به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598 -دکتر حسن نیلی احمدآبادی/ در دنیای امروز برای ملموس شدن پدیده ها معمولا شاخص مادی و مقیاس قابل اندازه گیری و سنجش ارائه می شود. در خصوص مقالات علمی نیز ضریب تاثیر یا Impact factor مورد توجه است. چرا که از این طریق است که میزان تاثیر یک یافته و یا یک شخصیت علمی مشخص می شود. ولی برخی از مقیاس ها برای بیان برخی از حقایق با کاستی های جدی مواجه هستند. مثلا در خصوص سردار قاسم سلیمانی شاید نتوان با هیچ شاخصی ارزش، منزلت و میزان نفوذ و ضریب تاثیر این سرباز رشید اسلام را اندازه گیری کرد. اما با توجه به اینکه ایشان بیش از شش هزار میلیارد دلار هزینه ای را که آمریکا در طی دو دهه گذشته برای تسلط بر این منطقه کرده بود، بی ثمر ساخت، و نظامیان آمریکا بدون دست آورد قابل توجه مجبور به ترک این منطقه شدند، شایدعبارت ژنرال 6 هزار میلیارد دلاری، عبارتی قابل فهم، حداقل برای تحلیلگران و سیاستگذاران غربی و مریدان چرتکه انداز آنها باشد. باش تا صبح دولتت بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است.
سیلاب هایی که بعد از جاری شدن خون سردار سلیمانی بر آسفالت های فرودگاه بغداد به راه افتاده است، همه ارکان نظام مادی غرب را در خواهد نوردید و اینجاست که مکتب حاج قاسم، معنی و مفهوم می یابد.
مکتب و مکتب خانه محل تربیت افراد و رویش های جدید است. این رویش های جدید در دوران افول تمدن غرب نوید بخش تحقق تمدن نوین اسلامی خواهد بود. تمدنی که مبانی و ستونهایش بر از خود گذشتگی و ایثار و شهادت استوار است.
اگر حاصل جنگ هشت ساله حزب بعث عراق بر علیه ایران تنها تربیت یک نفر چون حاج قاسم سلیمانی باشد، تمام هزینه های انجام شده توجیه پذیر است. او توانست کانال ارتباطی بین انقلاب اسلامی و تمام جنبش های آزادی بخش در منطقه باشد. در یک بازه زمان طولانی، بدون آنکه حساسیت دستگاههای اطلاعاتی نظام سلطه برانگیخته شود او مشغول شبکه سازی و ارتباط با نیروهای مقاومت بود. و وقتی آنها متوجه می شدند که مثلا درجنگ سی وسه روزه، حجم آتش انبوه و بمباران های خود را در جنوب لبنان بی اثر می یافتند و تانک های "مرکاوا" را همچون ارابه های مرگ در میدان نبرد، قتلگاه سربازان خود می یافتند. و در تاریخ جنگهای اسرائیل در این منطقه برای اولین بار تعداد تلفات سربازان اسرائیلی از تعداد شهدای نیروهای نظامی حزب الله فزونی می یابد. یا در جنگ "بیست و دو روزه غزه" داستان به گونه ای رقم می خورد که اسرائیل مجبور به پذیرش شروط مبارزان فلسطینی درغزه می شود.
سردار قاسم سلیمانی برگ برنده انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی بر تمدن مادی غرب است. او همچون ساحری بود که سحر ساحران فرعون زمان را از اثر انداخت. مهمترین وجه تقابل تمدن اسلامی و تمدن غربی وجه ارزش گرایانه آن است. سردار سلیمانی با شهادت خود که به عنوان یک میهمان برای یک جلسه رسمی دعوت شده بود، نشان داد که تمدن غرب چقدر حیله گر و مکار است. و به این حیله گری نیز افتخارمی کند؟!.
تمدن غرب گویی نمی داند که در این معرکه چه چیزی را بدست آورده و چه چیزی را از دست می دهد. ترامپ رسما مسئولیت این ترور بر عهده می گیرد. و امپراطوری رسانه ای غرب بسیج می شود تا نام و تصویر سردار سلیمانی از شبکه های مجازی حذف شود. غافل از این که این خود برگی از کتاب قطور بی اعتبار سازی تمدن غرب نزد ملت های جهان است.