سوریه به لحاظ ژئوپولیتیكی و ژئواستراتژیكی از اهمیت بسیاری برخوردار است. موقعیت جغرافیایی و اینكه سرپل سه قارهی اروپا، آسیا و افریقا است، همچنین مرزهای مشتركی كه با رژیم صهیونیستی و تركیه و لبنان دارد، موارد مهمی است كه موقعیت ممتازی را به سوریه بخشیده است.
اما نكتهی مهمتر این است كه پس از شكست اعراب در جنگ ششروزه با رژیم صهیونیستی و نیز شكست در جنگ ۱۹۷۳ و سپس دیگر جنگهای پراكنده و متعددی كه در منطقه اتفاق افتاد و باعث ضعف كشورهای عربی شد، متأسفانه این كشورها یكی پس از دیگری مجبور به انعقاد قرارداد صلح با رژیم صهیونیستی شدند. از جملهی آنها مصر بود كه به این خفت تن داد. سوریه اما تنها كشوری بوده كه به سبب قابلیت ژئوپولتیكی و قدرت ملی نسبتاً خوبش هرگز به این صلح ننگین تن نداده و این روند را ادامه داده است. مواضع ضد اسرائیلی سوریه و حمایتش از گروههای مقاومت فلسطینی در سالهای گذشته پررنگتر هم شده و این سیاست هنوز هم در سوریه حاكم است. از این جهت میتوان گفت موقعیت سوریه یك موقعیت ممتاز برای جهان اسلام است و در واقع كشوری است كه در خط مقاومت به حساب میآید.
از همین نویسنده:
هدف آمریكا برای تشنجآفرینی در سوریه این است كه اگر در مصر، رژیم مبارك كه طرفدار اسرائیل بود سقوط كرد و آمریكا امتیازی در منطقه از دست داد، حداقل بتواند با تضعیف سوریه امتیازاتی بگیرد كه به نفع اسرائیل باشد. لذا با شبیهسازی این حركتها، با ایجاد تشنجها و با هر وسیله ممكن میخواهد به این هدف برسد.
سوریه و اصلاحات
سوریه از گذشته نیاز به اصلاحات داشته و ضرورت اصلاحات سیاسی و اقتصادی و ... در آن احساس میشده است. این ضرورت را هم مردم و هم دولتمردان سوریه احساس میكردند. اقداماتی نیز در این زمینه صورت گرفته است. در یك سال گذشته انتخابات اصلاح قانون اساسی سوریه اقدام مهمی بود كه در راستای اصلاحات ضروری در سوریه انجام گرفت. رئیسجمهور سوریه نیز اقداماتی را صورت داد؛ عفو عمومی زندانیان سیاسی، لغو اعلام وضعیت فوقالعاده كه از سالها پیش در این كشور حاكم بود و دادن تابعیت به اتباع كُرد در این عرصه قابل توجه است. در آینده هم انتخابات پارلمانی سوریه برگزار خواهد شد كه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
چرا تحریك میكنند؟
به طور كلی عوامل مؤثر در تحولات فعلی سوریه عمدتاً عوامل خارجی و فرامنطقهای است. یعنی وجه ممیزهی اصلی تحولات سوریه با كشورهای دیگر منطقه در این است كه در كشورهایی مثل تونس، مصر، یمن و بحرین و ... اقدامات به صورت خودجوش و داخل این كشورها شروع شده و مردم انقلاب كردهاند و تلاش میكنند انقلاب خودشان را به نتیجه برسانند. البته این اقدامات هنوز كاملاً به نتیجه نرسیده، اما اتفاقی كه در سوریه افتاده، عمدتاً اقدامات تحریكآمیز عوامل خارجی منطقهای و برخی كشورها با همراهی كشورهای فرامنطقهای مثل آمریكا است. در واقع تمام این كشورها متحد شدهاند تا نظام سیاسی سوریه را ساقط كنند. هدف اصلی آنها این است و تا امروز هم به دنبال این قضیه هستند.
اما همراهی برخی كشورهای منطقه با مخالفان سوریه چند دلیل دارد. نخستین دلیل، خطی است كه آمریكاییها دیكته كرده و میكنند. البته پس از جنگ جهانی دوم و جعل شدن رژیم صهیونیستی در ۱۹۴۸، حاكمان مرتجع منطقه این خط را دنبال كردند و امروز این قضیه علنیتر شده است. به طوری كه برخی دولتمردان عربی بی هیچ ابایی علیه یك كشور عربی كه از خودشان است، متحد شدهاند و اینچنین جنگ و ناامنی و خونریزی در آن راه میاندازند تا زمینههای دخالت خارجی و حضور مجامع بینالمللی مثل شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل و حتی نهادهای نظامی مثل ناتو را در سوریه فراهم آورند و سریعتر به اهدافشان دست پبدا كنند.
دلیل دوم نیز تلاش برخی كشورها برای ایفای یك نقش ویژه در خاورمیانه است. متأسفانه آنها به همین دلیل به آمریكا متمایل شده و مجبور به همراهی با سیاستهای خاورمیانهای ایالات متحده در منطقهاند و به یك چرخش ۱۸۰ درجهای در روابط خود با سوریه تن دادهاند.