*نامادری، دختر خوانده 16 ساله اش را کشتبه گزارش مشرق، فروردين سال گذشته وقتي مردي ميانسال هراسان با مركز
فوريتهاي پليسي تماس گرفت و از مرگ مشكوك دختر نوجوانش خبر داد گروهي از
ماموران به خانه اين مرد در پاكدشت رفتند و بعد از رويت جسد تحقيقات خود را
در اينباره آغاز كردند. جنازه مريم در اتاق خودش روي تخت رها شده بود و
آثار ضرب و جرح روي پيكرش ديده نميشد. پدر مريم اولين نفري بود كه تحت
بازجويي قرار گرفت.
او گفت: «من در محل كارم بودم كه همسرم با من تماس گرفت
و گفت حال مريم خراب شده و هرچه صدايش ميزند، جواب نميدهد. سراسيمه خودم
را به خانه رساندم و فهميدم دخترم فوت شده است.»ماموران وقتي فهميدند همسر
پدر مريم، زن دوم او است وي را نيز تحت بازجويي قرار دادند. اين زن كه
سودابه نام دارد با ابراز بياطلاعي از چگونگي مرگ دخترخواندهاش گفت: «من
در خانه مشغول انجام كارهايم بودم و مريم هم در اتاقش خوابيده بود. چند بار
صدايش زدم اما جواب نداد براي همين به اتاقش رفتم و ديدم بيحال است و
بلافاصله با شوهرم تماس گرفتم.»ماموران بعد از انجام تحقيقات اوليه بدون
اينكه فردي را در اين رابطه بازداشت كنند جنازه را به پزشكي قانوني انتقال
دادند. اين درحالي بود كه كسي علت مرگ مريم را نميدانست.
چندي بعد متخصصان
سازمان پزشكي قانوني با انجام آزمايشهاي تخصصي علت مرگ دختر 16ساله را
انسداد مجاري تنفسي اعلام و خاطرنشان كردند فردي اين نوجوان را خفه كرده
است به همين دليل بار ديگر پدر و نامادري مريم را تحت بازجويي قرار دادند.
پدر مقتول گفت: «زمان حادثه من در محل كارم بودم و هيچ اطلاعي از چگونگي
وقوع حادثه ندارم.»سودابه نيز در بازجوييها اتهام قتل عمدي دخترخواندهاش
را رد كرد و گفت: «من مشكلي با مريم نداشتم و دليلي نداشت كه بخواهم او را
بكشم. روز حادثه وقتي ديدم مريم از خواب بيدار نميشود نگرانش شدم. او عادت
داشت صبحها ديروقت بيدار ميشد اما آن روز خوابش خيلي طولاني شده بود
براي همين چند بار صدايش زدم و وقتي جوابي نشنيدم به اتاقش رفتم و خودم را
در برابر پيكر بيجان او ديدم.»
اين زن در حالي اتهام قتل را انكار ميكرد
كه در زمان وقوع حادثه او و مريم در خانه تنها بودند به همين دليل بازپرس
پرونده وي را مجرم شناخت و بعد از صدور قرار مجرميت پرونده در اختيار
نماينده دادستان قرار گرفت تا او نيز در اين خصوص اظهارنظر كند. نماينده
دادستان بعد از بررسي مدارك موجود در پرونده با نظر بازپرس موافقت و با
اعلام اينكه سودابه قاتل مريم است براي وي كيفرخواست صادر كرد به اين ترتيب
پرونده به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد و سودابه بهزودي در
شعبه 113 محاكمه خواهد شد تا در برابر اتهام قتل از خودش دفاع كند.
*اسید پاشی مرد معتاد روی همسر و فرزندش
اين حادثه اواخر ارديبهشت سال گذشته در روستاي «براتآباد» شهرستان بم به
وقوع پيوست و مردي معتاد بعد از مدتها اختلاف با همسرش روي او و دختر 5/2
سالهاش اسيد پاشيد و آنها را به شدت زخمي كرد. بعد از اين اسيدپاشي در
حاليكه زن 24 ساله از شدت سوزش فرياد ميكشيد، از همسايهها كمك خواست.
اهالي
روستا بعد از ديدن اين زن، ابتدا تصور كردند او دچار برقگرفتگي شده است
اما بعد از انتقال وي و دخترش به مركز درماني، حقيقت ماجرا روشن شد. سميه
كه براي ادامه درمان خود به تهران آمده و براي معالجه خود و دخترش با
مشكلات مالي روبهرو است درباره زندگي مشتركش گفت: «من شش سال قبل ازدواج
كردم و دو دختر 5/2 و چهارساله به نامهاي «رعنا» و «نازنين» دارم و شوهرم
به شيشه و كراك معتاد است. مدتي بود كه ديگر نميتوانستم در كنار او زندگي
كنم و حتي دو روز قبل از حادثه براي طلاق توافقي به دادگاه رفتم كه همسرم
در حياط دادگاه منصرف شد.
اين زن ادامه داد: روز حادثه من به شدت
دلتنگ خانوادهام بودم و همسرم به من پيشنهاد كرد به خانه مادرم بروم. اين
حرف او شك مرا برانگيخت چون از زمانرفتن ما به منزل جديد، او اجازه ديدار
با خانوادهام را نميداد. همسرم هميشه من را تهديد ميكرد كه اگر در مورد
مسايل و مشكلاتم به خانوادهام چيزي بگويم يا از او طلاق بگيرم، بلايي سر
خانوادهام ميآورد. حتي يكبار كه با هم دعوا كرديم به قصد آتشزدن منزل
برادرم، به خانه او رفت همسايهها او را در حال بالا رفتن از ديوار خانه
برادرم ديدند و در نهايت او فرار كرد. سميه نحوه وقوع اسيدپاشي را اينطور
شرح داد: «آن شب رعنا در حال شيرخوردن كنارم خوابيد ساعت 12 شب بود كه
متوجه سوزش شديد در چشم و صورت خود شدم، از شدت سوزش از خواب پريدم و خود
را به حوض حياط رساندم و صورت خود را شستم كه متوجه شدم موهايم كنده شده و
در دستانم است.
در
حالي كه از ديدن مو و پوست سرم در كف حياط شوكه شده بودم صداي گريههاي
رعنا را ميشنيدم اما فكر ميكردم به خاطر فريادهاي من ترسيده و از خواب
پريده است و اصلا حدس نميزدم همسرم كه قصد داشت از من انتقام بگيرد، رعنا
را نيز هدف قرار داده باشد. اين زن در ادامه گفت: در اين مدت 11 ماهه تنها
سه بار پزشك ما را ويزيت كرده است كه يكبار در كرمان و دو بار ديگر نيز
در تهران بود و مدت شش ماه است كه به دليل مشكلات مالي، دست هيچ پزشكي براي
معالجه به چشمانم نخورده است. از طرفي از صحبتهاي دختر بزرگترم متوجه
شدم «رعنا» يكي از چشمهايش را از دست داده اما اميدوارم دكتر بگويد
ميتواند براي رعنا كاري كند.
پدر سميه نيز درباره اين حادثه گفت:
شب حادثه يكي از همسايهها به خانه ما آمد و با اين ادعا كه سميه دچار
برقگرفتگي شده است مرا به خانه دخترم برد، سميه را در حالي كه در كنار حوض
خانه مشغول شستوشوي صورتش بود مشاهده كردم. يك لحظه تعجب كردم چون چهره
سميه كاملا سياه و پوست صورت و موهاي او در حال كنده شدن بود. در همين حال
دكتر بلالي چشم پزشك- پس از مشاهده «اكو» چشمان سميه، با اعلام اينكه سميه
ميتواند پس از تحمل دستكم هشت عمل جراحي بار ديگر بينايي خود را به دست
آورد، گفت: آزمايشهاي تخصصي از چشمان سميه نشان ميدهد اين مادر بار ديگر
ميتواند بينايي خود را به دست آورد اما بايد گفت سميه بايد چندين عمل
جراحي را پشتسر گذارد. وي افزود: سه عمل جراحي بايد روي پلك و چشم او صورت
گيرد و پس از پايان التهاب پلك، ميتوان روي چشمان وي نيز عمل جراحي انجام
داد.
بلالي در مورد وضعيت چشمان رعنا نيز با بيان اينكه بينايي
چشم راست رعنا به صورت كامل از بين رفته است، گفت: چشم چپ رعنا سالم است و
بايد چندين عمل پيوند پوست روي صورت اين كودك 5/2ساله انجام شود. اين مادر و
دختر اكنون بهشدت مشكل مالي دارند و به همين دليل روند درمانشان با كندي
پيش ميرود.
*قصاص، فرجام جنایت سه میلیون تومانی ساعت6:30 بامداد آن روز يك كارگر شهرداري كه در حال
نظافت خياباني در مشهد بود صحنه درگيري مردي جوان را با يك پيرمرد ديد و
پليس را باخبر كرد. وقتي ماموران به محل حادثه رسيدند متوجه شدند مردی مسن
به دليل اصابت ضربات متعدد چاقو به شكم، قفسه سينه و گردنش جان باخته است.
كارگر شهرداري ماجرا را اين طور شرح داد: «من ديدم مرد جوان و قدبلندي
پيرمرد را به داخل جوي آب پرت كرد و بعد با چاقو چند ضربه به او زد و پا به
فرار گذاشت.»
كارآگاهان در ادامه با كمك دوربين مداربسته مغازههايي كه در
اطراف محل جنايت بود فيلمي از درگيري خونين به دست آوردند اما هنگامي كه آن
را به فرزندان مرد ثروتمند نشان دادند همگي گفتند ضارب را نميشناسند. در
اين بين برخي فرزندان مقتول انگشت اتهام را به سوي همسر پدرشان نشانه
گرفتند اما اين زن كه مينا نام دارد در بازجوييها منكر دخالت در مرگ همسرش
شد و مدركي نيز عليه وي به دست نيامد.
افسران جنايي در جريان تحقيقات خود
اين فرضيه را مطرح كردند كه فرد يا افرادي به قصد تصاحب ارثيه مرد ميلياردر
نقشه قتل او را طراحي و اجرا كردهاند به اين دليل مينا بار ديگر پشت ميز
بازجويي نشست. او باز هم اتهام قتل را رد كرد و گفت: «چند وقت قبل همسرم يك
روز صبح زود من را از خواب بيدار كرد و كمك خواست. او از ناحيه سر به شدت
خونريزي داشت و مرتب اصرار ميكرد بچههايش را باخبر نكنم براي همين همراه
خواهرم او را به بيمارستان رسانديم اما همسرم درباره اينكه چه اتفاقي برايش
رخ داده بود حرفي نزد.»تجسسهاي نامحسوس پليس باعث شد جواني به نام جواد
در رديف مظنونان اين جنايت قرار بگيرد.
جواد از دوستان نزديك برادر مينا به
نام مهرداد بود و وقتي تحت بازجويي قرار گرفت، گفت: «مهرداد به من گفته
بود با كشته شدن پيرمرد سهم ارث زيادي به خواهرش تعلق ميگيرد. او مبلغ
بالايي به من پيشنهاد داد تا آن مرد را بكشم من هم بالاخره فريب خوردم و
قبول كردم. روز حادثه او من را به محل تردد هرروزه شوهرخواهرش برد و پيرمرد
را نشانم داد من هم به طرف وي رفتم و با چوب ضربهاي به سرش زدم اما چوب
از دستم افتاد. همينكه خواستم آن را از زمين بردارم ديدم مهرداد فرار كرده
است براي همين هم من نقشه را تا آخر اجرا نكردم و پا به فرار گذاشتم.»اين
اعترافات باعث شد مهرداد بازداشت شود.
او كه چارهاي جز اعتراف نداشت به
طراحي نقشه قتل مرد مسن اقرار كرد اما گفت اين قتل را يكي از دوستانش به
نام ميثم انجام داده است. ميثم بعد از بازداشت اتهامش را رد كرد اما فيلم
موجود از صحنه قتل جرم او را ثابت ميكرد به همين دليل وي چارهاي جز
پذيرفتن جرمش پيش روي خود نديد. در نهايت با تكميل پرونده متهمان چند روز
قبل در دادگاه كيفري استان خراسان رضوي پاي ميز محاكمه رفتند. در اين جلسه
بعد از اينكه اوليايدم مقتول اعلام كردند خواستار قصاص قاتل هستند ميثم به
دفاع از خودش پرداخت. او گفت: «مهرداد به من پيشنهاد داد در ازاي اين قتل
20ميليون تومان بگيرم من هم وسوسه شدم و او يك روز من را به مسير تردد
هرروزه پيرمرد برد و او را نشانم داد.
چند روز بعد به آنجا رفتم و با ديدن
پيرمرد نقشه را اجرا كردم ولي بعد از آن فقط سهميليون تومان به من پرداخت
شد.»در ادامه اين جلسه مهرداد به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: «خواهرم در
جريان نقشه من بود. من اول پيشنهاد قتل را به خودش دادم اما قبول نكرد براي
همين از او خواستم لااقل برنامه روزانه شوهرش را به من بدهد و او گفت
همسرش هر روز صبح زود براي خريدن شير ميرود. خواهرم اول با قتل شوهرش
مخالف بود اما بعد راضي شد با اين وجود بعد از اينكه شنيد همسرش كشته شده
فهميد كار من است و براي همين مدتي با من قهر بود.»همسر مقتول نيز كه به
معاونت در قتل متهم شده بود وقتي در جايگاه قرار گرفت اتهامش را رد كرد و
گفت به هيچوجه در جريان ماجرا قرار نداشت. در پايان هيات قضات ميثم را به
قصاص و مهرداد و مينا را به اتهام معاونت در قتل به تحمل 15 سال حبس محكوم
كردند.
*8 کشته بر اثر انفجار کپسول گاز پرایدپليسراه
کشور گفت: بر اثر انفجار کپسول گاز يک دستگاه سواري پرايد در تصادف با يک
دستگاه سواري پژو، متاسفانه تمامي 6 سرنشين پرايد در آتش سوختند و 2 سرنشين
پژو کشته و 5 تن ديگر مجروح شدند.سرهنگ محمدرضا مهماندار در گفتوگو با
ايسنا، افزود: بر اثر اين حادثه که ساعت 18:30 روز پنجشنبه در جاده قديم
اهواز به خرمشهر در استان خوزستان رخ داد يک دستگاه سواري پژو بر اثر
انحراف به چپ با يک دستگاه سواري پرايد برخورد کرد که در پي اين حادثه
کپسول گاز خودرو دوگانهسوز پرايد منفجر شد و بر اثر قفلشدگي در پرايد
متاسفانه تمامي 6 سرنشين پرايد در آتش سوختند و نتوانستند خود را نجات
دهند. وي افزود: در اين حادثه 2 سرنشين سواري پژو نيز کشته و 5 تن مجروح و
به بيمارستان منتقل شدند.
به گفته فرمانده پليسراه کشور در ميان
کشتهشدگان حادثه 4 کودک 3 تا 8 ساله نيز به چشم ميخورد. وي با اشاره به
اين که بررسيهاي پليس نشان داده است که خودرو پرايد پس از وقوع حادثه به
لحاظ ظاهري صدمه زيادي نديده بود يادآور شد: برابر اظهارنظر اوليه ماموران
آتشنشاني خوزستان کپسولهاي نصب شده روي خودروهاي دوگانهسوز فاقد هرگونه
قطعکن خودکار است که همين امر موجب ميشود هر لحظه امکان آتش گرفتن آن ها
وجود داشته باشد.