به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری فارس از قم: نشست تخصصی بررسی پدیده تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره شیوع کرونا عصر دوشنبه به همت مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری با همکاری موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و خبرگزاری فارس در دفتر این خبرگزاری در قم برگزار شد. ارائه دهنده بحث در این نشست وبیناری که در ادامه سلسله وبینارهای مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری اجرا شد، دکتر محمدحسین کشکولی دبیر گروه رصد و پایش و آیندهپژوهی دینداری این مرکز بود.
کشکولی در این نشست با بیان اینکه مناسک دینی در طول تاریخ بهعنوان قدیمیترین و عامترین شکل رفتار اجتماعی و وجه مشترک میان فرهنگها و جوامع مختلف، همواره منشأ تحولات اجتماعی و فرهنگی در جوامع انسانی بوده، افزود: مناسک، ارتباط مستقیمی با اعتقادات دارد که در کنار هم جنبه نظری و عملی دین را شکل میدهند؛ بهطوری که برخی معقولیت نظام اعتقادی را از منظر سلوک و آیینهای دینی ارزیابی و مطالعه میکنند.
وی گفت: شیوع جهانی ویروس کووید ۱۹ و درماندگی بشر از علاج قطعی آن در جهان، نوعی ناامیدی از نیروها و امکانات مادی را در پی داشت که موجب شد انسانها به نیروهای معنوی بهمثابه راهحل، پناهگاه و نیرویی امنیتبخش گرایش بیشتری پیدا کنند.
این پژوهشگر حوزه رسانه با تاکید بر اینکه فراگیری کرونا موجب انزوا و فاصلهگذاری اجتماعی شد که بر مناسک دینی جمعی اثر گذاشت و در مقطعی آنها را به تعطیلی کشاند، اضافه کرد: نیاز اضطراری انسانها برای ارتباط با خداوند در قالب مناسک و آیینهای دینی از یکسو و محدویتهای اجباری ناشی از شیوع بیماری و جلوگیری از تجمعات دینی از سوی دیگر موجب شد نقش رسانهها بهویژه تلویزیون برای رفع این نیاز معنوی پررنگتر از گذشته شود و رشته توسل و ارتباط انسانها از این طریق تا حدی محقق گردد.
کشکولی ضمن تبیین مبانی نظری بحث تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا افزود: بهطورکلی، میتوان رویکردهای مختلف تلویزیونیشدن مناسک دینی را در چهار دسته تقسیمبندی کرد. یک رویکرد خوشبینانه به تکنولوژی تلویزیون وجود دارد که معتقد است اصولاً هر نوع تکنولوژی بر فرایندهای دینی جوامع تأثیر مثبت میگذارد و استفاده از آنها در چهارچوب بهترشدن و بهبودیافتن مناسک خواهد بود.
وی رویکرد دوم را رویکرد بدبینانه به تکنولوژی دانست و افزود: طرفداران این نظریه به تأثیر تکنولوژی در فرهنگ جوامع و بهتبع آن، به مناسک دینی بدبین هستند. رویکرد سوم نیز دیدگاه خنثیبودن تکنولوژی تلویزیون را دنبال میکند و تمایل بهنوعی تعامل میان دین و مناسک دارد و از مختصات تئوریک کمتری بهرهمند است.
دبیر گروه رصد و پایش و آیندهپژوهی در مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری، رویکرد چهارم را رویکرد ساختارگرا به تکنولوژی تلویزیون برشمرد و افزود: طرفداران این رویکرد معتقدند که در اصل، تکنولوژی به خودی خود نه خوب است نه بد و نه خنثی. از آنجاکه تکنولوژیها براساس نیازها و ضرورتهای ساختاری و نهادی، رشد و تکامل مییابد، آثار آنها نیز به ساختار، نهاد، رویکردهای اجتماعی و نیروهای محرک جوامع بستگی دارد. در نتیجه این نگرش، تأثیر تلویزیون و دین به قرائت و رویکردهای مختلف از دین و تلویزیون بستگی خواهد داشت.
کشکولی در ادامه به بیان فرصتهای تلویزیونیشدن مناسک دینی پرداخت و مواردی مانند گسترش دایره مخاطبان تلویزیون در مسئله تبلیغ دین، رفع نیاز معنوی مردم برای حضور در اعمال مناسکی در ایام بحران و زمینهسازی برای مقابله با دشمنان دین را از جمله موارد این فرصت ها دانست و اضافه کرد: به توجه به احکام دینی دفاع و اعداد، چه از منظر دفاع چه از منظر اعداد، رسانه تلویزیون در مقابل دشمنان است. پخش مناسک از طریق تلویزیون میتواند به دستور اعداد، کمک شایانی کند؛ بهطوری که تا حد زیادی تهاجم دشمن را برای قطع ارتباط عامه مردم با دین ناکام بگذارد.
این پژوهشگر حوزه رسانه سپس به تبیین تهدیدهای نمایش مناسک دینی در تلویزیون پرداخت و گفت: قداستزدایی از مناسک یکی از این تهدیدات است زیرا محیط تماشای برنامههای مناسکی در تلویزیون برای مخاطب طوری است که ممکن است همزمان با تماشای ارتباط زنده تصویری با حرمهای مقدس، مشغول فعالیتهای دیگر مانند خوردن و آشامیدن و شوخیکردن باشد که عدم توجه و تمرکز را به دنبال دارد و با روح اعمال دینی و قواعد و ضوابط رفتاری متناسب با آن تنافی داشته و میتواند به قداستزدایی آیین عبادی منجر گردد.
وی تهدید دیگر را جابهجایی اولویتها در مناسک دینی دانست و افزود: پدیده انتخابگری تلویزیون با اولویتبندی در پخش مناسک دینی و گزینش و جابهجایی برنامهها میتواند منجر به دستکاری مفاهیم دینی دریافتشده مخاطب از مناسک شود و با ارائه پیامها و مطالب کلیشهای و بستهبندیشده، تفکر و انگیزهها را جهت دهد. افزایش پخش برنامههای متنوع مداحی و برجستهسازی آن در ذهن مخاطب بهجای ترویج معارف از طریق گفتوگو با کارشناسان دینی را میتوان در این راستا تحلیل کرد.
وی در تشریح این تهدید اضافه کرد: دستهبندی زمان پخش برنامههای مناسکی در میان برنامههای نمایشی یا سیاسی یا پرداختن و نپرداختن به موضوعات مختلف دینی در برنامههای گفتوگو محور منجر به این آسیب میشود. کمتوجهی به اولویتهایی مانند نماز اول وقت یا کانون خانواده در ایام قرنطینه خانگی و جایگذاری تلویزیون بهجای برخی مناسک ضروری فردی نیز در اینجا مورد بحث قرار میگیرد.
کشکولی تغییر ذائقه مخاطب را تهدید دیگر تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا برشمرد و اضافه کرد: مخاطب در ایام بحران بیماری تحت تأثیر فشارهای روانی ناشی از مرگومیر، آمادگی روحی و هیجانی برای کسب آرامش از هر روشی را دارد و میتوان با تکیه بر مدیریت هیجان و عواطف به تغییر ذائقهاش دست زد. نمایش مدیحهسرایی از موسیقیگذاری و بهصورت استودیویی و یا پخش نماهنگهای مناسکی، ایجاد جذابیتهای بصری از طریق استودیوهای مجازی، توقع مخاطب را از فضای حقیقی برنامههای مناسکی جمعی و نوع گزینشگری او مانند برنامههای مسجد و هیئت که بیشتر در فضای رسانهای متوسطی برگزار میشوند، تغییر میدهد.
وی گفت: این امر موجب میشود که نهادهای مذهبی بهتدریج برای ایجاد تنوع و همچنین رقابت با جذابیت مناسک تلویزیونی مجبور شوند در فرم برنامهها دستکاری کرده و اجرای مراسم معنویِ مناسکی به نمایش رسانهای منجر شود.
این پژوهشگر حوزه رسانه، سلبریتیسازی و تغییر مرجعیت دینی را نیز تهدیدی برای تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا دانست و افززود: تلویزیون وسیلهای برای به تصویرکشیدن اسطورههای جامعه است و البته ابزاری برای تولید سلبریتی ها. تلویزیون با طرح و معرفی اسطورهها به یکدستشدن آنها شتاب میبخشد و مردم با سلبریتیهای تلویزیونی عمیقاً همانندسازی میکنند. اگرچه این نمادها و نشانهها ممکن است بیاهمیت و سطحی به نظر برسند. مردم به همان درجه و میزان، خودشان را «کسی» به حساب میآورند که با «کسی» همانندسازی کرده باشند؛ ازاینرو سلبریتیسازی از شخصیتهای خوشصدا و خوشگفتار در عرصه دین، یکی از تبعات مناسک تلویزیونی است که بهدلیل ایجاد جذابیت و افزایش مخاطب و ضرورتهای رسانه رخ میدهد.
وی در همین موضوع ادامه داد: از سویی، بعد نمایشی و جذابیت مناسک در تلویزیون موجب میشود که از مرجعیت روحانیون کاسته شود و مخاطب به روحانی خوشبیان و خوشچهره تمایل یابد یا اینکه مداحان بهعنوان محور مراسمهای دینی، جایگزین روحانیون شوند. نتیجه این امر، حرکت و میل مخاطب به سمت دینداری آسان و مناسکی است که برای جذب، فقط به ایجاد مبلغان چهره با قابلیتهای نمایشی نیاز دارد زیرا مخاطب در زمان قرنطینه خانگی امکان حضور در هیئتها و مراسم دینی و همچنین جلسات کسب معارف از روحانیون متخصص را ندارد و از سوی دیگر ظرف تلویزیون اجازه و امکان پخش بحثهای عمیق دینی را نمیدهد.
کشکولی پنجمین تهدید تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا را یکپارچهسازی فرهنگ بومی مناسکی و تولید زندگی اشتراکی برشمرد و اظهار داشت: مناسک دینی در اقصی نقاط کشور با توجه به زیستبوم و فرهنگ سنتی مردم آن منطقه برگزار میشود که تأثیر آن نیز با توجه به فرهنگ اجتماعی مورد ارزیابی قرار میگیرد. مناسک تلویزیونی در زمان محدودیتهای اجتماعی ناشی از بحران بیماری با خارجشدن از چهارچوبهای محدود محلی، به پیشرفت و ارتقای نوعی فرامنطقهگرایی و همچنین یکپارچهسازی فرهنگ بومی مناسکی کمک کرده و موجب تصعید و تعالی فرهنگ تجربه و اعتقادات محلّی بینندگان خود میشود. این برنامهها چشماندازی از آموزههای دینی ارائه میدهند و بینندگان را بهسوی مذهبی سوق میدهند که نسبت به جهان دیانت، بازتر است و آگاهی و استقبال آن از گوناگونی و تنوع آرا و اعتقادات دینی بیشتر است.
وی در همین زمینه افزود: اقتضای تلویزیون، همگرایی سختافزاری و نرمافزاری است و موقعیتی پدید میآورد که زمینه قواعدزدایی را در جوامع فراهم میکند. این امر، زمینهساز جهانیشدن رسانهها، مشارکت همگانی و اطلاعرسانی فراگیر میشود و این ویژگیها، موجب رویکرد تقلیلگرایی از دین، در قالب موضوعاتی چون دینزدایی، عصریکردن دین و کالاییشدن دین میگردد.
وی ششمین تهدید تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا را تغییر فضا و زمان در مناسک تلویزیونی دانست و اضافه کرد: تلویزیون، برای پخش مناسک دینی، اگرچه مکان و زمان را بهطور مجازی در خود میپروراند، اما نمیتواند مقید به این دو مقوله باشد و در فضایی متفاوت، ابژهها، رنگها، تصاویر، تقدسها، نگاهها و ژستها را تقویت میکند. بحث حذف زمان و مکان مقدس و ارائه ابژهها و سمبلهای مذهبی در مجامع واقعی مانند مسجد شکل نمیگیرد. این مسئله در زمان تعطیلی ضروری حرمهای مقدس و عدم مراجعه حضوری افراد و ارتباط از تلویزیون نیز محقق میشود و حالت معنوی حضور در مکان مقدس را ندارد.
دبیر گروه رصد و پایش و آیندهپژوهی در مرکز ملی مطالعات و سنجش دینداری، هفتمین تهدید تلویزیونیشدن مناسک دینی در دوره کرونا را سطحیزدگی محتوای مناسک دینی عنوان کرد و گفت: تعهد به امر جذابیت در نمایش و تلاش برای تنوع محصولات تلویزیونی موجب میشود که نتوان به ارائه مبانی عمیق دینی فکر کرد زیرا ظرفیت نمایشی رسانه چنین اجازهای به تولیدکنندگان نمیدهد.
وی در همین خصوص افزود: از سوی دیگر، رسالت تلویزیون برای تولید و پخش برنامههای مخاطبپسند موجب آن میشود که نتواند برای ذائقه مخاطبی که تماشاگر مناسک دینی با توقع ابعاد عمیقتر است برنامهریزی کند، چراکه نمایش ابعاد عرفانی یا اخلاقی و عمیق دین به پیشزمینههایی از جمله ممارستهای شهودی یا شناخت قبلی از معارف نیاز دارد که امکان تحقق آن در ظرف تلویزیون و همچنین در فضای عامه مخاطبان ممکن نیست. از این منظر، انتقاد به سادهانگاری و نپرداختن به نیازهای بنیادی مخاطبان مطرح میشود زیرا امروزه معمولاً تلویزیون، اطلاعات مفیدی برای فهم پیچیدگیهای وجود انسان ارائه نمیدهد و جنبههای متعالی زندگی بشر نادیده گرفته میشود.
وی در جمع بندی مباحث مطرح شده گفت: پخش مناسک جمعی در تلویزیون که در ایام شیوع ویروس کرونا جایگزین مراسم مذهبی حضوری در کشور شده است، میتواند فرصتها و تهدیدهایی را در پی داشته باشد و میطلبد رسانه ملی با حساسیت به همه ابعاد این موضوع، از جمله سیاستگذاری و همچنین تولید و پخش برنامههای مذهبی اقدام کند.
کشکولی گفت: از یک سو، گسترش مخاطبان تلویزیون در امر تبلیغ دین، برطرفکردن نیازهای معنوی مردم و همچنین لزوم آمادگی و دفاع در مقابل تهاجم دشمن به باورها و اعتقادات دینی در زمان بحران میتواند فرصت شایستهای را برای تعلیم و ترویج آموزههای دینی فراهم آورد. از سوی دیگر این امر با تهدیدهایی از جمله قداستزدایی از مناسک، جابهجایی اولویتها، تغییر ذائقه مخاطب، سلبریتیسازی و تغییر مرجعیت دینی، یکپارچهسازی فرهنگ بومی مناسکی و تولید زندگی اشتراکی، تغییر در فضا و مکان و سطحیزدگی محتوا مواجه است که باید در تولید و پخش برنامههای مذهبی مورد توجه مدیران رسانه و برنامهسازان مذهبی قرار گیرد.
این پژوهشگر حوزه رسانه در پایان گفت: بحران کرونا فرصتی کمنظیر را در گرایش عمومی به مسئله دین و مناسک مذهبی فراهم آورده است و باید با استفاده از ظرفیت رسانه، مخاطبان را هر چه بیشتر در معرض معارف الهی قرار داد. تلاش فراگیر رسانه ملّی در بهرهگیری از این فرصت تاریخی بهویژه برنامههایی که در همزمانی شیوع این بیماری با سه ماه شریف رجب، شعبان و رمضان تولید و پخش شد سرمایه و تجربهای ارزشمند برای بازفهم پدیده تلویزیونیشدن مناسک دینی است. چه بسا فرصتها و تهدیدهایی دیگر بر این پدیده مترتب است که از متن و فرامتن تجربه اخیر قابل بهرهگیری، برداشت، تحلیل و بررسی است.