قیام 15 خرداد آثار متعددی را در حوزههای مختلف بر جای گذاشت که از جمله آن میتوان به موارد فوق اشاره کرد؛ نخست آنکه رهبری حرکتهای مخالف رژیم را به مذهبیها منتقل کرد و چپیها را به حاشیه راند، دوم آنکه کشتار مردم در قیام 15 خرداد، چهره مزدورانه شاه را که تا آن زمان تقصیرها را به گردن نخست وزیران میانداخت، افشا کرد به گونهای که انقلابیون پس از آن به راههای اصلاحطلبانه پشت کرده و سرنگونی نظام سلطنتی را خواستار شدند.
پس از این ماجرا بود که طرد همه قدرتهای بیگانه از ایران مورد توجه قرار گرفت و سرانجام قیام 15 خرداد و نقطه آغاز نهضت بازگشت به خویشتن در کشور شد، از آن پس انجمنهای اسلامی در نقاط مختلف پدید آمدند و جو غیر اسلامی در دانشگاهها و دیگر مجامع به آرامی شکسته شد.
با توجه به فرارسیدن ایام 15 خرداد، اهمیت تاریخی قیام مردم به رهبری
امام خمینی(ره) رهبر بزرگ جهان اسلام، ارتباط تنگاتنگ این واقعه با پیروزی
انقلاب اسلامی ملت و موضوعاتی از این دست به همین مناسب گفتوگویی را با
حجتالاسلام «علیرضا عاشوری» استاد حوزه انجام دادیم که به شرح زیر است.
- در مورد علل وقوع حماسه خونین 15 خرداد و ریشههای آن توضیح دهید.
در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخيمان رژيم ستمشاهى به خانه ساده و بیآلايشى در قم يورش برده و امام خمينى(ره) را كه سه روز پيش از آن، به مناسبت عاشوراى حسينى در مدرسه فيضيه طى سخنان كوبندهاى پرده از جنايات شاه و اربابان آمريكايى و اسرائيلى او برداشته بود، دستگير كرده و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.
باید توجه داشت گرچه این فریاد اعتراض مردم به خاک و خون کشیده شد ولی
موجب شد تا رژیم شاه نتواند اقدامی جدی علیه حضرت امام(ره) انجام دهد به
طوریکه پس از 58 روز از آن واقعه، بازداشت حضرت امام خمینی(ره) را به حصر
تبدیل و مجموعاً پس از ده ماه، در 15 فروردین 43 از حصر نیز آزاد کردند.
-بنا به فرموده مقام معظم رهبری علت قیام مردم در نیمه خرداد سال 1342 این بود که امام امت حقایقی را با مردم در میان گذاشتند لطفا در این باره هم توضیح دهید.
بله همین طور است در واقع مقام معظم رهبری سالها قبل در یک گزارش اجمالی از حماسه 15 خرداد فرمودند: « علت قیام مردم در نیمه خرداد سال 1342 این بود که در روز عاشورای آن سال که مصادف با سیزدهم خرداد میشد، امام امت حقایق افشا نشدهای را با مردم در میان گذاشتند که تا آنروز برای بسیاری از سیاستمداران قابل فهم نبود».
مواردی نظیر اینکه اسرائیل میخواهد در ایران قرآن نباشد، اسرائیل
میخواهد در ایران روحانیون نباشند، اسرائیل میخواهد در ایران اسلام نباشد
از جمله مسائلی بود که امام خمینی(ره) درباره آن افشاگری کرده و با مردم
سخن گفتند و همین امر موجبات کینهتوزی بیشتر استعمار خارجی و استبداد
داخلی را علیه امام امت و ملت مسلمان فراهم کرد.
-نقطه عطف انقلاب اسلامی سال 57 چه بود و چه عناصری در قیام 15 خرداد نقش داشتند؟
در این مورد به سخنان مقام معظم رهبری اشاره میکنم، بنا به فرمایش ایشان؛ سه عنصر رهبری، مردم و انگیزه مذهبی در قیام 15 خرداد نقش اساسی داشتهاند و به بیان دیگر نطفهی انقلاب ما با این سه عنصر بسته شد و هیچ یک از احزاب، گروهها و دستهجات و سردمداران سیاسی و مدعیان مبارزه و مقاومت در این حرکت کوچکترین نقشی نداشتند.
در واقع حرکت انقلابی ما با همین سه عنصر که نطفه اصلی انقلاب ایران را تشکیل میدادند، به راه خود ادامه داد و در طول این مدت بیشترین کسانی که کار فکری اسلامی و سیاسی کرده و مردم را برای یک حرکت عظیم عمومی آماده میکردند، علمای اسلامی، طلاب جوان، گویندگان مبارز در سطوح مختلف علمی بودند.
-استبداد و استعمار چه شرایطی را برای کشور ایران و مردم ایجاد کرده بود؟ شرایط ایران قبل از انقلاب چگونه بود؟
کشور ايران تا 150 سال قبل از انقلاب اسلامی، يك دوره تاريك و ذلتباری را گذرانده بود؛ به گونهای که حاکمان کشور، نه تنها در تحولات جهانی هيچ نقشي نداشتند بلکه در مسايل داخلی خود هم منفعل بودند و فقط تصميمات كشورهای استعماری را اجرا ميکردند.
وضعیت به گونهای شده بود که استعمارگران از اقصی نقاط عالم میآمدند، مردم منطقه را اسير و داراییهای آنها را غارت میكردند و تمام اینها در حالی اتفاق میافتاد که حاكمان ايران اصلاً مطلع نمیشدند چه رسد كه بخواهند اقدامی علیه آن انجام دهند.
از طرفی در حوزه سياست كاملاً دنبالهروی بیگانگان بودند، در حوزه علم و فناوری هيچ دستاورد قبال توجه و عرضهای نداشتند، در حوزه حفظ تماميت ارضی كشور، بسيار ضعیف بودند، معاهدات ذلتبار تركمانچای و گلستان و جدايی هفده شهر قفقاز از ايران، اشغال بوشهر و قزوين و تهديد دولت مركزی، و روی كارآوردن حكومت پهلوی توسط انگليس، همگی از سرگذشت تلخ و خجالتآور ايران قبل از انقلاب است.
کار به جایی رسیده بود که رؤسای سه كشور از متحدين جنگ جهانی دوم بدون اجازه حاكميت ايران وارد تهران شدند و حتی به ديدن شاه ايران هم نرفتند وقتی هم كه شاه ايران برای ديدار با آنها وارد اتاقشان شد، آنها برايش بلند نشدند.
وقتی آنها یعنی (سران آمريكا و انگليس و شوروی) در تهران میخواستند برای سرنوشت جنگ جهانی دوم، تصميم بگيرند و نيروهای خودشان را از ايران خارج يا در آن نگه دارند، اصلاً نظر شاه ايران را نپرسيدند! چرا چون برايشان اهميتی نداشت!
البته يك دورههای موقت افتخارآمیزی هم داشتيم؛ مثل فتوای تحريم تنباكوی ميرزای شيرازی، دخالت علما در قضيه مشروطيت، حكومت سه ساله و نهضت ملی شدن نفت، اما حركتی كوتاه و بعضاً ناكام بود در حالیکه انقلاب اسلامی كاملاً ورق را برگرداند و روح عزت را احياء كرد و فرهنگ «ما میتوانيم» را در جامعه نهادینه کرد.
* شبستان