به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، بعداز ظهر چهارشنبه دوم تیرماه، حادثهای دلخراش در حاشیه بازدید خبرنگاران محیطزیستی از تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه کام مردم و بخصوص اصحاب رسانه را تلخ کرد.
اتوبوس حامل خبرنگاران که گویا دچار نقص فنی در سیستم ترمز بوده است در جاده باریک منتهی به تونل انتقال آب، واژگون میشود که در این حادثه 21 تن مصدوم و متاسفانه 2 تن از خبرنگاران نیز جان خود را از دست میدهند.
مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و جمهوری اسلامی (ایرنا)، دو بانوی خبرنگاری بودند که در حادثه واژگونی اتوبوس جان خود را از دست دادند، دردناکتر اینکه مهشاد کریمی 3 روز بعد از ماموریت کاری به ارومیه قرار بود ازدواج کند اما در روزهای منتهی به مراسم ازدواجش نیز بنابه رسالت خبری خود در این بازدید حضور مییابد.
میز کار مرحومه مهشاد کریمی، خبرنگار ایسنا که روز گذشته در حین ماموریت
بر اثر واژگونی اتوبوس در آذربایجان غربی درگذشت.
نکتهی تاسفباری که در میان اخبار روز گذشته، جامعه خبری کشور را بیش از پیش آزردهخاطر کرد، رفتار توهینآمیز عیسیکلانتری رییس سازمان محیطزیست در مقابل خبرنگارانِ حادثهدیده بود؛ انتظار میرفت عیسی کلانتری که بعنوان دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه از خبرنگاران برای تنظیم گزارشِ عملکرد دولت دعوت کرده بود لااقل به گونهای رفتار کند که نشان دهد از حادثهی پیشآمده برای خبرنگاران متاثر است نه اینکه با ژستی حاکی از بیتفاوتی در جمع بازماندگان این حادثه حاضر شود. (لازم به ذکر است عیسی کلانتری همان فردی است که اسفندماه سال گذشته به اتهام توهین به امام خمینی(ره) به ۴ ماه حبس تعزیری و منع عضویت در احزاب و گروهها سیاسی و اجتماعی به مدت ۲ سال محکوم شد.)
متاسفانه وقوع چنین حوادثی در ایران آنقدر زیاد است که در عرض چند روز به فراموشی سپرده خواهد شد اما برخی مسائل و ضعفها آنچنان ریشهدار است که با گذشت زمان فراموش نخواهد شد؛ خبرنگاران علیرغم نقش بسزایی که در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، محیطزیستی، بینالمللی و... ایفا میکنند و کارشان جزو مشاغل سخت محسوب میشود غالبا از حداقل امتیازات شغلی نیز برخوردار نیستند؛ گزاف نیست اگر بگوییم خبرنگاری اساسا در ایران "شغل" به حساب نمیآید.
وضع مطبوعات در ایران خوش نیست و گویا در این میان دیواری کوتاهتر از خبرنگاران پیدا نمیشود؛ امروزه کارگران، کارمندان، معلمان، پرستاران و بسیاری از افراد در ردههای مختلف شغلی از وضع معیشتی خود گلهمندند اما باورش هم دشوار است که قاطبه خبرنگاران نه حقوق ثابت دارند، نه بیمه بازنشستگی دارند و نه حتی قرارداد رسمی برای کار در موسسات خبری با آنان منعقد میشود، اگر رسانههای وابسته به دولت و سازمانهای رسمی را فاکتور بگیریم، باقی خبرنگاران بصورت پارهوقت و با درآمد حقالتحریری امرار معاش میکنند که این شرایط، خبرنگاران را با مشکلات متعدد اجتماعی و حتی خانوادگی مواجه کرده است.