قلاده های طلا را اگرچه
برخی کاملا سیاه نمایی و تخریب دستگاه اطلاعاتی کشور می دانند و برخی دیگر
آنرا صددرصد مثبت ارزیابی می کنند اما این فیلم نیز همچون همه فیلمها دارای
نقاط مثبت و ضعفی است که البته عمده منتقدان نقاط ضعف را صرفا در قبال
برخی از محتوای فیلم عنوان می کنند.
به گزارش سرویس رسانه و ارتباطات بی باک، در همین راستا زهره
سادات لاجوردی فرزند شهید بزرگوار سید اسد الله لاجوردی
و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار بی باک گفت: فیلم قلاده های طلا دارای
نقاط مثبت زیادی است که مهمترین آن تبیین عمده حقایق پشت پرده برخی از
حوادث بعد از انتخابات 88 بصورتی هنرمندانه می باشد.
عضو
جبهه پایداری انقلاب اسلامی افزود: به نمایش در آوردن هنرمندانه نقش سرویس
های جاسوسی غرب و برخی سفارتخانه ها و افراد داخلی در اغتشاشات پس از
انتخابات ریاست جمهوری دهم و محتوای غنی این فیلم نشان از هنربالای این
کارگردان ارزشی دارد.
این استاد دانشگاه و معاون مرکز
امور بانوان در دولت نهم و دهم پیرامون نقطه ضعف این فیلم به
خبرنگار ما گفت: به نظر من با وجود نقاط مثبت زیادی که در این فیلم مشهود و
غیرقابل انکار است و همگان به آن اذعان دارند، با این حال درباره سیستم
اطلاعاتی کشور کم لطفی شده و درباره نفوذ دشمن در دستگاه اطلاعاتی کشور به
نوعی اغراق شده که این موضوع ناخواسته اقتدار دستگاه اطلاعات را در ذهن
مخاطبان پایین می آورد.
گفتنی
است، "قلاده های طلا" این روزها آنچنان بر سر زبانها افتاده که در کمتر
محفلی از دوستدان سینما یافت می شود که پیرامون این فیلم اظهار نظر نکنند
اما واقعیت امر این است که جدای از برخی انتقادات به این فیلم، رمز موفقیت
کارگردان قلاده های طلا را تنها در ولایت مداری وی می توان جستجو کرد.
بی
شک ظهور قلاده های طلا حاصل توجه کارگردان متعهد آن به همان نکاتی است که
ولی امر مسلمین جهان در سال 85 و در دیدار با جمعی از کارگردانان سینما و
تلویزیون آنرا گوشزد کرده بود.حضرت
امام خامنه ای در آن دیدار پیرامون عوامل موثر بر کاستی و کژی برخی فیلمها
نکاتی را گوشزد کردند و از اهالی سینما خواستند که نسبت به این عوامل توجه
ویژه داشته باشند.در ادامه بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در دیدار با کارگردانان سینما در سال 85 تقدیم می گردد:
* اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا می برد. من این را می خواهم عرض بکنم؛
یعنی شماها یک مسئولیت سنگینی دارید. همانطور که دوستان گفتند،هیچ کس به
شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و
شوق شما بوده که وارد این میدان شده اید؛ اما حالا که وارد شده اید، این
مسئولیت را بپذیرید. شما می توانید خیلی اثر بگذارید. ببینید! من وقتی به یک
واعظ، یک روحانی و یک نویسنده کتاب دینی - که او هم یک روایتگر حقایق و
معارف محسوب میشود - خطاب می کنم و می گویم آقا شما مواظب حرف زدنت،مواظب
لغتی که به کار می بری و مطلبی که متناسب با زمان انتخاب می کنی، باش؛ اگر
حرفی را که اینجا نباید بزنی، زدی، یا باید بزنی، نزدی، و به خاطر حرف تو
یک جوانی به دین بی اعتقاد شد یا یک حقیقتی از حقایق دینی را به خاطر گفتار
تو کج فهمید؛ تو پیش خدای متعال مسئولی؛من می خواهم به شما بگویم، این
تذکر به شما که برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنری بسیار کارآمد
در اختیار شماست، طبعا با یک ضریب خیلی بالایی مضاعف میشود؛ بگویم ده
برابر؛ یقینا بیشتر؛ یعنی شما ببینید تاثیر یک فیلم هنریِ کارآمد در مقایسه
با یک منبر چقدر فاصله دارد!
* خوب، شما می توانید سازنده اخلاق
باشید؛ عکسش هم ممکن است. شما می توانید در نسل جوان این کشور صبر،
امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همه چیزهایی که یک جامعه پیشرفته نیاز
دارد، القا کنید. می شود هم به جای امید، نومیدی القا کرد؛ می شود به جای
شوق، رکود القا کرد.
* آقای حاتمی کیا می گویند به ما درجه بدهید؛
خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجه ای را به شما بدهم! درجه ی شما،
درجه ی خدایی است. این ذوق و استعداد هنری که شماها دارید، این همان درجه
ای است که به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهای مادی مدرجش
کنیم، ضایعش کرده ایم. البته ما از شما قدردانی می کنیم؛ هم قدردانی می
کنیم، هم انتظار داریم. یعنی من رودربایستی نمی کنم، بنده به عنوان یک
روحانی، حقیقتا از شما مجموعه ی کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهای
دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی می گوییم، نباید فورا ذهن به
سمت چهارشنبه سوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال
فرهنگی. در مقابل این القای دویست ساله فرهنگی غرب، یک ملتی بیاید به فرنگ
خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهی با
رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این
تقویت می شود. آنجایی که لازم است نروید، نروید؛ آنجایی که لازم است به
جشنواره های بینالمللی بروید، بروید؛ با این نیت بروید - حالا آقای عیاری
به دوستان «کَن» لطف کردند و از آنها دفاع کردند که به ایشان گفته اند،
شما چرا اینقدر سیاه نمایی می کنید که فیلم شما را ما نتوانیم نشان
بدهیم؛ باید دید آقای عیاری چه کار کرده بوده که آنها دلشان به حال ملت
ایران سوخته - بالاخره من حرفی ندارم که شما از آنها دفاع کنید؛ اما این را
واقعا من هم خبر دارم. من با اینکه نه سینمایی هستم و نه با این چیزها
ارتباط دارم؛ اما بالاخره می دانید طبعا اطلاعات ما محدود به راههای
اطلاعگیری شماها نمی شود؛ ما اطلاعات وسیع تری داریم. ما خبر داریم که
همین مجموعه های جهانی، از جمله کَن - حالا که اسمش را آوردید - و بعضی از
جشنواره های دیگر، واقعا دارند کار می کنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست
می دارند که از حضور هنرمند برجسته ایرانی در آنجا، در جهت سیاسی، یک
استفاده هایی ببرند.
* بالاخره نیات سیاسی هست.عجیب هم نیست؛ ما هم
در برخی از مسایل فرهنگی بین المللی، نیات سیاسی داریم، پنهان هم نمی
کنیم. ما در رابطه با خیلی از کشورها با جهت گیری سیاسی کار فرهنگی میک
نیم.آنها هم همین کار را دارند با ما می کنند.ما باید حواسمان جمع باشد و
هوشیار باشیم.
*مرحوم حاج احمد آقا به من گفت، حاضر شدند بابت یک
اعلامیه ی حج امام هشتاد هزار دلارِ آن روز بدهند که در یکی از روزنامه
های امریکا - همین روزنامه های معروفی که هست - چاپ بشود، ولو به صورت
آگهی؛ اما نکردند. این را حاج احمد آقا خودش به من گفت، گفت ما تلاش کردیم؛
اما حاضر نشدند چاپ کنند.