به گزارش پایگاه 598، به نقل از روزنامه خبرورزشی، دروازهبان جوان استقلال در دیدار مقابل نساجی مازندران در شرایطی از ابتدا در ترکیب تیم استقلال به میدان رفت که این تیم دو دروازهبان با تجربه دیگر به نامهای سید حسین حسینی و محمد رشید مظاهری را در جمع نفرات خود دارد. اتفاقی که برای این دروازه بان جوان در بازی مقابل نساجی رخ داد طرفداران استقلال و فوتبالیها را به یاد بازی پاییز سال ۸۲ تیم استقلال مقابل سپاهان انداخت که امیر قلعه نوعی فرصتی را در اختیار دروازه بان جوان تیمش وحید طالبلو قرار داد.
جدیدترین حرفهای علیرضا رضایی را در ادامه بخوانید:
قبول داری فرهاد مجیدی درباره حضورت در ترکیب اصلی استقلال ریسک کرد؟
میخواهم به نمایندگی از طرف بچه های جوانی که در تیم استقلال حضور دارند و آقای فرهاد مجیدی به آنها که من هم جزوشان هستم فرصت بازی میدهد، یک تشکر ویژه داشته باشم. آقا فرهاد در واقع در حال انجام کار بزرگی است. او در حق یکسری از بازیکنان جوان تیم لطف بزرگی میکند تا انشاالله در سالهای بعد جواب این محبت و لطف خویش را ببیند. قطعاً ما جوانترهای تیم در آیندهای نزدیک میتوانیم به عنوان سربازان تیم استقلال تبدیل به بازیکنان پخته ای شویم و کارهای مهمی را برای باشگاه استقلال انجام بدهیم که یکی از آنها تبدیل شدن به بازیکنان تیم ملی است.
میدانی ۱۸ سال پیش امیر قلعه نویی در دیدار مقابل سپاهان چنین ریسکی کرد و وحید طالب لو را که او هم سن و سال امروز تو بود و تجربه بازی برای استقلال را نداشت در پاییز سال ۱۳۸۲ به میدان فرستاد و همان طالبلو مدتی بعد به تیم ملی دعوت شد و در نهایت به جام جهانی رفت؟
من آن زمان سه سال بیشتر نداشتم و قطعاً نمیتوانستم چنین اتفاقاتی را متوجه شده باشم. ولی درباره وحید طالب لو خیلی چیزها میدانم. چون در سال های اخیر هر زمان درباره زندگی ورزشی اش در برنامههای ورزشی صحبت شده آنها را به دقت دنبال کردم. من هم دروازه بانی او را خیلی دوست داشتم و هم شخصیتشان برایم خیلی جالب توجه بود. قطعاً برای ملی پوش شدن و رسیدن به جایگاهی که دربارهاش صحبت میکنید نیاز به تلاش چندین برابر دارد. اما اجازه بدهید چیزی را به خبر ورزشی بگویم که هنوز به کسی نگفته ام.
چه موضوعی؟ آیا به اتفاقات بازی با نساجی ربط دارد؟
بله. پس از بازی که به منزل برگشتم و به یاد سال گذشته و بیست و هشتم آبان ۱۳۹۹ افتادم. میدانید چرا این روز را فراموش نکردم؟ چون تولد برادرم است.
مگر سال گذشته و روز تولد برادرت چه اتفاقی افتاده بود؟
پارسال درست در همین روز پیکان مقابل صنعت نفت بازی داشت و من دقیقاً در همین روز مقابل صنعت نفت دستم شکست و تیم ما باخت. من پس از آن اتفاق نیمفصل خانه نشین شدم و ظرف نیم فصل به استقلال رسیدم. اینجاست که به بزرگی و عظمت خداوند پی میبرم که برایش هیچ کاری غیرممکن نیست. او همیشه به من لطف داشته است. مادرم همیشه میگوید؛ «هرگز نگویید خدایا دستم را بگیر چون خدا دست ما را گرفته، باید از او بخواهیم آن را رها نکند» بنابراین هیچ چیزی غیرممکن نیست و شاید اتفاقی بهتر از آنچه که برای وحید طالب لو رقم خورد در انتظار من باشد. حالا خوشحالم که اینجا هستم و باعث خوشحالی چندین میلیون هوادار استقلال شدم.
بعد از این بازی بهتر متوجه شدهای که به چه تیمی آمدی؟
بله. در این حدفاصل، از بازی تا الان، سیل محبت هواداران به طرفم جاری شده و مرا مجاب میکند تا بیشتر تلاش کنم. متوجه شدم مسئولیتم چقدر سنگین است و باید بیشتر تلاش کنم تا در قبال چنین هوادارانی وظایفم را به نحو احسن اجرا کنم.
سال گذشته که دستت شکست فکر نکردی که دیگر فوتبالت تمام شده است؟
دقیقا همین فکر را کردم. پیش خودم میگفتم دروازه بانی دیگر تمام شد و باید فوتبال را کنار بگذارم اما یک سال بعد چنین اتفاقات بزرگی برایم رقم میخورد. در چنین مواقعی میگویند اگر خدا بخواهد کسی را بالا ببرد هیچ کس نمیتواند جلویش را بگیرد و اگر دنیا جمع شوند تا یک نفر را بالا ببرند و خدا نخواهد آب از آب تکان نمیخورد.