به گزارش پایگاه 598، به نقل از ایسنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست در یادداشتی به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادف (ع) نوشته است: «مشخص نیست واژه رسول اسلام یا رسول مکرم اسلام را چه کسی القا کرده است. با معارف رسول خدا می توان برادری انسانی را نهادینه کرد. تاکید میکنم، نه فقط برادری دینی و مذهبی بلکه برادری انسانی که از بیش از ۱۰ آیه استفاده میشود و می توان خانه مشترک بشریت را ساخت.
او خاتَم الانبیاء و خاتِم الانبیاء است و دین آن حضرت، جامع همه شئون انسانی است. جهانی و جاودان است. او رحمه للعالمین است. روایتی از امام صادق (علیه السلام) ذیل آیه اول سوره شمس نقل شده که آن حضرت فرمودند: منظور از شمس رسول خداست و چقدر مشابهت عمیقی میان خورشید و پیامبر وجود دارد. خورشید، تکرارناپذیر است و خسته کننده نیست، بر همگان می تابد و هستی را گرم می کند. خورشید مرزبندی ندارد و خودی و غیرخودی نمی شناسد و اینها را در پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می بینیم.
مظلومترین دوره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
به تحقیق هیچ زمانی مظلومیت پیامبر به اوج دوران کنونی نبوده است. داعش و پیروان داعش به نام اسلام خون می ریزند و خود را منسوب به مکتب پیامبر می دانند. این در حالی است که هیچ تناسبی میان بی اخلاقی این افراد و پیامبر برقرار نیست. لذا پیامبر امروزه مظلومترین دوران خود را می گذرانند.
امام صادق علیه اسلام موسس مکتب شیعه نیستند
از دو رفتار گلایه دارم. وقتی سخنرانان و رسانه ها می خواهند امام صادق (علیه اسلام) را وصف کنند، می گویند موسس مکتب جعفری و موسسه مذهب شیعه و غفلت خودی ها و زرنگی مخالفان به این خبط ناموجه دامن می زند. البته مکتب شیعه مرهون ومدیون امام صادق (علیه اسلام) است اما آن حضرت موسس مکتب شیعه نیستند.
گلایه دیگر این است که وقتی می خواهند از امام صادق (علیه اسلام) تعریف کنند، کرامات آن حضرت را برجسته می کنند. مثلا این که کجا با حیوانی سخن گفتند یا درختی را به حرکت درآوردند یا از غیب خبر دادند. من نمی خواهم این موارد را انکار کنم ولی تاکید من بر این است که وقتی از امام صادق (علیه اسلام) مطلبی را بیان می کنیم، از تبیین معارف اصیل اسلام توسط امام صادق (علیه اسلام) و تربیت هزاران شاگرد در عرصه های مختلف سخن بگوییم. از خرافه زدایی، بیان کژی ها، ناراستی ها و نادرستی ها و غلوها گفتگو کنیم.
دانشگاهی برای همه انسانها
یک مرد شامی به محضر امام جعفر صادق (علیه اسلام) رسید و گفت بلغنی انک عالم بکل ما تسئل عنه برای من خبر آورده اند که از هر چه بپرسند جواب می دهی. آن شخص با تکبر متکی به دانش خود به امام پیشنهاد مناظره داد. امام فرمود در چه موضوعی می خواهی مناظره کنی و آن مرد شامی گفت درباره قرآن که امام فرمودند با حمران مناظره کن. مرد شامی گفت من می خواهم با شما مناظره کنم ولی امام فرمودند: اگر با حمران مناظره کردی و بر او غالب شدی یعنی بر من غلبه کرده ای.
مرد شامی با حمران مناظره کرده و محکوم شد. آن گاه خواست در ادبیات عرب و علوم عربی مناظره کند که امام او را به ابان بن تغلب حواله دادند. سپس او را در فقه به زراره بن اعین، در کلام به مومن الطاق، در جبر و تفویض به طیار، در بحث توحید به هشام بن سالم و در امامت به هشام بن حکم معرفی کردند. بنابر این امام صادق (علیه اسلام) موسس چنین مدرسه ای بودند که دانشگاه و مدرسه ای از اسلام برای انسان بود. یعنی در این دنشگاه مذهب خاص، جنسیت و ملیت معین شرط نبود. گزینشی وجود نداشت. درب این مدرسه به روی همه باز بود و هرکسی می توانست در آن شرکت کند. اگر می خواهیم از امام صادق (علیه اسلام) بگوییم به این مطالب اشاره کنیم.
در زمان امام صادق (علیه اسلام) همه عواملی که آن حضرت را به یک حرکت نظامی افراطی و پوپولیستی بکشاند، وجود داشت؛ به گونه ای که بخشی از شیعیان افراطی از مدینه، گروهی از خراسان و ابومسلم خراسانی، از طرف بصره، از طرف جوانان کوفه، زیدیه و بنی الحسن در مدینه خواستار حرکت نظامی بودند و حتی امام صادق علیه السلام به حسادت متهم شدند ولی به یک حرکت کور قابل سرکوب تن ندادند و فرهنگ را اصلاح کردند تا اسلام حفظ شود.
باید با آن جمله ای که امام صادق (علیه اسلام) درباره پیامبر فرمودند: درباره خودشان بگوییم. امام فرمودند: پیامبر خورشید بود و من می گویم خود او نیز خورشید منظومه ملکوت بود. ابن تیمیه که دشمن اهل بیت است و تا بتواند فضایل ایشان را انکار می کند تا حدی که گویا برای انکار فضایل اهل بیت آمده بود می گوید: ان جعفر بن محمد من ائمة الدین باتفاق اهل السنه؛ جعفر بن محمد از امامان دین است. یعنی باید دین را از جعفر بن محمد گرفت و این را فقط من نمی گویم بلکه به اتفاق اهل سنت امام صادق (علیه السلام) چنین شانی دارد. (منهاج السنه جلد یک صفحه ۴۹۷).
ابوالقاسم علیدوست
دوم آبان ماه 1400
17 ربیع الاول 1443»