پایگاه 598: در مدل سرمایه داری قوانین سیاسی، فرهنگی واقتصادی تابع منافع سرمایه داران وضع میشوند وبرای حاکمیت قانون و منظم شدن وتبعیت اقشارمتوسط وضعیف بعنوان نیروی کار وتولیدثروت دروحله اول باید کارگر ارزان رابوسیله تبلیغ واشاعه سبک زندگی مصرفی و وعده به رفاه حداکثری، تحریک به کار جان فرسا کرد تاازاین طریق میل وعطش به دنیا ضرب در محرومیت آنان شود، تاسوخت موتور نظام طبقاتی سرمایه داری تامین گردد و شکل بگیرید تا بوسیله میل و حرص به دنیای رویائی دست نیافتنی ّبعنوان محرک درآنهآ ایجاد انگیزه کار بیشتر کنند، با این ترتیب در چنین جوامعی برای مسابقه برسررسیدن به رفاه بیشتر وبهتر حرص و حسد اجتماعی باید پیدا شود آنگاه سئوال این است که چرا خشونت پیدا نشود؟ چرا طبقات پایین، خشم مادی نسبت به طبقات مرفه ولاکچری پیدا نکنند؟ در ساختارتولید، توزیع و مصرف سرمایه داری، چون همه آن گونه رفاه طبقه مرفه رامیخواهند، دراین حالت دیگر بحث از استغناءطبع و مذمت دنیا گرایانه واسراف، وتوصیه به میانه روی و کسب روزی حلال اثر بخش نخواهد بود، زیرا انسانهای محروم ازآن سبک زندگی وعده داده شده احساس حقارت، محرومیت وبی عدالتی میکنند، این مدل مدیریت حاکم برجهان منشأ پیدایش حرص و حسد، منشأ پیدایش هرج ومرج و جرائم، منشأ پیدایش خودکشی و قتل خواهد بود. درمحیط کسب وکارهم بدلیل تضاد منافع کارگروکارفرما اگر یک کارگر دستش برسد، از هیچ تجاوزی نسبت به ضربه زدن و آسیب رساندن به منافع رئیس کارخانه کوتاهی نمیکند، پس هرگاه اقشار محروم جامعه ازسوی تصمیم سازان وتصمیم گیران که یا همان سرمایه داران هستند یاکارگزاران آنان میباشند که حاصل این سبک مدیریت چیزی جز تجاوز به حقوق اقشار به استضعاف کشیده شده نیست. نتیجتا" این نوع مدیریت ضدکرامت انسانی است، وخود تولید جرم میکند.
وبرخورد با این جرائم و ازطرق متداول مادی؛ کارسازنیست و تنها اثرش این خواهد بودکه انجام جرم را زیرزمینی و پنهانی میکند و گروههای مافیایی و پنهانی درست میشود؛ بنابراین ایجاد انگیزه حرص به دنیا، ومانور تجملات دادن منشأ پیدایش جرم مادی است.
دردوران بازسازی جنگ تحمیلی درایران، نظام سرمایهداری بارنگ لعاب اسلامی به شکل تضعیف شده وارد ایران شد؛ البته طراحان اصلی میدانستند اگرمدل سرمایه داری غربی تلطیف نشده را وارد برنامههای توسعه درایران کنند، همه نقشههای غربگرا یان را به هم میزند. البته غربیهابعدا هم گفتند علت اینکه اهداف ماکاملا موفق نشد این بود که ما بایددرخیلی از نقاط با احتیاط بیشتری عمل میکردیم ویکی از دلیل اینکه نقشه آنان درایران کامل انجام نشد همین مطلب بود. اما این ویروس تضعیف شده سرمایه داری در این ده سال دوران بازسازی توانست آمار جرمها راافزایش داد پس میتوان نتیجه گرفت که ریشهوقوع جرائم، عمل به نسخههای مدل سرمایه داری بودکه محصولش برای ملت غیور ایران چیزی جز پایمال کردن عدالت و رواج اشرافیگری صاحب منصبان و غارت بیت المال توسط سرمایه سالاران نبود. وازدیگر سوء تحریص به دنیاگرائی در عدهای ازمردم منشأپیدایش جرم گردیدو اقشار متوسط به پائین ومحروم، چون میدیدند ازطریق معمول به خواسته هایشان نخواهند رسید عدهای ازآنها درمسیرناسالم قرار گرفتند.
حرص به دنیا یعنی دنائت. انسان وقتی نفسش توسط دیگران (ساختارها وبسترهای اجتماعی) یاتوسط خودش دنی وحقیرشد، مال دنیا برایش اصل میشود و به هر قیمتی شده میخواهد به آن برسد، بااین توصیف چرا این انسان به محرومیت کشانده شده جرم نکند؟ چرا تقلب ودزدی نکند؟ چرا کلاهبرداری نکند؟ چرا گروه مافیایی شکل نگیرد؟ پس برای جلوگیری از وقوع جرم باید ماشین تولید جرم را متوقف و ازبین برد.
والعاقبه للمتقین
عبدالعلی رضایی۱۴۰۰/۱۱/۱۹