به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، مذاکرات وین ۱ تا وین ۶ در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی انجام شد. امتیازاتی داده و تعهداتی تعیین شد اما تغییر دولت، فضا را تغییر داد و مذاکرات، از سر گرفته شد. ورود ایران به مذاکرات روند جالبی طی کرد زیرا شروع آن با یک یادداشت جنجالبرانگیز همراه شد.
یادداشتی برای عصبانیکردن ایرانیها
یک روز قبل از شروع مذاکرات ایران و ۱+۴ در دوره دولت جدید جمهوری اسلامی ایران در تاریخ هفتم آذرماه ۱۴۰۰، «لیز تراس» و «یائیر لاپید»، وزرای امور خارجه انگلیس و رژیم صهیونیستی، یادداشتی مشترک را در نشریه انگلیسی «دیلی تلگراف» منتشر کردند.
تندترین حرفها علیه ایران در این یادداشت زده شد؛ اما هدف چه بود؟ مهم ترین هدف، حمله به تیم مذاکرهکننده ایرانی برای به هم ریختن تمرکز و فروکاستن سطح مذاکرات از فضای تخصصی و منطقی به فضای جنجالی و چالشی بود.
تصورات و محاسباتشان درباره تیم جدید اشتباه بود. فکر میکردند دولتی که در ایران با شعارهای انقلابی بر سر کار آمده، احتمالاً در فضای مذاکرات با چنین رویکردی وارد مذاکره خواهد شد که با شعار و جدل کار را پیش برد، اما تیم مذاکرهکننده ایرانی، فردای آن روز جور دیگری پشت میز مذاکره نشست.
شوکهشدن ۱+۴ از ابتکار تیم مذاکرهکننده ایرانی
ایران دو پیشنویس روی میز گذاشت: یک پیشنویس در مورد مسائل هستهای و یک پیشنویس در مورد مسائل مرتبط با تحریم.
ابتکار عمل ایران در طراحی زمین بازی برای مذاکرهکنندگان طرف مقابل، شوکهکننده بود و کمی طول کشید که طرفهای مقابل، فضای جدید مذاکرات را دوباره تحلیل کنند.
از وین ۱ تا وین ۶ چه اتفاقی افتاده بود؟
۶ دور مذاکره میان تیم ایرانی و ۱+۴ پیش از آغاز دولت جدید جمهوری اسلامی ایران در وین انجام شد. ماحصل این مذاکرات وضعیت سهگانهای برای مسائل مورد مذاکره بر جای گذاشت:
اول: این دست مسائل بیشتر در وین ۱ و ۲ این اتفاق افتاد. این مسائل، مورد توافق قرار گرفت، امضا شد و سند رد و بدل شد. اصطلاحاً این دسته از مسائل clear و نهایی شد.
دوم: بخش دوم مسائلی بود که شفاهی یا مکتوب توافق شد ولی سندی در خصوص آن رد و بدل نشد. اصطلاحاً به این دست مسائل، عنوان "clean شدهها" اطلاق شد.
سوم: بخشی از مسائل نیز که داخل پرانتز و بدون نتیجه باقی مانده است؛ مثلاً ایران خواهان لغو یکجای تحریم شده ولی طرف مقابل با شرط و شروطی پذیرفته، آن هم با یک اقدام متناظر. برای اینکه کار قفل نشود دو طرف این مسائل را یک جمعبندی کرده و داخل پرانتز گذاشتهاند تا بعداً در موردش به توافق برسند. برای همین بیشترین چیزی را که ایران میخواهد و کمترین کاری که انجام میدهد و برعکس بیشترین چیزی را که طرف مقابل میخواهد و کمترین کاری که انجام میدهد مکتوب کردند و داخل پرانتز گذاشتند و از این دست مسائل نیز عبور کردند.
اغلب آنچه در وینهای ۱ تا ۶ مطرح شد از جنس مسائل سوم بود و آنچه clean و clear شده بود بیشتر روی حوزه تعهدات ایران بود و کمتر بحثی در حوزه رفع تحریمها در این دو بخش قرار داشت.
شرط اصلی روند مذاکرات وین ۱ تا ۶ این بود که در نهایت پس از آنکه مذاکرهکنندگان به تصویر کلی از وضعیت مسائل رسیدند، اگر همه چیز مورد پذیرش طرفین واقع شد توافق نهایی انجام میشود و اگر حتی یک آیتم مورد پذیرش طرفین قرار نگیرد هیچ توافقی صورت نگرفته است.
ایران زمین بازی را تغییر داد
آنچه در وین ۱ تا ۶ تیم مذاکره کننده ایرانی به عنوان تعهد پذیرفته بود بیشتر از آن چیزی بود که ما به ازای آن کشور به دست میآورد. این مسئله مورد نقد جدی تیم جدید مذاکرهکننده بود لذا تیم جدید یک منطق به کار برد و آن اینکه چون در ایران دولت جدید روی کار آمده است و رویه تغییر کرده و بنا به آنچه در توافقهای وین ۱ تا ۶ آمده است (یا همه چیز یا هیچ چیز)، باید از ابتدا در مورد همه آنچه clear و clean شده است نیز دوباره مذاکره انجام شود.
یک منبع اروپایی هم در گفتوگو با ایرنا وضعیت جدید را اینگونه تشریح کرد: از ابتدا قرار بود مذاکرات وین بر اساس پیش نویس ۶ دور قبلی پیش برود. تیم مذاکرهکننده جدید ایران دو متن پیشنهادی مکتوب را ارائه کرد. طرف ایرانی تأکید داشت که پیشنهاداتشان بر اساس پیشنویس وین ۶ بوده، اما حاوی اصلاحات و نکات جدیدی است که پس از گفتوگوهای فشرده، نهایتاً طرفین توانستند به سند و دستور کار مشترکی دست یابند که در آن ۸۰ درصد مطالبات ایران نیز لحاظ شده است.