کد خبر: ۴۹۰۹۰۴
زمان انتشار: ۱۴:۲۹     ۳۱ مرداد ۱۴۰۰
شناخت سازوکارهای نقد مقدم بر استفاده از آن است؛
م. میرزایی

پایگاه 598: پروژه های تخریبی بر علیه نظام اسلامی نه حد و حدود شکلی دارند و نه محتوایی؛ بطوریکه در مسیر تخریب و زیبا سازی آن با نام نقد و انتقاد اگر چه خطوط ترسیمی دارند اما دارا بودن این خطوط به معنای رعایت اصول و قواعد در این باره نیست بلکه به معنای حصول به اهدافی می باشد که طراحی و برنامه ریزی شده اند. یکی از پروژه هایی که این روزها به شکل آرام و بطئی در ذیل جریان تخریب در حال شکل گیری است زمینه سازی برای وارد کردن اتهاماتی به رهبر انقلاب اسلامی با نام نقد و انتقاد از ایشان و شیوه عملکردشان می باشد.
از این رو در این راستا علاوه بر آوردن مثال هایی از اشخاص سیاسی مختلف در قالب نقل قول هایی نسبت به عملکرد رهبری و باز کردن پرونده هایی تاریخی در درون نظام تصمیم گیری کشور و اشاره مستقیم به امام خمینی(ره) با استناد به خاطرات مکتوب شده و بازگویی آنها، تلاش می شود تا به روند انتقادها که بیشتر شکل تخریب دارند جنبه قانونی – حقوقی و حتی عرفی بدهند.
اگرچه رهبر معظم انقلاب همواره راه های نقد و انتقاد و شنیدن سخنان و اظهارات را باز گذاشته اند و نمونه عینی آن هم دیدارهای مکرر ایشان با دانشجویان و شنیدن شکوائیه های آنها در ارتباط با مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... می باشد اما اینکه عده ای سعی دارند همه چیز را به رهبری نسبت دهند و ایشان را مسئول تمامی تصمیمات در کشور معرفی کنند نکته در قابل تأمل در پروژه مذکور است. در واقع در ذیل این رفتار و اقدام چند نکته و هدف قابل توجه وجود دارد که نباید آنها را نادیده گرفت. هدف اول تخریب جایگاه رهبری هم به عنوان شخصیت حقیقی و هم حقوقی ایشان است. هدف دوم تصویرسازی غلط و انحرافی از ماهیت نظام اسلامی است. بطوریکه با این رویکرد تلاش دارند تا ماهیت نظام را تک بعدی و غیر مشورتی و معطوف به شخص معرفی کنند و این تصور را به افکار عمومی القاء و تحمیل کنند. سوم اینکه با این سیاست که تمامی تصمیمات کوچک و بزرگ در کشور به رهبری ختم می شود، تبرئه کردن نهادهای موجود در کشور را نسبت به اعمال و افعالشان در دستور کار قرار داده اند.
در مجموع تغییر در حرکت تخریب گرایانه معاندان و مخالفان از نظام اسلامی به سمت رهبری و معرفی ایشان به عنوان کلیت نظام و مجزا سازی دیگر بخش های موجود و فاقد صلاحیت تصمیم گیری اعلام کردن آنها بر این امر دلالت دارد که جریان تخریب تمام تمرکز خود را بر روی ولایت فقیه یا بطور خاص رهبر معظم انقلاب قرار داده است. از این رو در آغاز برای باز کردن مسیر با اصطلاحاتی چون نقد و حتی اشاره به سخنان رهبری در این باره که پذیرای نقد و انتقادات هستند در طول زمان پروژه تخریب را در دستور کار قرار داده اند.
در واقع روند عرفی سازی این مسئله آنقدر برای این دسته از پیاده نظام های تخریب در عرصه رسانه ای مهم و حیاتی است که تلاش دارند با اشارات تاریخی و الزامات مبتنی بر آن در قالب ضد و نقیض ها مسیر را برای گام های بعدی شان در این عرصه باز کنند.
از این رو آنچه در این باره باید مد نظر عموم و مسئولان فرهنگی – نظارتی قرار بگیرد قدسی سازی از جایگاه ها و موقعیت ها نیست بلکه شفاف سازی از مسائلی است که جریان تحریف تاریخ و تخریب نظام بر روی آن تمرکز کرده است. به عبارت بهتر هوشمندسازی نحوه آنالیز شرایط و اطلاعات غیر واقعی توسط مردم و بیان گویای واقعیت ها مطابق آنچه بر حسب شرایط و بر اساس منافع و مصالح کشور رخ داده است از جمله مواردی که می تواند سم پاشی ها رسانه ای مذکور را پالایش کند و فضا را از پراکنش های مسموم ساز مصون بدارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها