به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهیختگان، چه بلایی بر سرمان آمده یا درحال آمدن است
نمیدانم، اما اینکه هر روز از یک بحران و یک مساله بحرانی بنویسیم، یعنی
نه فقط یکجای کار، بلکه چندجای کار میلنگد و ایرادی هست. یک روز از مساله
آب و بحران پیشروی کشور، کمبارشی و از دست رفتن منابع طبیعی مینویسیم،
یک روز از نابودی جنگل، خاک و...، یک روز از آلودگی هوا و کیفیت بد
نفسهایی که به شماره افتاده، یک روز از اقتصاد و معیشت و مهاجرت، روز دیگر
و حالا هم از جمعیت و مساله فرزندآوری! گمان من این است که تا مساله به حد
بحران نرسد، از یک موضوع اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی به یک مساله
امنیتی تبدیل نشود، کسی نه گوشش بدهکار است و نه اصلا متوجه عمق فاجعه و
بحران، به همین خاطر هم هست که رسانه جز مخابره بحران و اخبار منفی،
مدتهاست خوراک دیگری ندارد.
در ماجرای آب بهرغم تمام هشدارها به این مرحله رسیدیم، در ماجرای جمعیت،
فرزندآوری و پیری کشور و... هم الان گویا در همین مرحله قرار داریم و آینده
هم که همچون سابق مبهم و نامعلوم. نکته قابلتامل و توجهتر هم اینکه
اتفاقا در ارتباط با این موضوعات الیماشاءالله اظهارنظر و نشست و سمینار و
مقاله وجود دارد، اما دریغ از یک فعالیت یا سیاست درست و عملی که به بهبود
شرایط موجود کمک کند. در همین مورد جمعیت و فرزندآوری و... که مساله اصلی
این گزارش است، بارها و بارها نشستهای گوناگون، اظهارنظرهای متعدد و مختلف
و طرحها و ایدههای فراوان بیان شده است، اما خروجی چیست؟ اینکه هر از
چندگاهی، حین اعلام آمار و اطلاعات جمعیتی کشور به این نتیجه میرسیم که
وضعیت فرزندآوری و جمعیت در کشور مناسب نیست و همین را هم با الفاظ و لغات
خاص و عجیبی به خورد مردم و رسانهها میدهند. اینکه دچار سونامی پیری
شدهایم، اینکه تا فلان سال آینده دچار زاد و ولد منفی میشویم و ولادتها
بهشدت کاهش پیدا میکند و رشد جمعیت منفی میشود و... .
نرخ رشد جمعیت در سال 1415 به صفر میرسد
بگذارید ابتدا چند اظهارنظر، آنهم نه اظهارات کهنه، اتفاقا از همین
جدیدترها با هم مرور کنیم. ببینیم از منظر مسئولان و کارشناسان این حوزه
وضعیت جمعیتی ایران چگونه است. ابتدا به سخنان محمدجواد محمودی رئیس کمیته
سیاستهای جمعیتی شورایعالی انقلاب فرهنگی اشاره میکنم. او ضمن اشاره به
مهاجرفرستی سالی 100 هزار نفر در کشور گفت: «این عامل باعث میشود نرخ رشد
جمعیت میهن اسلامی کمتر از نرخ رشد طبیعی شود. پارسال یک میلیون و 196 هزار
تولد و 400 هزار فوت در کشور اتفاق افتاده و هماکنون نرخ باروری در کشور
به کمتر از دو فرزند رسیده است. کشور هرچه بهسمت جلو حرکت میکند، باتوجه
به اینکه ساختار سنی بهسمت سالخوردگی میرود، تعداد مرگومیرها بهشکل
طبیعی افزایش داشته و زادوولدها هم بهطور طبیعی درحال کاهش است.
پیشبینیها حاکی از این است که بین سالهای 1410 تا 1415 نرخ رشد جمعیت
کشور به صفر برسد. نرخ افرادی که در گروه جمعیت فعال هستند، در سال 1430
بهشدت کاهش پیدا میکند. نگرانی اصلی برای آینده اینکه نرخ رشد جمعیت کشور
به صفر میرسد و جامعه رو به سن سالخوردگی میرود.»
25 درصد کاهش موالید طی 4 سال
حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت ایران
هم با تاکید بر روند کاهشی رشد جمعیت در کشور گفت: «در چهار سال اخیر،
روند زادوولد در کشور حدود 25 درصد کاهش داشته است. در سالهای 94 و 95
نرخ باروری زنان در ایران نزدیک به 1.2 بود، ولی اکنون این نرخ 7.1 است. از
یک میلیون و 570 هزار تولد در سال 94 به یک میلیون و 196 هزار تولد در سال
98 و یک میلیون و 120 هزار تولد در سال 99 رسیدیم. حدود 17 درصد موالید
کشور در خانمهای بالای 35 سال است.»
میزان باروری در کشور بهشدت کاهش یافته است
سوای مسئولان، چهرههای علمی و پژوهشگران این حوزه هم هشدارهای متعدد و
گوناگونی را نسبتبه آینده کشور و میزان موالید در ایران دادهاند. نادر
مطیع حقشناس، استادیار جمعیتشناسی و عضو هیاتعلمی موسسه مطالعات و
مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور با بیان این نکته که درحال حاضر میزان
باروری کل به حدود دو فرزند رسیده است، گفت: «درحالیکه براساس
استانداردهای جمعیتی باید 2.1 فرزند یعنی در سطح جانشینی باشد و تا 2.3
فرزند افزایش یابد، میزان باروری در کشور بهشدت کاهش یافته است. در سال 98
و 99 میزان رشد جمعیت کشور، زیر یکدرصد برآورد شده که یک نقطهعطف در
تحولات جمعیتی کشور است.»
سرعت کاهش نرخ باروری در جهان را بهنام ایران ثبت کردیم
صالح قاسمی، کارشناس جمعیتشناسی هم در ارتباط با مساله فرزندآوری در ایران
مطرح کرد: «طی دهههای 50 و 60 و درنهایت دهه 70، اوج کاهش فرزندآوری با
سرعت زیاد اتفاق افتاد، بهنحویکه از حدود 6 فرزند بهازای هر زن در دهه
60 تا سهدهه بعد یعنی در دهه 90، این میزان به حدود 1.6 فرزند بهازای هر
زن رسید و سرعت کاهش نرخ باروری در جهان را به نام ایران ثبت کردیم. جهان
برای مقابله با بحران کاهش فرزندآوری دقیقا ناظر بر اوضاع اقتصادی و فرهنگی
دو راهبرد دارد که هر دو راهبرد ناظر بر این مسائل هستند؛ یعنی راهبرد
اقتصادی و راهبردهای فرهنگی که راهبرد اقتصادی یعنی اعطای مشوقهای
اقتصادی و مالی برای رفع موانع اقتصادی خانوادههایی که قصد فرزندآوری
دارند و راهبرد فرهنگی هم که بهمعنای ارزشگذاری اجتماعی برای فرزندآوری
است؛ یعنی تغییر نوع نگرش و سبک زندگی به فرزندآوری است.»
هم مساله و هم مشکلات عیان است، راهکار چیست؟
همه این ادعاها و آمار و ارقام، سوای تناقضاتی که در برخی اعداد وجود دارد،
نشان از یک مساله دارند و آن هم اینکه وضعیت جمعیتی کشور مساعد نیست، یا
در بیان بهتر، در آینده چشمانداز خوب و مطلوبی پیشروی کشور وجود ندارد و
دچار بحران جمعیتی خواهیم شد. بخش اصلی این بحران جمعیتی هم مساله
فرزندآوری است. اما روی دیگر این ماجرا، اقدامات و سیاستهایی است که برای
بهبود وضعیت و فرار از این بحران درنظر گرفته میشود. اگر قرار باشد تمام
این راهکارها را اینجا سیاهه کنیم و بنویسیم، احتمالا چندین جلد کتاب
خواهیم داشت، منتها اگر قرار بر نوشتن از سیاستهای عملی و اثرگذار باشد،
بعید میدانم حتی امکان به انتها رساندن یک خط و جمله هم فراهم شود. از جهت
علل بروز چنین وضعیتی هم چون مساله آشکار و هویدا است و من و شما هم
میتوانیم همین الان 10 مورد از اصلیترین علل ایجاد چنین وضعی را پشتسر
هم ردیف کنیم، به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بسنده میکنم.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برای شناسایی عوامل بازدارنده فرزندآوری
پژوهشهایی ملی انجام شده است؛ نتایج یکی از این تحقیقات در سال 1396 به
این صورت است که: «نگرانی از آینده تحصیلی و شغلی فرزندان، افزایش مشکلات
اقتصادی با آمدن فرزند جدید، درآمد ناکافی و نداشتن مسکن مناسب در 4 رده
اول انتخاب پاسخگویان در بیان عوامل بازدارنده فرزندآوری بودهاند. 76 درصد
خانوادهها بهدلیل نگرانی نسبتبه آینده شغلی فرزندانشان، 71 درصد
بهدلیل افزایش مشکلات اقتصادی با تولد فرزند جدید، 68 درصد بهدلیل درآمد
ناکافی و... مخالف فرزندآوری هستند.» پس هم مساله مشخص است و هم مشکلات،
راهکار چیست؟ تقریبا جز چند طرح و برنامه اجرا نشده و اظهارات فراوان، هیچ!
طرحهای فانتزی برای یک مشکل جدی
به راهکارهای ارائهشده و سیاستهای اعلامی برای برونرفت از این بحران که
مراجعه میکنیم، با چیز دندانگیری مواجه نمیشویم. یا حداقل در قیاس با
برنامهها و سیاستهای سایر کشورها، ایران کار خاص و شاقی نکرده و افسار
مدیریت جمعیت در کشور رهاشدهتر از هر کشوری دیده میشود. با این اوصاف به
همین اندک برنامهها و دغدغهها هم که مراجعه میکنیم، کورسوی امید فهم
بحران و الزام ارائه راهکار عملی خاموش میشود. مثلا چندوقت پیش بود که بعد
از مدتها بیخبری و بیتوجهی به مساله جمعیت، حذف غربالگری اجباری جنین
بهعنوان یکی از راهکارهای افزایش جمعیت در کشور و جلوگیری از سقط جنین
عنوان شد؛ مسالهای که حواشی آن بسیار بیشتر از اثرگذاریای بود که میتوان
از اجرای چنین سیاستی متصور بود. پیشتر در همین صفحه و همین روزنامه در
ارتباط با حواشی و میزان اهمیت و اثرگذاری اجرا یا عدم اجرای غربالگری جنین
نوشتیم و مرور دوباره آن لطف خاصی ندارد. منتها همانجا به یک مساله مهم،
یعنی رسیدگی به وضعیت و حل مشکل زوجهای نابارور اشاره کردیم؛ ماجرایی که
در ادامه همین گزارش به آن جدیتر خواهیم پرداخت. اما قبل از آن بد نیست به
طرح جدید مجلس برای افزایش جمعیت و تشویق زوجین برای فرزندآوری اشاره
کنیم.
امیرحسین بانکیپورفرد، رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت در رابطه با
موضوع فرزندآوری و جوانی جمعیت اظهار کرد: «60 درصد جمعیت کشور به داشتن
فرزند سوم علاقه دارند و ما درصدد این هستیم که این بخش را تقویت کنیم. به
همین منظور، یکی از کارهای خوبی که در این طرح دیده شده، بحث اعطای زمین
150 تا 200 متری است که به کسانی داده میشود که فرزند سوم به بعد آنها به
دنیا میآید. ما برای هر خانوادهای که فرزند سوم به بعد آنها به دنیا
بیاید، یک وام 150 میلیون تومانی مسکن و از طرف دیگر، برای هر فرزند اول یا
دوم نیز یک سهام یک میلیون تومانی درنظر گرفتهایم که این مساله را در
بودجه امسال هم مدنظر قرار دادهایم که این سهام رشد میکند و آینده خوبی
دارد.» البته خیلیها این طرح و مشوقهای موجود در آن را کارگشا و خیلی
دیگر هم آن را همچون یک مسکن موقت شبیه وام ازدواج برای تشویق زوجین برای
آغاز زندگی مشترک دانستند و گفتند زخم عدم استقبال از فرزندآوری آنقدر
عمیق هست که با چنین مشوقهایی (خصوصا در قیاس با بقیه کشورها) نمیتوان آن
را بهطور کامل التیام بخشید.
در کشور حدود 4 میلیون زوج نابارور داریم
و اما ماجرای زوجهای نابارور و لزوم رسیدگی به وضعیت و حل مشکل آنها.
همانطور که قبلا گفتم در گزارشهای متعددی که حول مساله زوجهای نابارور
که تعداد آن بسیار قابل توجه هم است از لزوم رفع موانع و مشکلاتی که دارند،
عایدی بیشتر نسبت به خروجی طرحهایی نظیر عدم غربالگری جنین و...
نوشتیم. با ارائه راهکار و از آن مهمتر حمایت کامل از این زوجها میتوان
بخش درخور توجهی از مساله فرزندآوری در کشور را حلوفصل کرد. منتها ذیل
سیاستهای غلط و عدم حمایت کامل، چه از نظر مادی و چه معنوی، این خیل کثیر
زوجهای نابارور در کشور بلاتکلیف و پرمشکل رها شدهاند و ما تمام هموغم
خود را بند طرحهایی کردهایم که هیچ ضمانت اجرایی درستی ندارند و فقط
حاشیهآفرینی کرده و میکنند.
در ترسیم فضای حاکم بر این زوجها و مزیت یا مشکلاتی که دارند و
اثرگذاریای که میتوانند در بحث جمعیت کشور داشته باشند ابتدا به سخنان
محمدرضا صادقی، رئیس پژوهشگاه ابن سینا اشاره میکنم. او چند روز پیش در
نشست خبری به مناسبت روز جمعیت، گفت: «از سال 1393 پیرو ابلاغ سیاستهای
جمعیتی کشور توسط مقاممعظمرهبری، ایشان در زمینه بحث فرزندآوری، تحکیم
بنیان خانوادهها و تکریم سالمندان تاکیداتی داشتند. در ارتباط با
فرزندآوری امروزه این دغدغه جدی است. زیرا بحث فرزندآوری برای مدتی با توجه
به سیاستهای جمعیتی مغفول مانده بود. این موضوع تبعاتی دارد و باعث
میشود در آینده نهچندان دور نیروی کار و جوان کافی نداشته باشیم و با
مشکل مواجه خواهیم شد. این موضوع باید مورد توجه جدی قرار گیرد. اکنون حضور
سازمانهای بیمهگر بهعنوان بازوی اصلی در ارائه خدمات حوزه درمان
ناباروری نقش مهمی دارد. از طرفی رسانهها هم جایگاه بسیار مهمی دارند و هر
موضوعی که در کشور بهعنوان چالش اساسی مطرح شده رسانهها کنار ما بودند.
وظیفه ما بهعنوان بخش بسیار کوچک جامعه این است که با ایجاد چنین
اجتماعاتی به افزایش فرزندآوری کمک کنیم. از جمعیت حدود 84 میلیونی کشور
حدود 26 میلیون زوج داریم و براساس برآوردهای جهانی 15 درصد زوجین در دوره
باروری از سن 25 سال تا 42 سال مشکل ناباروری داشته و درنهایت نیاز به
درمان دارند. پژوهشگاه ابن سینا بین سال 92 تا 94 بررسیهایی انجام داد و
متوجه شدیم این درصد در برخی نقاط تا 20 درصد هم گزارش میشود. با یک حساب
سرانگشتی در کشور حدود 4 میلیون زوج نابارور داریم. البته ذکر این نکته هم
ضروری است که در کشور قریب به 10 میلیون جوان دمبخت داریم که متاسفانه به
دلیل مشکلات فرهنگی و اقتصادی زمینه ازدواج ندارند.
اوایل انقلاب و در سالهای 55 تا 60 میزان زایمان تا 6 فرزند به ازای هر
مادر بود و این عدد اکنون به 1.8 فرزند رسیده است. با درنظر گرفتن این عدد
اگر سیاستهای جمعیتی و موانع رفع شوند پتانسیل فرزندآوری از این زوجها
حدود 10 میلیون تولد را به دنبال خواهد داشت. اما باید بهدنبال راهکاری
برای درمان آن 4 میلیون زوج نابارور باشیم. دغدغه برخی زوجین پوشش بیمه
درباره اهدای تخمک و تعیین جنسیت جنین است. ما با افتخار اعلام میکنیم که
تنها مرکزی هستیم که بحث محرمانگی و صیانت اطلاعات زوجین را بسیار جدی
میگیریم و علت ناباروری تنها میان ما و زوجین میماند. از میان زوجینی که
به ما مراجعه میکنند 10درصد کاندیدای دریافت سرویسهای اهدای تخمک هستند و
در ارتباط با سازمانهای بیمهگر، این خدمات باید به نام فرد ثبت شود و
این کار بدون درج نام امکانپذیر نیست. بنابراین اگر بیمه از ابتدا وارد
شود ناقض این قانون خواهد شد که اطلاعات زوجین نابارور فاش نشود. این
اطلاعات کاملا محرمانه است و تنها شاید در موارد خاص به مقامات قضایی ارائه
شود. میدانیم هزینهها سنگین است اما اطلاعات این بخش را نمیتوان به
سازمان بیمهگر برای پوشش خدمات ارائه کرد. در ارتباط با پوشش بیمه تعیین
جنسیت نیز امکان پوشش بیمهای وجود ندارد مگر اینکه تعیین جنسیت برای بررسی
بروز مشکل ژنتیکی باشد.»
هزینه درمان، مهمترین دغدغه زوجهای نابارور؛ وزارت بهداشت پول دارد ولی خرج نمیکند!
در همین اظهارات کوتاه میتوان علل اصلی عدم بهرهمندی از ظرفیت زوجهای
نابارور برای دستیابی بسیاری از آنها به آرزوی خودشان یعنی فرزنددار شدن و
پوشش بخش قابل توجهی از کمبود فرزندآوری در کشور را مشاهده کرد. از خود
زوجهای نابارور هم که سوال میپرسیم و پیگیر اقدامات و مراجعاتشان به
مراکز درمان ناباروری میشویم، یکی از اصلیترین دغدغههای آنها هزینه
بالای درمان ناباروری است. بسیاری از تجهیزات و داروهایی که برای درمان
ناباروری در کشور مورد استفاده قرار میگیرد، وارداتی است و باید از
کشورهای دیگر دنیا تهیه شود. همین مساله خود باعث افزایش قابل توجه قیمتها
میشود. اما در ایران باید به مساله تحریمها و اثرگذاری آن بر این اقلام و
تجهیزات هم اشاره کرد که باعث چندبرابر شدن قیمت بالای آنها میشود. طبق
اطلاعی که از برخی مراکز کسب کردم، هزینه هر سیکل در مراکز درمانی دولتی 7
تا 8 میلیون تومان و دوره کامل آن (3 سیکل در سال) بین 21 تا 24 میلیون
تومان برآورد میشود. البته در مراکز خصوصی هزینه هر سیکل، حدود 18 میلیون
تومان و هزینه دوره کامل درمانی، 49 تا 54 میلیون تومان برآورد میشود.
البته این هزینهها سوای هزینه داروهای موردنیاز، هزینه رفتوآمد و... است.
خیلی از مردم برای دریافت خدمات درمانی ناباروری از شهرستانها به تهران
میآیند و همین هزینه بیشتری را به آنها تحمیل میکند.
دولت و نهادهای حمایتی تا چه حد از زوجهای نابارور حمایت و چه میزان از
هزینههای این درمان را تقبل میکنند؟ طبق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، 85
درصد، اما براساس مشاهدات و آمار و اطلاعات موجود هم از سوی مردم و هم از
مراکز پژوهشی مثل مرکز پژوهشهای مجلس، چیزی کمتر از 30 درصد! سوای این،
امتیاز ویژهای است که پولدارها دارند و آن هم اینکه تعداد مراکز خصوصی
درمان ناباروری بسیار بیشتر از تعداد مراکز دولتی است و خدماتی هم که ارائه
میشود، به تفاوت و تمایز خدماتی است که بیمارستانهای دولتی و خصوصی
ارائه میدهند.
پدرام ضیایی، یکی از پژوهشگران این حوزه چندی پیش در ارتباط با وضعیت
زوجهای نابارور و مواجهه دولت با این زوجها در کشور گفت: «هماکنون
پیشرفتهترین و پیچیدهترین روش درمان ICSI و IVF است. ظرفیت کشور برای
ارائه این نوع درمان، 55 هزار دوره درمانی در سال است. دولت نیاز به هیچ
ردیف بودجه جدیدی برای کمک به درمان ناباروری بهصورت صددرصد هزینه ندارد؛
چراکه دولت سالانه 150 تا 200میلیارد به وزارت بهداشت میداد تا خرج درمان
ناباروری کند. با این بودجه میشد نزدیک به 90درصد هزینهها را پرداخت کرد.
اما یارانه ناچیزی به این نوع درمان تعلق میگیرد. با این یارانه فقط
هزینه مرحله اول پرداخت میشود و خود خانواده باید هزینه مراحل بعدی را
پرداخت کند. این یارانه ناچیز حتی به بعضی از خانوادهها هم تعلق نمیگیرد.
اگر زن بالای 40 سال سن داشته باشد یا در ازدواج دوم متوجه ناباروری شود،
نمیتواند از یارانه استفاده کند. پول برای درمان ناباروری هست ولی خرجش
نمیکنند.»
تلاش حداقلی برای بهبود وضعیت زوجهای نابارور
سال گذشته و در جریان تصویب بودجه سال 1400 دولت نیز، مجلس شورای اسلامی در
راستای حمایت از هزینههای درمان ناباروری بودجهای را درنظر گرفت. در بند
الحاقی 3 تبصره ١٧ آمده است: «در راستای اجرایی کردن حکم بند(3) سیاستهای
کلی جمعیت، دولت مکلف است اعتبار ردیفهای 1602001675 و 1601006001 قانون
بودجه سال 1400 کل کشور را در حسابی تحت عنوان (حساب حمایت از هزینههای
درمان ناباروری) ذیل ردیفهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متمرکز
نماید. هزینهکرد اعتبار این حساب مطابق نظر کارگروهی متشکل از نمایندگان
بیمه سلامت، سازمان تامین اجتماعی، کمیته امداد امام خمینی(ره) و جهاد
دانشگاهی و معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درخصوص موارد
ذیل خواهد بود:
1- پوشش 90 درصد کل هزینههای سه دوره کامل یکی از روشهای کمک باروری
(ICSI) و ( IVF) برای هر زوج نابارور، 2- پوشش هزینههای دارویی و
پاراکلینیک و سایر روشهای درمان ناباروری، 3- ایجاد سامانه ثبت اطلاعات
مربوط به متقاضیان دریافت خدمت درمان ناباروری و الزام کلیه مراکز خصوصی و
دولتی ارائهکننده خدمات ناباروری جهت درج مشخصات کامل کلیه دریافتکنندگان
خدمات از ایشان و 4- تعیین سهم بیمههای پایه براساس جمعیت مشمولان عضو هر
سازمان رسیدگی به نحوه هزینهکرد اعتبارات حساب موضوع این بند از حکم ماده
(1) قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور مستثنی است.
به جای طرحهای دمدستی، به جای فریاد وانفسا سر دادن، به جای ارعاب و بر
سر زدنها، بهتر این است که این نقدها را بچسبیم و مشکلات این زوجها را
حل کنیم تا حداقل دو روز دیگر گزارشی از اقداماتی که انجام شده است داشته
باشیم و مدام از پیری جمعیت و کاهش فرزندآوری نگوییم.