کد خبر: ۵۰۲۵۷۹
زمان انتشار: ۰۹:۴۶     ۱۲ اسفند ۱۴۰۰

مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

"فذکر ان الذکری تنفع المومنین- 60انفال"

"ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب- 8آل عمران"

سلام علیکم. رویت و مطالعه بیانیه مشترک آن دو مجمع به مناسبت چهل و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در گوگل، به جای احساس شادمانی از تبریک، متاسفانه مجموعه ای از غصهخ و اندوه و سئوالات را در ذهنم القاء کرد!

غصه و اندوه بدان سبب که چرا و چگونه دو مجموعه ای که سالیان دراز از ظرفیت مالی محدود مردم در حوزه مقدسه علمیه قم به تحصیل پرداخته اند از حداقل توان عملی برداشت از اوامر و نواهی و مواعظ قرآن کریم محرومند؟!

به تصریح، تهمت‌هایی به نظام مقدسی را مطرح می کنند که کلام الهی مبتلایان به آن را دور از صلاحیت ولایت و نصرت الهی می شناساند!

سئوال مقدماتی اینکه چرا مطالب مطروحه در بیانیه را قبل از نشر عمومی با چند صاحب نظر در میان نگذاشتند تا لااقل از ارتکاب گناه تقابل با کلام الهی مصون بمانند؟

چون سئوالات بسیار زیادی از جهات مختلف در متن بیانیه وجود دارد، بطوریکه ورود و بررسی و نقد آ«ها یکباره برایم مقدور نیست، لذا در این نوشتار فقط دو موضوع از موضوعات بیانیه را مطرح و محتوایشان مورد سئوال قرار می گیرند که عبارتند از :

موضوع اول: "می شد و می شود ضد استکبار و ضد استعمار بود ولی اساس کار را بر ستیزه گری با همه کس و همه جا قرار نداد و زمینه کارآمدی فشار و توطئه را کمتر کرد ...".

موضوع دوم: "می شد و می شود اسلامی بود و جمهوریت و همه لوازم آن را پذیرفت و در نظر و عمل رأی آزاد جمهوری را مبنای نظم و پایه حکمرانی قرار داد ...".

اولین برداشتم این بود که محتوای دو موضوع، اولا با تعلیمات و اوامر و نواهی قرآن کریم در تضاد است.

ثانیاً تشکیلات متبوعتان "اصلاحات" با توجه به برعهده داشتن ریاست قوه مجریه و بعضاً مقننه طی 43 سال گذشته، چرا به آنچه "می شد"، جامه عمل نپوشانید؟ لازم به یادآوریست که استفهامات انکاری دنباله این نوشتار مملو است از جواب جوابتان به ثانیاً.

آزرده خاطر در اندیشه نحوه ورود و بررسی بیانیه به قرائت قرآن پرداختم. خدایا خود شاهدی، اولین آیه ای که مقابل چشمم قرار گرفت، آیه 120 سوره مبارکه بقره در صفحه 19 چنین بود:

"لن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هو الهدی و لئن اتبعت اهوائهم بعد الذی جاءک من العلم مالک من الله من ولیو لا نصیر".

"لن" نفی ابد، اختصاص داشتن آیه را از زمان رسول الله (ص) خارج و به زمان هذا و همه زمانها تعمیم داد.

و اما سئوالاتی از موضوع اول ( می شد و می شود ...) بر مبنای : "لن ترضی عنک ...":

  • آیا "لن" موید نفی ابد از راضی شدن یهود و نصارای زمان رسول خدا (ص) و آمریکا و اسرائیل و اذنابشان در مقطع کنونی زمان ( مگر به تبعیت بی چون و چرا از آنها) نیست؟
  • آیا ناهای عظیم جنگیشان در همه آبراههای مهم نظامی جهان و از جمله خلیج فارس، حاوی مواد مورد نیاز بشر دوستانه برای محتاجان منطقه است یا حاوی ابزار نظامی برای سرکوبی ملتهای حق گو حق جو (در صورت عدم تبعیتشان از یهود ونصاری)؟
  • آیا لشگرکشی از هزاران کیلومتر با ابزار فوق الاشاره برای گسترش انس و الفت و عواطف انسانس بین المللی است یا "ستیزهگری" با ملتهای آزاده؟
  • آیا تاکنون موردی سراغ دارید که دولتی با کوتاه آمدن در برابر "ستیزه گری" استعمارگان مستکبر توانسته باشد به حقوق حقه ملتش نائل گردد؟ آیا مشاهده لیبی و عراق و افغانستان که اشغالشان مقدمه برخورد با ایران بود برای شناخت کافی نیست؟
  • آیا اجرای امر الهی: " و اعدو الهم ما اسطعتم من قوه و من رباط الخیل ترحبون به عدو الله و عدوکم ....- 60 انفال" را "ستیزه گری با همه کس و همه جا" تلقی و القا کردن، قبیح و تقابل با امرالهی نیست؟ آیه امر به جنگ نفرمود، به ایجاد ترس در ستیزه گر ناحق و تهدیدکننده ای که جز بر منافعش به هیچ چیز اعتقادی ندارد، امر فرمود.
  • آیا فقط "ربنا الله" گفتن، اما استقامت نورزیدن در برابر تهدید و تحقیر و تحریم و ... دشمن می تواند مسلمان مومن پیرو قرآن را الگو گیرنده از پیام مستتر در : ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون- 30 فصلت" قرار دهد؟ اگر نمی تواند که نمی تواند، آیا استقامت کنندگان در مبارزه کلامی و افزایش دهندگان قدرت دفاعی در برابر دشمنان را شرعاً و اخلاقاً می توان "ستیزه گر با همه کس و همه جا ..." متهم کرد؟
  • با توجه به همگامی و کمکهای مستقیم و غیرمستقیم کشورهایی (که بعضاً در حد یکی از استانهای کوچک ایران هستند) با دشمنانمان، حتی یک دوره سراغ دارید که درآن جمهوری اسلامی ایران اقدام به ستیز ابتدایی کرده باشد؟ و اصلا شیعه می توانددر غیبت امام معصوم آغازگر جنگ باشد؟

سئوالاتی از موضوع دو : می شد و می شود ...":

مقدمه: چون منظور از " می شد" این است که تاکنون نشد، و منظور از "می شود" این است که امکان و احتمال شدن وجود دارد، لذا از نظر بیانیه نویسان، نظام سیاسی حاکم بر ایران بعد از انقلاب اسلامی بهمن 57، نه اسلامی بوده است و نه جمهوری. نظامی فاقد همه لوازم جمهوری و رأی آزاد مردم، و مبتنی نبودن "پایه حکمرانی"، کشور بر آراء آزاد مردم!

سئوال اول: در حالیکه 19 سال از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی و قوای سه گانه و نهادهای ذیربط می گذشت، رئیس تشکیلات متبوعتان با داشتن آگاهی کامل، چرا خود را نامزد ریاست جمهوری نظامی کردید که در سلامت تشکیل و روند سلامتش اعتقاد نداشت؟ چرا در آن موقع خود را واحد 44 میلیون رأی آزاد مردم دانسته و طی دو دوره بر بالاترین کرسی اجرایی کشور نشست؟

با توجه به اینکه طی دو دوره چهارساله با دو قوه دیگر همکاری داشت، احتمال می رود که منظورتان از مبتنی نبودن "پایه حکمرانی کشور بر رأی آزاد مردم"، آراء غیرمستقیم مردم در انتخابات رهبر باشد. اگر چنین باشد، پاسخ به سئوالات زیر باعث روشنتر شدن افکار عمومی از جمله این بنده خدا خواهد شد:

  • آیا انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری در ایران همانند سایر کشورهای مبتنی بر رأی مردم و تبلیغ نامزدها به نفع خودشان نیست؟
  • آیا این نوع رأی آوری (که چاره ای جز تن دادن به آن نیست) شباهت به تبلیغات تجاری ندارد (که درآن هر کس از خود و منافع خود تعریف می کند) آیا این روش فاقد ایقان تقوایی نیست؟
  • آیا از دیدگاه شیعه، اولین صفت رهبر جامعه اسلامی (ولی امر مسلمین) صیانت نفس (صائناً لنفسه) و داستن تقوای الهی نیست؟
  • آیا انتخابات فردی با شخصات مندرج در قرآن کریم و بند3، از همان طریق انتخابات سه گانه امکان پذیر است؟
  • آیا مردم نظراً و عملاً توان شناخت و انتخاب چنان فرد با تقوا و عالم به علوم و فقه اسلامی را دارند؟
  • آیا حسب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مردم اقدام به انتخاب ولی شناسان (خبرگان رهبری که از نظر تقوایی و علمی و سایر صلاحیتها توان شناخت نامزدهای رهبری را دارند)، ننمودند؟
  • آیا با وجود همه اختلاف نظرها با مقام معظم رهبری، صداقت در گفتار ایشان که مورد تایید دوستان و حتی اغلب دشمنان است مورد تاییدشان نیست؟
  • اگر هست که احتمالاً هست؛ مگر در مورد نامزد کردن خود برای رهبری نظام پس از امام خمینی (ره) چنین نفرموده است: "... تازمانی که موضوع انتخاب را متیقن ندانستم از پذیرش آن احکام امتناع کردم. حدیث ولایت 182/1-183"؟
  • آیا این بیان به این معنی نیست که همانند سایر انتخابات خود را نامزد رهبری نکرده، و وقتی که برایشان تکلیف شد ناچار به تن دادن چنین خدمتی شد؟
  • آیا خبرگان رهبری (مشروح در بند6) اقدام به انتخاب و نصب ایشان بعنوان رهبر ننمودند؟
  • مگر عزل رهبر در صورت عدم صلاحیت بر عهده همان خبرگان رهبری نیست؟
  • با توضیحات فوق لازم است بفرمایید که:

اولاً: کدامیک از "لوازم جمهوریت پذیرفته" نشد؟

ثانیاً برای انتخاب رهبر، چگونه " در نظر و عمل رأی آزاد جمهوری مبنای نظم و پایه حکمرانی" قرار نگرفت؟

هرچند بعید میدانم، اما چون احتمال دارد نظرتان از "پذیرفته نشدن لوازم جمهوریت" شبهه ای باشد که بعضاً آگاهانه و بعضی دیگر ناآگاهانه و تحت تاثیر دسته اول در باطل بودن نحوه انتخاب و انتصاب رهبری کرده اند باشد و آن شبهه باطل بودن دوْراست در انتصاب رهبر، لذا درخواست می نمایم با پاسخ به این پرسشها روشنگری نمایید.

اما شبهه حقوقی "دوْر" در انتخابات خبرگان رهبری و در تبع آن دوْر در انتخاب رهبر.

"رهبر فقهای شورای نگهبان را نصب می کندو آنان نیز مرجع تشخیص صلاحیت نامزدهای نمایندگان خبرگان رهبری هستند که پس از پیروزی درانتخابات، رهبر را تعیین می کندد، دور لازم می آید و از آنجا که در بطلان دور تردیدی نیست، بنابراین انتخابات خبرگان رهبری و انتخابات رهبر در نظام جمهوری اسلامی قانوناً مخدوش و باطل است".[1]

یک سئوال کلی: باتوجه به شرایط و صفات تقوایی و علمی و نفوذناپذیری رهبر و ضرورت داشتن توان بسیار بالای استکبارستیزی وی مندرج در اصلهای پنجم، یکصد و هفتم و یکصد و نهم و اختیارات یازده گانه اش در اصل یکصد و دهم از یک طرف، و وجود " دوْر" در سایر انتخابات ایران و شکورهای ظاهراً پیشتاز حکومتی جهان از طرف دیگر، آیا احتمال نمی دهید که صرفاً تکیه بر "دوْر"ی بودن انتخاب رهبری در ایران به منظور تخریب افکار عمومی مردم کشور از اعتقاد راسخشان به سلامت نفس رهبر و بی توجه بودنش به مال و مقام و در نتیجه تشکیک در ضرورت تبعیت از اوامر و نواهی مبتنی بر قرآن و عترت ولی فقیه باشد؟

استخراج سئوالات مستتر در سئوال کلی

دور حقوقی در انتخابات چند کشور

ایران در مجلس شورای اسلامی:

س1- آیا طبق آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، اعتبار یک یک منتخبان در اولین جلسه مجلس جدید بررسی اعتبار و تایید یا رد نمی شود؟

س2- آیا تایید یا رد اعتبار یکی یک منتخبان وسیله منتخبانی که خودشان هنوز تایید اعتبار نشدند، دور نیست؟

انگلیس در نخست وزیری و وزیر کشور:

س1- آیا نخست وزیر (فعلا آقای جانسون) وزیر کشور را منصوب نکرده است؟

س2- آیا وزیر کشور مسئول اعمال نظارت و تایید یا رد صلاحیت نامزد نماینده مجلس نیست؟

س3- آیا نامزد نماینده شده مجلس به تایید یا رد نامزد نخست وزیر رأی نمی دهد؟

س4- آیا پس از معرفی وزیر کشور وسیله نخست وزیری، مجلس به وزیر کشور رأی اعتماد نمی دهد؟

نتیجه: آیا در انتخابات مذکور دوبار "دوْر" بارز نشده است؟

آمریکا در ریاست جمهوری و وزیر کشور:

س1- آیا مبارزه انتخاباتی احزاب منجر به معرفی دو نامزد به هیئت انتخاب کنندگان نمی شود؟

س2- آیا مردم هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور را برنمی گزینند؟

س3- آیا اعمال نظارت بر روند س2 با وزرات کشور نیست؟

س4- آیا وزیر کشور را رئیس جمهور نصب نمی کند؟ آیا دوْر مشهور نیست؟

فرانسه در ریاست جمهوری و وزیر کشور:

س1- آیا رئیس جمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب نمی شود؟

س2- آیا رئیس جمهور، نخست وزیر و وزیر کشور را منصوب نمی کند؟

س3- آیا وزیر کشور وظیفه نظارت بر صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را به عهده ندارد؟

سئوال مقایسه ای 1: آیا مشکل "دوْر" فقط به انتخاب رهبر در ایران اختصاص دارد؟

سئوال مقایسه ای 2: ایا در مقایسه، دوْر برای انتخاب رهبر واجد مشکلی است؟

توضیحاتی حول دوْر

منظور از توضیح "دوْر" در اینجا این است که معلوم شود روند تعیین و نصب رهبری وسیله خبرگان رهبری اصلاً "دوْر" است یا نه.

دور به معنی گردش و چرخش                                                                                        

مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)مثلا در شکل مقابل اگر الف باعث ایجاد ب و ب باعث ایجاد الف شده باشد گویند دور صورت گرفته که در مواردی ممکن و در مواردی باطل است.

دور از نظر تعداد عضو:

- مصرح (آشکار) مثل مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

 

- مضمر (پنهان) (با واسطه) مثل  مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

 

انواع دور

عقلی

  • دور فلسفی یا کلامی: عبارتست از توقف شیئی بر خودش، یعنی معلول علت خود شود مثل مصرح
  • دور منطقی: عبارتست از توقف اعتبار یک قضیه بر صحت و اعتبار خودش مثل خبرگان و شورا.

محلی (تجربی)

  • در فیزیک: فرایندیست که یک ماده پس از تغییر حالتهای مختلف از محیط به حالت اول خود بازگردد مثل مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

 

  • در زیست شناسی: دور حیات (چرخه حیات) (اکوسیستم) فرایندیست که در آن حیات یک نوع از موجودات، موجب ادامه حیات موجودات دیگر می شود و ادامه حیات آنها موجب ادامه حیات موجودات نوع اول

شکل رسم نشده است

 

  • تحقق این دو نه محال است نه باطل نه مبطل زیرا مستلزم هیچ تناقضی نیست.

دورهای نابسته: بعضی بی دقت و ناسنجیده تبدیل مرغ و تخم مرغ به یکدیگر را بعنوان دور مصرح مثال زده و می گویند چون تخم مرغ از مرغ تولید می شود و مرغ از تخم مرغ لذا واجد دور بسته است یعنی

                                                                 مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

 

درصورتیکه با دقت معلوم می شود که روند مذکور بسته نیست و باز است. زیرا تخم مرغ 1 همان مرغ 1 را تولید نمی کند.                                                                                          مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

اما در روند انتخاب رهبری

اولا رهبر شش عضو از دوازده عضو شورای نگهبان را منصوب می کند، لذا همه اعضاء منصوب رهبر نیستند. ثانیاً شورای نگهبان در تعیین خبرگان رهبری هیچ نقش و اختیار تعیین کنندگی ندارد، فقط بر مبنای سوابقشان حسب اطلاعاتی که از منابع قانونی و ذیربط دریافت می کند اظهار نظر می نماید، لذا این شورای نگهبان نیست که نامزدها را تعیین یا حذف میکند، عملکرد خود نامزدها در زندگیشان است که موجبات تایید یا حذفشان را تدارک می نماید.

مجمعتین (روحانیون مبارز و محققین و مدرسین حوزه علمیه قم)

می بینیم که در قسمت های خط چین "دوْر" قطع می شود.

لذا چرخه ای ماندد روند انتخاب رهبر در ایران اصلا "دوْر" نیست.

پرسشهایی حول "اصلاحات"

باتوجه به تعریف و تجلیل از "اصلاحات" در جای جای بیانیه از یک طرف، و ارائه نکردن شناسنامه ای از گرده نامبرده از طرف دیگر، لازم است برای روشن شدن افکار عمومی به پرسشهای زیر پاسخ داده شود:

س1- در طبقه بندی فعالان اجتماعی، "اصلاحات" واجد کدام یک از عناوین گروه حزب، جنبش، نهضت و ... است؟

س2- "اصلاحات" تحت هر عنوانی که نامیده شود، برای رسماً شناساندن خود به اعضایش و سایرین در داخل و خارج کشور، آیا محتاج به اساسنامه و مرامنامه ای که در آن اهداف مشترک اعضاء و راههای نیل به آنها و ... آمده باشد نیست؟

س3- اگر چنان مجموعه ای پس از حدود ربع قرن فعالیت، هنوز اساسنامه ای نداشته باشد که مردم (حتی طرفدارانش) دقیقا بدانند که مجموعه متبوعشان چه تطابق یا تباعدی با قانون اساسی کشورشان دارد، آیا مجموعه های مذکور در مرکز و شهرستانها را نمی توان با شهرکی تشبیه کرد که زوجین خانه هایشان بی عقدنامه زندگی مشترک تشکیل داده اند؟

س4- آیا همزیستی در آن شهرکها و یا تایید آن شهرک نشینان در شأن مجامعی هست که خود را وابسته به حوزه مقدسه علمیه قم نسبت داده اند؟!

انشاءالله پاسخ‌هایتان به سئوالات زمینه روشنگری را تدارک نماید.

خواننده ای از خوانندگان بیانیه-مسعود جمشیدیان

 

[1]مرندی محمدرضا. نظارت استصوابی و شبهه دور .ص41. کانون اندیشه جوان کتاب دانشجو.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها