پایگاه 598: رهبر معظم انقلاب همانند بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر استفاده از ظرفیتهای فکری و عملی نسل جوان در اداره امور مختلف کشور تأکید دارند و بارها اهمیت و ضرورت توجه به این موضوع را به مسئولین کشور گوشزد کردهاند.
از جمله در بیانیه گام دوم میفرمایند:
«امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمان های بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.»(22/11/97)
به همین دلیل است که طی سال های اخیربویژه با مشاهده نتایج زیانبار عملکرد دولت پیر وفرتوت دولت یازدهم و دوازدهم، موضوع جوانگرایی در مناصب دولتی بیش از پیش مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است.
با این حال بهنظر میرسد که در مواردی تفسیر توصیههای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد دولت جوان، دستخوش افراط و تفریط شده و با آنچه موردنظر ایشان بوده فاصله گرفته است. برخی پا را فراتر گذاشته و با سوء استفاده تبلیغاتی از این بیانات رهبری، کاندیدای خاصی را به صرف جوانتر بودن از بقیه کاندیدا ها، مصداق فرمایشات معظم له دانسته و بقیه را غیر صالح برای تصدی پست ریاست جمهوری می دانند.
در حالی که از مجموع فرمایشات ایشان می توان فهمید که :
1-هرجا سخن از جوانگرایی بوده، تاکید بر استفاده از جوانان در سطوح مدیریتی میانی و عملیاتی است.
2- در بیانات رهبری از «دولت جوان» نام برده شده است نه «رئیس جمهور جوان». پس استفاده از جوانان حد اکثر تا سطح وزیر و استاندار مد نظر است .
3- فرمایشات رهبری در خصوص جوانگرایی، ناظر به ملاک های «کیفی» است نه «کمّی» . یعنی «جوانی» بیش از آن که به سن و سال منحصر باشد، به داشتن روحیه تحول خواهی، نشاط کاری، پر تلاش بودن، و روحیه تغییر طلبی انقلابی بر می گردد.
4- استفاده از جوانان، به معنی نادیده گرفتن تجربه نسل های اول و دوم انقلاب وکنار زدن پیران نیست .
این کج فهمی تا آنجا پیش رفت که مقام معظم رهبری خودشان ورود پیدا کردند و در چند مرحله به ابهام زدایی از مفهوم دولت جوان انقلابی پرداختند. چنان که در در 28 اردیبهشت ماه سال 96 در تشریح مفهوم جوانگرایی در دولت فرمودند:
«من البتّه –همچنانکه قبلاً هم در سال گذشته تأکید کردم و مکرّر هم گفتهام- به دولت جوان و حزباللهی معتقدم و به آن امیدوارم و البتّه دولت جوان صرفاً به معنای این نیست که باید یک رئیسدولت جوان، آن هم مثلاً جوان به معنای ۳۲ ساله داشته باشد؛ نه، دولت جوان، [یعنی] یک دولت سرِ پا و بانشاط و آمادهای که در سنینی باشد که بتواند تلاش کند و کار بکند و خسته و از کارافتاده نباشد؛ منظور این است، بعضی ها تا سنین بالا هم به یک معنا جوانند؛
حالا همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید -شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم- شصت و چند سال سنّش بود، ایشان که خیلی جوان نبود؛ اگر دَه سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم، یعنی کنار نمیگذاشتم او را که جوان هم نبود. بنابراین بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانه خوبی را میتوانند انجام بدهند. به هر حال به نظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزباللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راههای دشوار عبور بدهد»
همچنین در جایی دیگر فرمودند:
«...حالا مقایسه با اول انقلاب هم یک قدری مقایسه ناقصی است، یعنی اول انقلاب آدمهایی که بتوانند کارها را به عهده بگیرند و تجربه داشته باشند واقعا نبودند، الان هستند. پیرمرد هم نیست اما جوان سی و چند ساله و ۴۰ ساله هم نیست.
این] نیروهای باتجربه[ را وقتی داریم، نمیشود، یعنی مصلحت نیست، درست نیست که ما این آدم را در رأس کار نگذاریم و از امکان کارش و از تجربهاش و از تواناییاش استفاده نکنیم.»
با اندکی تأمل در منظومه فکری رهبرمعظم انقلاب می توان فهمید که منظور از واژه «جوان» در دولت جوان حزباللهی؛ دولتی برخودار از روحیه جهادی، با نشاط و پرتلاش و دارای انگیزه جهت حل مشکلات کلان کشور است. چنین دولتی در بزنگاههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بینالمللی به جای بهانهتراشی برای فرار از مسئولیت، از تمامی ظرفیتهای موجود کشور و محیط پیرامونی آن برای رفع موانع حرکت نظام جمهوری اسلامی به سمت اهداف مادی و معنوی خود، بهره میبرد. باید توجه داشت که در منطق سیاسی رهبر معظم انقلاب، جوانگرايی در تقابل با شايستهسالاری نيست.
نباید با تاکيد بر جوانگرايی، شايستگان را حذف کرد و يا امور را به دست جوان کمتجربهتری سپرد که فاقد شايستگي و تخصص لازم برای پیشبرد امور کلان کشور هستند. بدون شک نگرش رهبری بر سپردن امور به جوانان شايسته و صاحب صلاحيت است و بايد نسبت به اين شاخص دقت لازم را داشت تا نسخه اتخاذ شده به فساد و ناکارآمدی بیشتر منتهی نشود.
از این رو رئیس جمهور به عنوان شخص دوم نظام، علاوه بر دارا بودن دانش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی باید از پختگی و تجربه های اجرایی کلان نیز برخوردار باشد.