مقاله حاضر به تشریح سست شدن همه بنیانها و ارزشهای مطلق اخلاقی در جامعه امریکا میپردازد؛ چون این وضعیت ناهنجاریها و جرایم بسیاری را پدید آورده است و ممکن است تار و پود جامعه امریکایی را از هم بگسلد.
زمانی، جان آدامز،2 دومین رییس جمهوری ایالات متحده گفته بود: «ما هیچ حکومتی را سراغ نداریم که بدون واسطه اخلاق و مذهب، به قدرتی برای رویارویی با احساسات عنانگسیخته انسانی مجهز باشد.» زیادهخواهی، جاهطلبی، کینهتوزی یا سلحشوری، محکمترین بندهای قانون اساسی ما را چون نهنگی که به دام می افتد، میگسلد.
قانون اساسی ما، تنها برای مردمی مذهبی و اخلاقی بنا شد و این قطعاً برای هر نوع دیگری از حکومت، ناکافی است. همانگونه که جنبش بازگشت به سمت و سوی اصول قانون اساسی را پیش میبریم، باید از خود بپرسیم: آیا مردم امریکا به قدر کافی در پشتیبانی از قانون اساسیمان اخلاقی هستند یا خیر؟ آیا تغییر سیاسی در واشنگتن دی.سی، تمامی مشکلات ما را حل خواهد کرد یا به همان اندازه باید درون قلبها و سینههای خود را هم وارسی کنیم؟
به همان اندازه که به چالش کشیدن اخلاقیات مردم امریکا ممکن است بحثبرانگیز باشد، حقیقت این است که با تمام حوادث تکاندهندهای که در پنجاه سال گذشته در ذهن این مردم رخنه کرده، زمینه پرسشهای اساسی فراهم شده است. نمیتوان انکار کرد که نسبیت و زوال اخلاقی در ایالات متحده امروزی کاملاً حکمفرماست و علت بسیاری از مشکلات ما مسائل اخلاقی است.
بسیاری از مردم به گفتوگو در مورد اخلاقیات تمایلی ندارند. در واقع، شاید بسیاری از خوانندگان همیشگی من، تنها به این دلیل که واژه «اخلاق» را در مقالهای به کار میبرم، بهتزده شوند. میدانید چرا؟ اجتماع، بدون اخلاقیات نمیتواند نقش ایفا کند. بنیانگذاران اصول قانون اساسی ما این را میدانستند، ولی هر کدام از ما به نوعی می خواهیم بگوییم که اخلاق و سیاست را میتوان از یکدیگر جدا کرد.
حقیقت امر این است: هنگامی که همه اخلاقیات را از سیاست بیرون میکشید، به اخلاقی هیتلری، استالینی یا مائویی میرسید و به اردوگاههای مرگ، شکنجه، قتل عام تودهای و اغتشاشات اجتماعی هدایت میشوید.
جان آدامز، دومین رییس جمهوری ایالات متحده گفته بود: «ما هیچ حکومتی را سراغ نداریم که بدون واسطه اخلاق و مذهب، به قدرتی برای رویارویی با احساسات عنانگسیخته انسانی مجهز باشد».
متأسفانه، ظاهراً امریکاییها نمیتوانند با آنچه اخلاقی است و آنچه غیر اخلاقی است، سازش کنند. نسبیت اخلاقی در جامعه امروز ما حکمفرماست و هیچ کس حقیقتاً نمیداند «قواعد» درستی و راستی چه چیزهایی هستند؟
اگر همه ما بر اساس قواعد متفاوتی زندگی میکنیم، اجتماع چطور می تواند نقش خود را ایفا کند؟ حقیقت امر این است که نسبیت اخلاقی واقعاً کارآمد نیست. و جامعه ما کشف و دریافت این موضوع را آغاز کرده است.
فهرستی که در زیر نشان داده شده است، نمونه کامل و تمامعیاری از این واقعیت است. بسیاری از مواردی که فکر میکنم از نظر اخلاقی نادرست هستند، سبب عصبانیت شدید در بین خوانندگان همیشگیام خواهد شد. چرا؟ چون اکثریت عظیمی از ما دچار نسبیتگرای اخلاقی شدهایم. به همین دلیل، درست و غلط را با هم ترکیب میکنیم و در هم میآمیزیم.
امیدوارم بیشتر امریکاییهایی که این فهرست را میخوانند، دریابند این نشانهها بر این نکته دلالت دارند که چیزی در قطبنمای اخلاقی این ملت اشتباه است.
1. اگر در امریکای امروزی میخواهید سوار هواپیما شوید، یا باید لذت بصری مقامهای امنیتی فرودگاه را در دیدن تصویری با «کیفیت سینمایی» از بدن عریان خود نادیده بگیرید یا بگذارید نالایق اجیری (TSA) همه نواحی خصوصی بدنتان را با دستهایش لمس کند. به نظر میرسد همه مسافران این روشهای نوین را پذیرفتهاند. این نشانه خوبی از اخلاق در امریکا نیست.
2. فقط در یک دبیرستان در ممفیس تنسی، نود نوجوان باردار هستند. در برخی از مناطق کشور، برای دختران نوجوان، بارداری اصولاً «مد روز» شده است.
3. یک سقطکننده جنین اهل فیلادلفیا با صراحت اعتراف کرد هفت نوزاد زنده را کشته است، در صورتی که شاهدان مدعیاند وی صدها «بچه تازه تولد یافته زنده در حال تنفس را با قطع نخاع شوکی یا شکافتن گردنشان سلاخی کرده است».
4. حکومت ما به طور وحشیانهای، شکنجه زندانیان را دنبال میکند. با این حال، به نظر میرسد تعداد بسیار کمی از امریکاییان نگرانند. روش هدایت جنگهایمان و شیوه رفتار با زندانیان، فضاحتی ملی است.
5. ما در حکومت پلیسی و زیر فشار رشد میکنیم و با این حال، بیشتر امریکاییان هرگز مخالفتی نمیکنند. اوضاع تا اندازهای بد است که حتی کودکان شش ساله را جریمه میکنیم. بنا بر گزارش جدیدی، در شش سال گذشته، پلیس تگزاس، هزار بچه دبستانی را در ده ناحیه آموزشی جریمه کرده است.
6. از سال 1913، گروهکی از بانکداران اصلی بینالمللی از بانک مرکزی دولت فدرال برای تنظیم و دستکاری نظام مالیمان استفاده کردهاند، ولی مردم امریکا هرگز حتی خواستار بازبینی کامل آن نهاد فوقالعاده فاسد نشدهاند.
7. تخمین زده میشود 89 درصد تمام تصویرها یا نوشتههای محرک جنسی در داخل ایالات متحده تولید میشود و فقط حدود 11 درصد، در بقیه دنیا تولید میشود.
8. مردم امریکا از نظر اخلاقی به قدری محجور و درمانده شدهاند که حتی پس از آنکه اطلاعات بسیار تکاندهندهای در مورد باراک اوباما از رسانهها سر درآورد، باز هم وی را انتخاب کردند. بدبختانه، هنوز فرصت وجود دارد که سیاستمدار بسیار فاسدی چون اوباما برای مرتبه دوم نیز انتخاب شود.
9. لورا بوش، بانوی اول پیشین، در یک مصاحبه تلویزیونی مبهوت کننده با لری کینگ، برای دنیا افشا کرد که در تمام مدتی که شوهرش بر سر قدرت بوده است، به سادگی به مردم امریکا دروغ میگفته است. وی در تلاشی برای کمک سیاسی به شوهرش، این حقیقت را کتمان کرد که از قانونی کردن و به رسمیت شناختن ازدواج همجنسبازان و «حق» زنان برای سقط جنین نیز حمایت زیادی کرده است.
10. مقامهای رسمی اجرای قانون، برآورد میکنند تقریباً 60 هزار امریکایی و 65 هزار کانادایی، تصاویر مستهجن کودکان را از طریق اینترنت رد و بدل میکنند.
11. در سال 2010، مقامهای بهداشتی اعلام کردند که تقریباً 16 درصد امریکاییان 14 تا 49 سال به ویروس های عفونت جنسی آلودهاند. این تنها یکی از بی شمار بیماریهای انتقالیافته از طریق ارتباط جنسی است که به سرعت در سرتاسر جامعه ما در حال انتشار است.
12. حکومت اوباما به ما میگوید، که رشته «زیستشناسی ترکیبی» خطرهای محدودی دارد و هرگز نباید محدود شود. برای دانشمندانی که مشتاق ایجاد انواع دورگههای عجیب و غریب هستند، این یک چراغ سبز است.
13. گزارش داده میشود، 41 درصد از تمامی بارداریهای شهر نیویورک به سقط جنین ختم میشوند.
14. غذاهایی که می خوریم و چیزهایی که میآشامیم، همه سبب بیماری ما میشوند. شرکتهایی که این چیزها را به ما میفروشند، به این مسئله آگاهند، ولی با این حال، بدون ایجاد هیچگونه تغییری، این کار را برای حفظ منافع خود دنبال میکنند. این عمل فوقالعاده شریرانه ای است که به صورت بحرانی ملی درآمده است.
بنابراین، به تغییر در دورنمایه اخلاقی امریکا امید زیادی نیست. آیا حکمرانان ما همین نسبیت اخلاقی را دنبال خواهند کرد؟ممکن است این نسبیت اخلاقی، تاروپود اجتماعمان را از هم بگسلاند. امیدوارم مردم امریکا بیدار و هوشیار شوند
________________________________________
1.Moral Relativism.
ْSource http://endoftheamericandream.com/archives/moral-relativism
2. John Adams.
مترجم: سید حسام حسینی
منبع :سیاحت غرب