیمکت تیم های مطرح درامد کسب کند.
بحث غم انگیز و بسیار گفته شده انحلال باشگاه های مطرح و بازیکن ساز (اغلب تهرانی) خود گویای بسیاری از مسائل و مشکلات است، اما در دهه های اخیر فوتبال خودمان کم استعدادهایی را رو نکرده که از تیم های امید و جوانان و با اعتماد مربیان دلسوز به رده های بالای فوتبال ملی و باشگاهی و حضور در خارج از کشور رسیده اند.
قطعا با همت مدیران دلسوز و نترس و البته حمایت هواداران در صورت استفاده از این بازیکنان و نتیجه نگرفتن در چند سال ابتدایی بازهم شاهد بروز و ظهور استعدادهای نابی خواهیم بود که علاوه بر تقویت تیم ملی، می توان مثل چند موردی که در سالهای اخیر داشته ایم از حق رشد آن ها بعد از ترانسفر شدن و حضور در تیم های خارجی تا سالها استفاده کرد و مهمتر از آن قیمت های کذایی و نجومی فوتبال را هم کنترل کرد. در این صورت قیمت بازیکنان به واقعیت نزدیکتر خواهد شد و مدیران دیگر مجبور نخواهند بود برای تقویت تیم با هر قیمتی ستاره ها و بازیکنان دیگر تیم ها را تور کنند و باعث بر هم خوردن تعادل در نقل و انتقالات شوند.
بدون شک برای رسیدن به سطح اول آسیا و کم کردن فاصله با فوتبال دنیا باید بهینه خرج کرد و از الگوهای رفتاری جواب داده شده تبعیت کرد، خصوصی سازی نباید فقط در حد شعار و نمادین باشد و مدیران برای درآمدزایی با جلب توجه و رضایت هواداران می توانند با پرورش استعدادهای بالقوه سال های سال برای باشگاه درآمد کسب کنند. بازهم تاکید می کنیم که هوادار اگر چند سال پیاپی موفقیت و قهرمانی می خواهد شاید باید تحمل نگرفتن نتیجه شاید در دو سه سال را تاب بیاورد و مدیر و مربی را برای خرید ستاره های گران قیمت تحت فشار نگذارند.