چه کسانی را باید مسببین وضعیت فعلی کشور دانست؟!

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در روزهای پایانی دولت حسن روحانی و با توجه به شرایط سخت معیشت و سیاست خارجی و داخلی دو دولت اعتدالیون – شما بخوانید اصلاح طلبان یا همان مستاجران اجاره ای – که سالهاست بدلیل عملکردها و رفتارهای براندازانه سران خود هنوز نتوانسته اند هویتی مستقل از دیگر جریانات سیاسی برای خود بارخوانی کنند و همیشه مجبور شده اند در پوست دیگر جریانات لانه کرده و تا روز موعود خود با گفتار و زبان بدن دیگران اهداف خود را دنبال کنند.

امروز با دو دهه حضور این جریان در راس هرم اجرایی و قدرت سیاسی کشور در چنان گردابی از فشار و عدم مقبولیت و بعضا مشروعیت سیاسی گرفتار شده که باز هم مجبور شده اند تا هویت دولتی خود را پنهان سلزند و دائما دیگران را مقصر وضعیت فعلی بدانند و خود را تطهیر سازند . کاری به این موضوعات نداریم .در این نوشتار بنا داریم تا در مطلبی کوتاه بیینیم چه جریانات و افرادی مسببین وضعیت فعلی هستندالبته مطالب حکم قطعی بر برائت یا محکومیت فرد یا جریانی نمی دهد و قضاوت را بر عهده خواننده می گذارد.

از خواننده گرامی می خواهیم بپرسیم که :
شورای نگهبان را بر صندلی داغ افکار عمومی می نشانند و رای خود به دولت روحانی را برخاسته از تائید صلاحیت این شورا می دانند؟ یا اینکه مجلس شورای اسلامی را – مشخصا مجلس دوره دهم که دربست در اختیار اصلاح طلبان لیست امید بوده است – را بدلیل همراهی تام و تمام مجلس در رای اعتماد به بی عملترین و ضعیفترین ورزا دولت روحانی و حتی خود دولت یازدهم و دوازدهم مقصر وضع موجود می دانند.

برای قضاوت کردن درابن دو محور یاد اوری چند نکته ضروری است :
1- رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تاکید کرده و می کنند که مردمسااری دینی و انتخابات از مهمترین نمادهای میدمی است که همگان باید با بصیرت و اگاهی در آن شرکت کنند و سرنوشت خود را تعیین کنند . بیاد داریم که ایشان حتی بیان می کردند من یک رای دارم و شما هم یک رای و بر بصیرت مردمی اصرار و تاکید فراوان می نمودند.

2- در انتخابت سال 92 ملت ایران تمامی ارکان قدرت از ریاست جمهوری گرفته تا مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا را به جریان اصلاحات – اعتدالی سپردند که با شعار تعامل با دنیا و رفع تحریم ها پای به میدان مبارزات انتخاباتی گذاشته بودندو آنقدر ملت را آماج حملات پروپاگاندای رسانه ای خود قرار داده بودند که حتی ساده لوحانه ترین شعارها مانند : دیوار کشی در خیابانها و.... را با همراهی همه جانبه سلبریتی های مرفه که بعضا حتی بویی از فقر و سختی ملت را بیاد نداشتند را باور کردندو رای به دولت روحانی دادند.

3- در حالی دولت یازدهم به پایان رسید که ملت دیدند که دولت روحانی با سوء مدیریت ها و اختلاسهای شدید در میان برخی مدیران نیز همراه بود اما با این وجود در انتخابات 96 دوره دواردهم ریاست جمهوری با زهم دولت روحانی با افزایش آرای مردمی به پاستور راه یافت.

حالا ما ملت ایران با توجه به موارد یاد شده می توانیم براحتی در باره مسببین شرایط فعلی کشور قضاوت کنیم اگر تمام موارد یاد شده را درست قلمداد کنیم اما سرفصل مشترک تمام یاد شده یک واژه بیشتر نیست . آن هم " مردم" است . ما مردم باید در بزنگاههای سیاسی درست انتخاب می کردیم / باید با رای درست کشور را به قله ها می رسانیدیم/ امروز هیچ کدام از ما اصلا نامی از مسبب اصلی وضعیت کشور که خودمان هستیم نمی بریم و وقتی کارها خراب شده و قطار اجرایی کشور توان حرکت ندارد فقط دنبال مقصر می گردیم.

یا شورای نگهبان یا دولت مستقر و یا تمامی نهادهایی که مستقیما در رفاه و معیشت مردم نقش اساسی داشته اند را آماج انتقادات خود قرار می دهیم اما نامی از انتخاب غلط خود نمی بریم .

قصد محاکمه و سرزنش خود را نداریم اما بپذیریم که شرابط امروز کشور محصول رفتارهای انتخاباتی خودمان بوده و نمی توانیم با فرافکنی خود را از قضاوت عمق وجدان خود کنار بکشیم پس شایسته بوده و هست که هم در انتخابات شرکت کنیم و هم نظر خود را شفاف و روشن بیان کنیم و گرنه عدم شرکت ما و یا رای باطله دادن نمی تواند روند مردمسالاری را خدشه دار سازد زیرا قانون در کشور تعیین وضعیت در تمام شرایط را فراهم کرده است. 

*رضا احمدزاده*