پایگاه خبری 598/ این روزها صدای آشنایی از تالار شهر به گوش میرسد که اگر توجه شما را جلب کرد و نزدیکتر رفتید، حس بهتری به شما میدهد و شاید قلقلکتان بدهد که باز هم نزدیکتر بروید و ببینید این صدای آشنا که شما را تا مرزهای فراموش شده اعماق ذهنتان میبرد از کیست و از چیست؛ البته یادتان نرود حتما بلیت هم بخرید!
اینجا تالار شهر قم است؛ خندههای کودکانه فضا را پُر کرده و بزرگترها هم میخندند. شاید به خاطر شادی بچههایشان و شاید هم به خاطر غرق شدن در خاطرات کودکیهایشان. هر چه هست لحظات خوبی است که باید غنیمت شمردش.
اینها همه به خاطر نمایش «بالتازار» است. تئاتری موزیکال برای کودکان و البته پدرها و مادرهایشان که با هم به تماشای آن مینشینند، همراه شخصیت اصلیش به دنبال «غول همه چیز بردار» میروند و دست آخر و با کمک هم، قصه را به پایانی خوش میرسانند.
برای اینکه داستان بالتازار را بیش از این اسپویل نکنیم بهتر است خودتان دست بچههایتان را بگیرید و به تماشای این نمایش شاد بروید ولی حرف درباره این کار و شنیدن از زبان بازیگران و کارگردان نمایش بسیار است.
مرتضی عقیقی تهیهکننده و کارگردان این نمایش است؛ او که تاکنون به صورت رسمی کار کودکانهای را روی صحنه نبرده بود از اولین تجربه در این حوزه میگوید و ایده اولیهای که برای این کار داشته است.
او خاطرنشان میکند: کار کودک دارای تماشاگرانی از جنس بزرگترها هم هست به همین دلیل هدفمان این بود که جریانی برای تربیت نسل آینده تماشاگران به وجود بیاوریم و از طرفی به رونق هنرهای نمایشی در قم نیز کمک کنیم. این نمایش دو سال قبل روی صحنه رفته بود ولی به خاطر شیوع کرونا وقفهای طولانی پیش آمد و حالا با بهتر شدن اوضاع، دوباره میزبان علاقمندان به تئاتر کودک هستیم.
بچهها به شیوهای متفاوت نظرشان را میگوید
عقیقی درباره سبک اجرای بالتازار هم میگوید: سبکهای مختلف عروسکی را در این نمایش داریم، در یک پرده کوتولهها هستند، در پردهای دیگر ملکه قلعهای دور و در پرده بعدی، درازقامتها؛ البته اینها همه عروسکهای نمایش نیستند و شخصیتهای عروسکی دیگری هم تا انتها روی صحنه میآیند تا به انتهای قصه برسیم.
کارگردان نمایش بالتازار در پاسخ به این سوال که با توجه به مخاطبان اصلی این تئاتر که کودکان هستند، چگونه متوجه بازخورد مثبت یا منفی آنها میشود گفت: در بخشی از نمایش از کودکان خواسته میشود روی صحنه بیایند و برای پیشبرد قصه مشارکت داشته باشند، وقتی بچهها با شوق فراوان و به صورت حداکثری روی سن میآیند، یک نوع بازخورد مثبت است، از طرفی پس از اجرا نیز با پدرها و مادرها و بعضی از بچهها گفتوگو میکنیم و نظرشان را میپرسیم که تاکنون بیشتر آنها رضایت داشتند و برخی هم نکاتی را مطرح کردند که سعی کردیم در اجراهای بعدی از آنها استفاده کنیم.
همچنین برخی اساتید حوزه تئاتر نیز نکتههای ناب و کمتر دیده شدهای را بیان کردهاند که دیدیدم جای کار دارد و میتوان با رعایت آنها، اجرای بهتر و آموزندهتری داشت زیرا عقیده داریم با توجه به اینکه همه کاراکترهای نمایش برای کودکان جذاب هستند و به خصوص نقش اول آن میتواند الگویی برای تماشاچیان کم سن و سال باشد، باید به همه جوانب کار توجه داشت، نکتههای روانشناسانه و اخلاقی را به دست مورد موشکافی قرار داد و در هر اجرا، به پختگی بالاتری رسید.
عقیقی درباره محدودیتهای اجرای صحنهای در قم نیز عنوان کرد: برخی عقیده دارند وقتی این محدودیتها وجود دارد باید گذاشت و رفت، ولی به نظر من اگر میخواهیم کار تاثیرگذاری انجام بدهیم، باید بمانیم و تا حد ممکن تلاش کنیم، از ایدهها و تجربههای جدید بهره بگیریم و به بلوغ برسیم، آن وقت شاید این محدودیتها هم کمرنگتر شوند یا خلاقیتهایی که هنرمندان و صاحبان فکر و اندیشه ارائه میدهند، کار را فراتر از این چالشها مطرح کند.
او همچنین بر این مسئله هم تاکید میکند که «بالتازار»، کاری دستهجمعی با حضور عوامل هنری، فنی و اجرایی است و موفقیتی که حاصل شده هم در درجه نخست متعلق به مردم قم و در مرتبه بعدی از آن همه این تیم است.
رنگ و لعابی که به کار میآید
رزانا گرامی یکی از بازیگران، عروسکگردانان و صداپیشگان نمایش بالتازار است که البته کودکان قمی صدایش را در تلویزیون هم بارها و بارها شنیدهاند.
او با بیان اینکه تئاتر کودک در قم زبانزد است و اساتید مجربی در این حوزه فعالیت دارند میگوید: از جمله این افراد میتوان به آقایان سلیمانی، فداحسین و نیک روش اشاره کرد که در واقع سرمایه هنری استان محسوب میشوند.
گرامی با اشاره به پیامهای مثبت فراوانی که بعد از هر اجرای این نمایش دریافت میکند خاطرنشان میکند: اوایل برای خودمان هم تعجب داشت که این حجم از استقبال را شاهد باشیم، البته در حین اجرا هم بازخوردها را در چهره کودکان و بزرگترها میبینم، اینکه کجا میخندند، کجا رضایت بیشتری دارند و کجاها، نقطه ضعف کارمان است.
به عقیده این بازیگر و صداپیشه عروسکی، نمایش بالتازار از نظر بصری به شدت مورد توجه تماشاگران قرار گرفته و در کنار اینها، موسیقی هم به خوبی روی کار نشسته است و این نشان میدهد عوامل مختلف، کارشان را درست انجام دادهاند و در هماهنگی خوبی با هم قرار دارند.
گرامی هم در ادامه صحبتهایش گریزی به محدودیتهای اجرای نمایش صحنهای در قم میزند و میگوید: در بُعد سختافزاری، نیازمند تالارهای حرفهای، سیستم صوت مناسبتر و امکانات دیگری هستیم که همه و در کنار هم موجب ارتقاء کیفی کارها میشوند هر چند هنرمندان قمی طی این سالها یاد گرفتهاند چطور با امکانات موجود، ادامه بدهند و نمایشهای جذابتری را روی صحنه ببرند.
عمو بهروز معروف تلویزیون، نقش اول نمایش بالتازار هم هست؛ مردی که عقیده دارد کودکان میفهمند او دیگر یک بچه نیست!
بالتازار، هشتمین کار نمایشی کودکانهای است که در آن حضور دارد و تجربههای قبلیاش مثل «ماشین زمان» و «بهروز و جینگیل خان» هم جزو کارهای موفقی بودند که در زمان خود معروف شدند.
محمدرضا بهروز میگوید: از سال ۱۳۸۷ در اوج نوجوانی و جوانی کار فرهنگی در زمینه کودک را آغاز کردم ولی شروع کارم با کار کودک نبود؛ در زمان دانشجویی همراه با اردوهای فرهنگی به شهرها و روستاهای بسیار دور مرزی مانند کرمانشاه و سنندج رفتم و زمانی که زندگی دشوار کودکان روستاها و شهرهای مرزی را از نزدیک دیدم، قلبم به درد آمد و سعی کردم گامی برای این کودکان بردارم که اثربخش باشد به همین دلیل وارد این عرصه شدم تا به دنیای کودکان راه پیدا کنم.
او درباره چالشهای کار نمایشی برای کودکان عقیده دارد چون در این عرصه، بازیگران با تمام وجود زیر نظر کودک قرار دارند و بچهها هم با تمام وجودش الگو میگیرند، کار نمایش کودک حرکت بر لبه تیغ است و کمترین انحرافی، میتواند اثرات جبرانناپذیری در آینده داشته باشد پس کسی که این کار را انجام میدهد باید در نظر داشته باشد که کودک تمام اعمال و رفتار و حرفهایش را به دقت مشاهده میکند و میشنود، پس آیا رفتار و حرکاتش برای کودک الگوی صحیحی هست یا نه؟ در واقع هنرمند باید دغدغه داشته باشد در حالیکه برخی مسئولان امر، دغدغه لازم را ندارند!
بهروز با بیان اینکه اسپانسرها بیشتر برای حضور و حمایت از برنامههای بزرگسالان تمایل دارند و به این ترتیب کار کودک به نوعی رها شده است گفت: آسیب جدیتر این است که مسئولان فرهنگی و رسانهای هم بیشتر به دنبال برنامهسازی بزرگسال هستند در حالیکه وقتی فردی وارد این حوزه میشود باید دغدغه داشته باشد و حتی با این تصور که توان مالیاش افزایش نیابد، باز هم کار را ادامه دهد فقط به امید اینکه کودکی بیاموزد و آینده روشنی برای او رقم بخورد.
این هنرمند ادامه میدهد: همیشه فعالیت در حوزه کودک را با این عنوان توصیف میکنم که گویی در حال انجام «امر مقدس کودکانه» هستیم، چون عقیده دارم برای موجودی کار میکنیم که نه بدی میکند و نه بدی کردن را بلد است، فقط آمده که الگو بگیرد و جالبتر اینکه هیچ قضاوتی هم درباره بازیگر و عروسکگردان روی صحنه یا مجری تلویزیون ندارد، حالا فرض کنیم این موجود بی گناه و مقدس قرار است با کار تو بخندند و با تو حالش خوب شود و این حال و هوا هم مشروط به تصوری از پیش داشته نیست. کودکان صادقانه میآیند و بعد از هر اجرا ما را بغل میکنند و میبوسند. هیچ چیزی ارزشمندتر از این نبوده که کودکی برایم نقاشی میکشد، چرا که زمانی را برای این مسئله اختصاص داده تا هدیهای به دست خودش برایم آماده کند.
از او پرسیدیم آیا از اجرای خودش در نمایش بالتازار راضی هست یا نه که پاسخ داد: البته باید اینگونه پرسید که آیا کودکان از کار من راضی بودهاند؟ که جواب میدهم واقعا نمیدانم و نمیتوانم با یقین به این سوال پاسخ بدهم ولی آنچه از روی صحنه میبینیم، و آنچه در نگاهشان موج میزند و در تعامل با شخصیت اصلی شاهد هستیم، رضایتمندی آنهاست. در نمایش بالتازار آن چیزی که قدرت کار را مشخص میکند، رضایت کودکان در سالن است، اینکه چه تعاملی برقرار میکنند به خصوص در دقایق پایانی که اوج قصه است و بچهها هجوم میآورند تا به بهروز کمک کنند، خب این خودش انرژی مثبت میدهد یا حتی میبینیم برخی کودکان گریه میکنند که چرا نمایش تمام شد؟ این هم نشان میدهد اجرای بازیگران و تلاش دیگر عوامل، اثر خودش را گذاشته است.
بهروز درباره حس همذاتپنداری با مخاطب و در اینجا کودکان که تماشاچی اصلی کار هستند میگوید: سعی نمیکنم احساس کودکانه داشته باشم، در تلویزیون هم تلاش کردهام همان بهروز باشم و با کودکان ملایم و محترمانه صحبت کنم و جالب اینکه بچهها این را میپذیرند، آنها میدانند که ما بزرگتر هستیم و آنها کوچکتر و به نظرم این نظریه که باید با کودکان، کودکانه حرف زد منسوخ شده است. به خاطر همین در نمایش بالتازار آنچه بیشتر از همه لحاظ شده، بازی با کودکان است.
این هنرمند با بیان اینکه به صورت تخصصی روی بازی کار کرده است خاطرنشان میکند: در حال حاضر مسئول آموزش بازی کودکان در هیئت ورزش های همگانی استان قم نیز هستم و به پشتوانه این تجربه و آموختنهای مداوم، الان میتوانم با بچههایی که حتی زبان من را بلد نیستند ارتباط برقرار کنم چون بازی با آنها را به خوبی فرا گرفتهام.
نمایش «بالتازار» این روزها در یک سانس یعنی از ساعت 18 تا 19:30 دز تالار مرکزی شهر قم روی صحنه میرود.
* صدرالدین فلاح