بخش پایانی برنامه شب گذشته هفت اختصاص به مناظرهای درباره اکران فیلمهای سینمایی با حضور محمدصادق کوشکی و علی معلم داشت.
در بخش مناظره جیرانی ابتدا با بیان اینکه این بخش از برنامه اختصاص به بررسی نگاه چند هفته نامه از جمله هفته نامه "یا لثارات" در باره فرهنگ و هنر دارد بحث را آغاز کرد.
دکتر محمد صادق کوشکی نماینده هفته نامه "یا لثارات" در این زمینه گفت: معتقدم که سینما باید واقع نمایی همراه با تخیل کند و همیشه به دانشجویان توصیه می کنم برای شناخت کشور آمریکا و چگونگی سیر تحول آن در گذر از نظام فئودالیته به نظام سرمایه داری باید حتماً فیلم "بر باد رفته" را ببینند.
وی ادامه داد: در سینمای ما نیز تا سال 68 و 69 این واقع نمایی به چشم میخورد. در آن زمان سینما سعی میکردم به جامعه انقلابی وفادار باشد اما متاسفانه سینمای ما در سالهای اخیر بیشتر به موضوعاتی نظیر مهاجرت، یاس، پوچی میپردازد و این اواخر هم تم اصلی فیلمها به مساله خیانت زن اختصاص پیدا کرده است. اکثریت جامعه ما خودشان را در این سینما نمیبینند و بنابراین از آن دور شده اند.
کوشکی ادامه داد: در زمان وزارت آقای خاتمی در ارشاد به مسایل انقلابی و ملی توجه میشد و سعی میشد سینمای ایرانی- اسلامی متولد شود. نسل پویای سینما گران ما مانند مجید مجیدی و حاتمی کیا نیز در آن زمان متولد شدند. اما متاسفانه زمانی که آقای خاتمی رئیس جمهور و عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد شد از سینمای بومی- اسلامی دور شدیم و به سینمای روشنفکری نزدیک شدیم.
وی گفت: این نگاه تا زمان رئیس جمهوری آقای احمدینژاد و وزیری صفار هرندی هم ادامه پیدا کرده و بیشتر به دغدغههای مردم متوسط رو به بالا اشاره میشود.
علی معلم در این زمینه گفت: به این سادگیها نمیشود این تحلیل را همه جانبه پیش برد چون با متغیرهای بسیاری روبرو هستیم. یکی از این متغیرها فضای جامعه ایران است که از دهه 60 و 70 تغییرات بسیاری یافته. جریان چپ هنوز در سینمای ما وجود دارد.
وی افزود: در سینمای مدیریتی و دولتی ما این توقع وجود دارد که یک نظریه ساخته و پرداخته شده مبنی بر پروپانداگا وجود داشته باشد که در آن هنرمند فردیتی ندارد و تنها شعارهای طراحی شده را ادامه دهد.
کوشکی در پاسخ به این صحبت ها گفت: من معتقدم که در زمان آقای خاتمی این خط در وزارت ارشاد وجود داشته است اما امروز در دولت فعلی وجود ندارد البته ممکن است که مثلاً درباره فیلمی چون "گشت ارشاد" که مخالف نظر رئیس جمهور بوده این اتفاق افتاده و وزارت ارشاد عمداً از فیلم حمایت کرده باشد. وزارت ارشاد ما در طول 6 سال گذشته از پروپاگاندای رئیس جمهورش عاجز بوده چه برسد به نمایش باورهای دولتی. متاسفانه تنور سینما در طول 6 سال گذشته هیچ خروجی مناسبی نه در نمایش باورهای ملی و نه در نمایش باورهای رئیس جمهور نداشته است. بیشتر فیلمهای امسال نیز براساس تم خیانت ساخته شده است.
معلم در پاسخ به این صحبتها توضیح داد: در طول این سالها نیازهای جامعه تفاوت پیدا کرده و گرایش به ساخت چنین فیلمهایی به دلیل مسایل فرهنگی و نیازهای جامعه بوده است. آمار طلاق در چند سال اخیر وحشتناک است و ما با نسل 1363 دیگر مواجه نیستیم.
کوشکی در این زمینه گفت: در طول 20 سال گذشته حتی یک فیلم درباره عشایر ساخته نشده است و اگر آقای جوزانی فیلم "تیر سنگی" و سریال "در چشم باد" را نساخته بود ما هیچ فیلمی در این باره نداشتیم. بخش زیادی از سینمای ما به سمت فیلمهایی با مضمون مثلث عشقی گرایش پیدا کرده است. چرا فیلمی درباره فاصله طبقاتی بین مردم ساخته نمیشود.
معلم در پاسخ گفت: چرا فیلمی به نام "طلای سرخ" که بیانگر مشکلات فاصله طبقاتی است ساخته شده اما این فیلم اجازه اکران پیدا نکرده است. در جامعهای که تبلیغاتش بر مبنای این است که چگونه یک شبه پولدار شویم و تنها سود مالی و سود بانکی در آن تبلیغ میشود این نوع فیلمها ساخته میشود. در جامعهای که در آن اختلاس میشود اما نام اختلاس کنندگان را فاش نمیکنیم نباید انتظاری جز این داشت.
وی افزود: در دهه 60 نیاز مردم چیز دیگری بوده و الان به چیزهای دیگری فکر میکنند. سینمای ما اجازه نقد مسایل مختلف را به هنرمندان نمیدهد. فیلمسازان ما دغدغههای مختلفی برای ساخت و اکران فیلمشان دارند. بنابراین علاقهای به نمایش نقد اجتماعی از خود نشان نمیدهند. جامعه بدون ماهواره و ویدئوی دهه 60 با جامعه امروز بسیار متفاوت است.
کوشکی در پاسخ توضیح داد: هنرمند کسی است که جامعهاش را نقد کند. اگر سود مالی، اختلاس و تبلیغات بر او اثر بگذارد دیگر هنرمند نیست. فیلمی مثل آژانس شیشهای به بهترین شکل ممکن دوران موسوم به سازندگی را به نقد می کشد و استقبال خوبی هم از آن میشود. چرا بخشی از سینمای ایران حتی به بدیهیات هم پایبند نیست. جامعه ایران خانواده محور است.
وی ادامه داد: متاسفانه در برنامه گذشته هفت فیلمسازی افتخار میکرد که مرد و زن فیلمش با هم رابطه دارند ازدواج نکردهاند. شاید در محلهای که این فیلمساز زندگی می کند داشتن رابطه نامشروع مسئله معمولی است.
وی تاکید کرد: آیا فیلمهایی مثل مختارنامه یا یوسف پیامبر اگر ساخته شوند فروش میلیونی ندارند . اگر این نوع فیلمها ساخته شوند فروش بیشتر از عشقهای مثلثی پیدا می کنند. راه چاره سینمای ما این است که هنرمندان پا پیش بگذارند و سعی کنند خلاقیت هنریشان را به کار انداخته تا به صورت الگوسازی شاخص در ایران و جهان معرفی شوند.
جیرانی در این زمینه توضیح داد: همه فیلمهایی که میگویید خیلی خوب هستند اما متاسفانه نمیفروشند. جامعه ایران از دهه 70 به بعد به دلیل برداشتن دیوار فرهنگی طبقاتش به هم ریخته و تمایل به داشتن زندگی مرفه در همه طبقات آن وجود دارد و ربطی هم به ساکنین ونک به بالا پیدا نمیکند.
قبل از اجرای این بخش صحبتهای پایانی حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش در برنامه هفته گذشته هفت پخش شد و پس از آن فرشته طائرپور تهیه کننده سینما درباره اظهارات کاوش گفت: متاسفانه من از صحبتهای آقای کاوش حیرت میکنم. ایشان با اطمینان اعلام میکند که شورای صنفی نمایش تا به حال هیچ دخالتی در مساله اکران فیلمها نداشته اما این دخالت درباره فیلم من "آیینههای روبرو" مطرح شد. من حیرت می کنم که چگونه آقای کاوش به این صراحت دروغ می گوید. با اعمال نظرات و دخالتهای شورای صنفی نمایش فیلمهایی مثل فیلم من و حتی "مرگ کسب و کار من است" از بین رفتند.