کد خبر: ۴۹۳۷۴
زمان انتشار: ۰۳:۴۱     ۲۶ فروردين ۱۳۹۱

سرویس نقد رسانه 598/ شب گذشته، شبکه سوم سیما میزبان یکی از پربارترین و شاید بتوان گفت، متفاوت ترین برنامه از مجموعه «هفت» بود. قسمت اول آن که با حضور ابوالقاسم طالبی، خالق شاهکار «قلاده های طلا» و توضیحات او در مورد پشت پرده فیلم، حمایت ها و ممانعت های وزارت اطلاعات، نگاه ملی و بی طرفانه او به وقایع سال 88 و نیز نقدهای منصفانه فراستی و پذیرش برخی از آنها از جانب طالبی و پاسخگویی به برخی دیگر و شاید جزو معدودترین دفعاتی که فراستی پاسخ فیلم ساز را می پذیرفت، برگزار شد.

اما شاید بیش از قسمت اول، قسمت دوم این برنامه حائز اهمیت ویژه ای بود. این قسمت که با حضور دکتر کوشکی، بعنوان نماینده حزب الله و جناب آقای علی معلم، بعنوان نماینده جامعه سینمایی برگزار شد، شاید جزو معدود دفعاتی بود که باب گفتگو و تفاهم جدی را بین این دو دسته که گویا هیچگاه شنوای حرف یکدیگر نبودند، باز کرد. از برکات دیگر این نشست، رفع تصورات غلط هر دو طرف نسبت به یکدیگر بود؛ جیرانی که بحث را با این تصور که کوشکی و همفکران او، مخالف سینمای منتقد و سینمای واقع گرا هستند و تنها طرفدار سینمای آرمانی اند آغاز کرد، در اثنای بحث متوجه اشتباه خود شد. کوشکی توضیح داد که اتفاقاً مطالبه ما از سینما، نشان دادن واقعیات فراموش شده جامعه و خروج سینماگران از محدوده ونک به بالا و پرداختن به اقشار و افراد و اسطوره های فراموش شده است.

از طرف دیگر، تصور حزب الله هم این بود که همه سینماگران، طرفدار برداشتن همه خطوط قرمز هستند که با توضیحات علی معلم مبنی بر لزوم رعایت موازین اخلاقی و شرعی، برطرف شد و بدین ترتیب، مبنایی مشترک برای گفتگو بین دو طرف که طی این سی سال، هیچ سنخیتی با یکدیگر نمی دیدند، ایجاد شد.

مواردی که بین دو طرف، البته با تفاوت در مقدار، مشترک بود، یکی وجود بحران تماشاگر در سینمای ایران بود و دیگر عدم پرداختن سینمای ایران به بسیاری از واقعیات و فقدان جدی موضوع در آن، نیز لزوم تقید به ارزش های اخلاقی و دینی جامعه بود. هر چند همانطور که ذکر شد، اختلاف نظرهایی در هر مورد وجود داشت؛ مثلاً کوشکی به پرداختن بیش از حد سینما به موضوع خیانت و یا عشق های مربعی و مثلثی، در جامعه ایران که خانواده محور است، انتقاد داشت. درحالی که علی معلم، پرداختن به برخی از این مسائل را اتفاقاً همگامی سینما با جامعه ای که مشکل جدی خانواده دارد می دانست.

ریشه این اختلاف، به تفاوت در نگاه به جامعه ایران بازگشت می کرد. بدین ترتیب که معلم (بعنوان نماینده جامعه سینمایی) وضعیت جامعه را وخیم، ولی کوشکی بعنوان نماینده حزب الله، وضعیت را نسبتاً خوب ارزیابی می کرد. البته چنین چیزی از ظاهر کلام این دو بر می خواست و به نظر می رسد هر دو به وجود هم عیوب و هم نقاط قوت معترف بودند. لذا به نظر می رسد برای حل این تفاوت نگاه، ابتدا می بایست در ارزیابی جامعه به یک مبنای مشترک رسید. یعنی باید مشخص شود که مثلاً واقعاً وضعیت خانواده چگونه است؟ وضعیت فقر، وضعیت فساد، وضعیت تقید دینی و... در جامعه چگونه است تا بعداً مشخص شود که سینما باید به چه موضوعاتی بپردازد.

اما شاید از این مهمتر، رسیدن به مبنای مشترک در «تحلیل» این وضعیت باشد؛ یعنی بر فرض مثال، باید ببینیم ریشه فقر، تبعیض، دین گریزی و... چیست تا آن را مورد نقد قرار دهیم.

تفاوت نظر دیگر، این بود که آیا پرداختن به موضوعاتی چون عشایر، قهرمانان و اسطوره های دفاع مقدس، وقایع تاریخ اسلام و چنین موضوعاتی که به گفته کوشکی، سینمای ما به دلیل حذف کردن آنها با بحران تماشاگر مواجه شده، موجب حل این بحران خواهد شد یا نه؟ معلم معتقد بود که چنین موضوعاتی هم اکنون در تلویزیون مورد پرداخت قرار می گیرند و جذابیت ندارند، اما کوشکی معتقد بود که اگر هنرمندانه به آنها پرداخته شود، موجب حل بحران سینما خواهند شد. به نظر می رسد چنین اختلاف نظری، جز با بررسی مصداقی حل نخواهد شد؛ یعنی باید دید آیا فیلم هایی با سوژه های مورد نظر کوشکی، تا کنون توانسته اند مخاطب را جذب کنند یا نه؟ کوشکی برای تأیید حرف خود، نمونه هایی از سریال های تلویزیونی چون شوق پرواز و یوسف پیامبر را مثال می زد و معلمی این قیاس را مع الفارق می دانست (تا جایی که در ذهن نگارنده هست). لذا باید به نمونه هی سینمایی پرداخت.

بحث دیگری که با ظاهر اختلافی شروع شد، ولی با تفاهم ختم شد، سینمای سفارشی و دولتی بود. معلم بحث خود را با ناکارآمدی خط دهی دولتی در سفارش و تولید فیلم آغاز کرد. کوشکی مدعی شد که جز در دوران اصلاحات، اصلاً ما فیلم سفارشی موفق نداشتیم و هیچ فیلمی در دولت احمدی نژاد، نتوانسته حداقل مبلغ شعارهای خود او باشد. معلم هم گفت که سفارش بوده، ولی کار قوی از آب درنیامده و نهایتاً مشخص شد که هر دو معتقدند تا خود هنرمند با مسأله و آن خط عجین نباشد، خط دهی بیرونی نمی تواند موفقیت آمیز باشد.

اما مهمترین بحثی که نهایتاً هم بصورت اختلافی باقی ماند، داخلی یا خارجی بودن ریشه بحران سینمای ایران بود و به نظر می رسد که مهمترین تفاوت نظر حزب الله با جامعه سینمایی هم همین است. بحث بر سر این است که کوشکی (و به تبع آن عموم حزب الله) معتقد است که بحران سینما، به جدایی بدنه سینماگران از جامعه و انقلاب باز می گردد و سینماگران ریشه این بحران را در سوء تدبیرها و سوء مدیریت ها و عدم امنیت های دولتی می دانند. کوشکی معتقد بود که اگر سینماگر ما از ونک پایین تر بیاید، سری هم به سیستان و بلوچستان و بجنورد بزند، کمی هم به جای کتابهای روشنفکری، زندگینامه شهدا و آرمانهای امام را مورد مطالعه قرار دهد، می تواند فیلم مردمی پر استقبال بسازد. اما معلم معتقد بود که اتفاقاً سینماگران ما دقیقاً با جامعه زندگی می کنند و مشکلات جامعه را بازتاب می دهند و شاید پرداختن به آن مسائل، مسأله زمان ما نباشد و استقبالی را نیاورد و بلکه مشکل اصلی اینجاست که فیلم ساز ما، نه حمایت مالی درست و حسابی می شود و نه هیچ ضمانتی وجود دارد که فیلمش پس از ساخت، تنها بخاطر سلیقه شخصی حتی گروهی خارج نهادهای تصمیم گیرنده، توقیف نشود.

بررسی ادعای آقای معلم کمی دشوار است؛ زیرا بدین منظور، می بایست فیلم های زیادی را مثال زد که اولاً به ارزش های جامعه هجمه نمی بردند و ثانیاً توقیف شدند و ثالثاً اگر توقیف نمی شدند، مخاطب زیادی را به سینما می کشاندند. بررسی شرط سوم دشوار است؛ زیرا اتفاقاً وقتی برای فیلمی حاشیه درست می شود، این حاشیه سازی، برای فیلم مخاطب کاذب درست می کند. اما به هر جهت چنین بررسی استقرایی لازم است.

برای بررسی ادعای دکتر کوشکی هم همانطور که گفته شد، می بایست بصورت مصداقی نمونه هایی از فیلم های مدنظر ایشان را آورد که توانسته اند تحولی در سینما ایجاد کنند.

اما باور نگارنده بر این است که چنانچه این بحث، مانند تا اینجای کار، بصورت دیالوگی و علمی ادامه یابد، ناگزیر بدین پرسش ختم خواهد شد که «مرجع تشخیص ضد ارزشی بودن یک فیلم کجاست؟». الآن جامعه سینمایی ما، حداقل ظاهراً می پذیرد که باید در چارچوب ارزش ها فیلم بسازد، اما اختلاف اصلی بر سر این است که کدام فیلم در چارچوب و کدامیک از آن خارج است؟ بعنوان مثال، فرح بخش فیلمش را «اِند اخلاق» می خواند و سهیلی گشت ارشاد را نقد ریا و نفاق می داند. درحالی که نقادان حزب الله، فیلم فرح بخش را به شدت ضد اخلاقی و غیر شرعی و فیلم سهیلی را تمسخر کننده مذهب و مذهبی ها می دانند.

آنچه هم اکنون برای حل این تفاوت دیدگاه تعبیه شده است، «شورای اکران» است. اما عدم حاکم بودن قوانین و سیاست های ثابت و دقیق برای این شورا و نیز بطور کلی، تخصصی نبودن مقوله نقد فیلم در کشور ما، تقریباً این شورا را ناکارآمد کرده است و شاهدیم که نه حزب الله از آن راضی است و نه سینماگران. به نظر می رسد که بهترین راه حل برای حل این مشکل، این است که سینماگران کمی تواضع به خرج داده به حاضر به شرکت در جلسات نقد جدی آثارشان شوند و نیز نشست هایی چون «هفت»، با حضور جدی ترین منتقدان و بصورت مفصل و چالشی به نقد آثار بپردازند. شاید مفید باشد که حتی شورای اکران، برای اکران فیلم های حساس، جلسات چند ساعته ای را با حضور منتقدان جدی و سازنده اثر برگزار کند و در آن، سازنده به دفاع از اثرش و مفید بودن آن و عدم عبورش از ارزش ها بپردازد و با منتقدین به بحث بنشیند.

نهایت اینکه این برنامه نشان داد که مشکلات فرهنگی ما تنها از یک طریق حل می شود: گفتگوی مؤدبانه، با تحمل و جدی گرفتن نظر مخالف.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۱ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۷
۰
با تشکر از نویسنده محترم 598 که این مطلب جالب رو نوشت. واقعا ما یک پایان نامه مینویسیم باید دفاعیه داشته باشه، اونوقت یه فیلمساز نباید فیلمش مورد نقد نخبگان قرار بگیره و بعد در سطح جامعه نمایش داده بشه؟؟
پاسخ
سیدحسینی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۵۳ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۱
من برنامه را کامل نگاه کردم. ولی متاسفانه چه از لحاظ ادب و چه از لحاظ علمی فرهنگی، آقای کوشکی نماینده مناسبی برای قشر حزب الهی جامعه نبود. ایشان اصلا اجازه صحبت به طرف مقابل رو نداد و حرف هاش هم کاملا بی ربط بود و بیشتر به دفاع بد شبیه بود. اگر مسعود فراستی بود خیلی بهتر می تونست حرف بزنه
علی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۳۲ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۷
۸
خوشگلتر از کوشکی نیست که یشود نماینده حزب الله؟
پاسخ
روح
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۳۳ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۴
۰
واقعا برنامه خوبی بود
کاش همه افراد یاد بگیرند بدون تخریب همدیگه میشه گفت و گو کرد، مناظره کرد، مشترکات رو دید و تضادها رو هم دید و به یک وحدت برسیم برای تعالی و برای آینده بهتر در همه عرصه ها
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۵۷ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۴
۸
کوشکی نماینده حزب الله نیست. نظرات مطهری گونه ایشان درباه فتنه و توهین به رئیس جمهور محبوب مردم، عقیده من حزب اللهی نیست. خواهشا عقاید باطل را به ما نسبت ندهید.
پاسخ
... ادب مرد به ز دولت اوست
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۳۵ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۶
۳
بحث خوبی بود اما در رابطه با حواشی گفتگوی دیشب:

این آقای دکتر به ظاهر با فهم و کمالات مملکت، دیشب توی همین برنامه نام خاتمی و مهاجرانی فتنه گر را با پیش درآمد "آقا" یاد می کرد و اونوقت که نوبت رئیس جمهور محبوب و مردمی دکتر احمدی نژاد می شد، یهو ادب فراموشش می شد و بدون هیچ احترامی می گفت: "احمدی نژاد" !!!

آقای دکتر کوشکی؛ کشمش هم دُم داره ... برادر!
... ادب مرد به ز دولت اوست
پاسخ
ورامینی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۲۵ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۶
۲
لطفاً توضیح دهید از کی تابحال کوشکی شده نماینده حزب الله!
نمایندگان واقعی حزب الله رانتی برای حضور در صدا وسیما ندارند.
خواهشن دقت فرمائید الکی نماینده به حزب الله قالب نکنید.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۴۲ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
۳
۵
این کوشکی که خیلی راحت جلوی خود من به احمدی نژاد فحش داد نماینده حزبا لله عزیز نیست برادرهای خوب 598
پاسخ
نگارنده
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۲۹ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
در پاسخ به شما دوست عزیز و آقای ورامینی، بله، من شخص آقای کوشکی را نماینده تمام حزب اللهی ها نمی دانم، ولی حرف هایی که آنشب مطرح کردند، حرف های حزب الله بود و فکر نمی کنم کسی از ما با آنها مخالف باشد.
حیات
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۵۶ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
۳
۰
- یکبار انتقاد آقای کوشکی از صدا و سیما را می شنیدیم دغدغه های ایشان باورمان می شد...
- و چرا تشویق و ترغیب ایشان از فیلم های خوب را نمی بینیم، مثل قلاده های طلای طالبی- روزهای زندگی شیخ طادی و اخراجیهای ده نمکی و...
- آیا ما فقط باید به عشق های مثلثی و برهنگی معترض باشیم، یا به خیلی از رفتارها و مناسبات که علت و مسبب این فضاحت هاست، مثل ترویج دین خنثی، روزمرگی ها، ترویج سبک زندگی اشرافی و ...که به شدت در صدا و سیما اتفاق می افتد نیز باید معترض باشیم و واکنش نشان دهیم.
- باز جای شکر دارد که حرف های بسیار درست آقا وحید جلیلی که چند سالی است مطرح کرده اند را در مورد اشرافیت و این که مساله رسانه ملی و سیمای ایرانی عمدتا مسایل مردم بالای ونک شده را هر چند دیراز آقای کوشکی شندیم.
- مردم از روشنفکران و خواص و نخبگانی که حقیقت را نبینند یا آستیگمات و نامتوازن ببنند خواهند گذشت، اگر چه نماینده خود خوانده ی حزب الله باشند.
پاسخ
farhad baghdadi
UNITED STATES
۱۸:۵۰ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
۱
۱
Nevisandeh matlab besyar sadeh loh ast va kheyli khosh hal ast ke amsal Jeyrani va moallem ke ba enghelab va Emam va rahbar kine dirineh darand dar simaye jomhouri eslami ke az an hoghoogh migirand baazi jaha dar morede reayate masaele akhlaghi ba kasi ke khod ra namayandeh hezbollah ja zadeh movafeghat kardeh and.inhame sadeh lohi maye khejalat ast va oghdeh khod kam bini nevisandeh ra esbat mikonad na chiz digar
پاسخ
مصطفی براری
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۸ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۱
۱
۱
نگارنده محترم 598، اینکه بسیاری از حرفهای آن شب آقای کوشکی مورد تایید ما می باشد شکی در آن نیست اما اینکه ایشان را به عنوان نماینده حزب الله دانستن را اشتباه میدانیم متاسفانه اقای کوشکی بدلیل نداشتن فن بیان و همچنین نا آشنا بودن در عرصه سینما باعث تضعیف حزب الله شد تا جاییکه احساس می شد جایگاه جامعه شناس و عضو هئیت علمی دانشگاه در مقابل یک کارشناس سینما هیچ است . محتوای صحبت های اقای کوشکی در مقابل علی معلم که سواد دانشگاهی کافی نداشت همسطح شده بود و در جایی حتی پایین تر هم به چشم می آمد انتظار ما از دکتر چیز دیگری بود . ای کاش آقای دکتر عرضه میداشت که نماینده حزب الله نمی باشد .
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها