چرا اصلاح طلبان به جنگ سالاران زن روی آورده اند؟!

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سوابق سیاه این جریان موجب شد تا ایشان به اجبار به یک پوست اندازی تاریخی دست بزنند اما با قحط الرجالی که در میان خود لمس کردند به‌ناچار یک خانم را به سمت دبیرکلی حزب انتخاب کردند که با عکس‌العمل کمیسیون ماده 10 مجلس شورای اسلامی روبرو شد و یکبار دیگر ادامه حیات این حزب افراطی و تغییر پوشش داده را در محاق فرو برد. زیرا آذر منصوری در حوادث فتنه 88 دستگیر و از فعالیت های اجتماعی محروم شده است لذا هم دبیر کلی و هم عضویت وی را این حزب غیر قانونی اعلام گردید. اهم دلایل این رویکرد به زنان را باید در موارد زیر جستجو کرد:

1- در اولین مصداق باید تاریخ اندلس اسلامی در اروپا و اسپانیای فعلی را یاد آوری کنیم. در این موضوع اروپائیان نتوانستند مسلمانان را با جنگ از قاره اروپا بیرون برانند لذا به توصیه متفکران خود ابتدا دختران زیبای مسیحی را به میان جوانان مسلمان فرستادند و در یک بازه زمانی که در تاریخ ثبت شده است اندلس آنقدر ضعیف شد که با آغاز جنگ غربی ها شیرازه دولت های متفرق اسلامی از هم پاشید و در نهایت به خروج مسلمانان از اروپا انجامید.

2- اگر امروز هیچ کشور مشخصا مسلمانی در قاره سبز دیده نمی شود وعلیرغم شعار های مردم سالارانه و دموکراسی خواهانه، مشاهده می کنیم که ترکیه علیرغم تمام تلاش های ده‌ ساله خود و با وجود اجرای تمامی شرایط عضویت در اتحادیه اروپا درخواستش برای عضویت رد می شود می تواند ناشی از همین نگرانی از حضور یک کشور اسلامی در میان کشورهای اروپایی باشد.

3- امروزه در تمام جهان همه می دانند که حجاب نماد و پرچم زنان مسلمان در اقصی نقاط دنیاست لذا این امر می تواند شاخصی باشد برای دوستی یا دشمنی یک دولت و حکومت با مسلمانان . غربی‌ها نشان دادند که در دشمنی با ما ذره ای کوتاه نخواهند آمد. نه در پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا و نه تحمل گسترش حجاب در جوامع اروپایی مانند :فرانسه یا حمله نژاد پرستان غربی به زنان محجبه اروپا که بارها در فضای رسانه دیده و شنیده ایم. در اینجا هم بوی سیاست های افراطی نژادی - ملیتی و دینی برای یکدست ماندن اروپا از اختلاط دینی و نژادی با مسلمانان جلوگیری می شود.

4- اما تمام موارد یاد شده یک طرف و فجایع اجرای برنامه های هماهنگی غربی ها با غرب گرایان داخلی برای وارد کردن ایران به دهکده جهانی فرهنگ خشن غربی ابعاد فاجعه آمیزی دارد. اگر غرب تنها به زعم خود تنها به پاسداری از مرزهای جغرافیایی- فرهنگی خود اکتفا می کرد قابل پذیرش بود لاکن اندلیزه کردن ایران از مهمترین اهداف ایشان بوده که تا به امروز ظاهرا متروک مانده بود و دلیل آن هم می تواند وجود آرای خاکستری و خنثی‌ای باشد که در بزنگاه های انتخاباتی با فعالیت های رسانه ای رای آنان را به سبد خود جذب می کردند.

5- لیکن امروز غرب دوباره برای مقابله با انقلاب اسلامی حربه اندولیزه کردن کشور را با بکارگیری چند وجهی از زنان ایرانی را تیز کرده است:
* فروپاشی قوام خانواده با ضعیف کردن نقش مادران و زنان بعنوان اصلی ترین رکن جامعه
* روند رو به تزاید طلاق ها و بالا رفتن سن ازدواج جوانان و رشد دختران و پسران ازدواج نکرده.
* افزایش استراتژی های ضد اخلاقی چون : ازدواج های سفید، شوگر ددی، شوگر مامی و ...

بنظر می رسد توجه کردن به زنان در این برهه می تواند ناشی از نوعی رویکرد فمنیست محور باشد که سران حزب اتحاد ملت امیدوارند از گذر این موضوع سبد آرای اجتماعی خود بازسازی کنند و اگر نقش زنان را در خانواده ایرانی در نظر بگیریم می توان به استراتژی دراز مدت این حزب برای کمرنگ کردن سرمایه انسانی انقلاب و جمهوری اسلامی و اندولیزه کردن کشور پی برد.

لذا پر رنگ تر شدن نقش زنان در احزاب غرب گرا و بعضا برانداز، واقعیتی دور از انتظار نخواهد بود که فعال شدن فردی مانند خانم آذر منصوری ، فائزه هاشمی ، ولاوردی و.... را در این راستا می توان تفسیر نمود.

رضا احمد زاده