فارس، امسال را سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام نهاده اند و چه خوب بود که این شعار سر لوحه برخی از تصمیمات فوتبالی هم قرار گیرد.
چند روزی است که وقتی روزنامه های ورزشی را ورق می زنیم سیاه نوشته هایی در خصوص حضور بی نظم بازیکنان عراقی در فوتبال ایران را می بنیم. مطالب همه درست و به جا هستند و تلنگرهایی اساسی به برخی مدیران که نتیجه را به هر قیمتی فدای اخلاق، انضباط، فرهنگ و .... می کنند.
این نوشته ها نشانگر این است که جامعه فرهنگی و روشنفکر فوتبالی که با چشمانشان و تدبیرشان فوتبال را دنبال می کنند اشکال را دیده اند و طبق وظیفه خود آن را اعلام می کنند اما اینکه این اعتراض ها به گوش آنهایی که باید برسد می رسد یا خیر خدا داند و بس.
به طور حتم گوش شنوایی تا کنون نبوده و مدیران محترم باشگاه ها از آنجا که اسیر نتیجه گرایی و حفظ صندلی و موقعیت خود هستند، به تنها چیزی که فکر نمی کنند کیفیت بازیکنان خارجی است که جذب می کنند. هر ساله به خصوص در سه چهار فصل اخیر شاهد حضور بازیکنان خارجی خاصه بازیکنان عراقی هستیم که نه تنها باری را از دوش این تیم ها بر نمی دارند بلکه بر گرفتاری ها هم می افزایند؛ اما براستی نمی دانیم چرا هر فصل خریداران این بازیکنان عراقی که نیمی از کیفیت واقعی خود را به معرض نمایش نمی گذارند خواهان بیشتری پیدا می کنند. گویی جذب چنین بازیکنانی مد است و اگر کسی از این مد عقب بیفتد قافله رقابت را باخته است.
بازیکنان عراقی به بهانه قیمت پایین تر و آشنایی به فرهنگ فوتبالی و حتی زندگی ایرانی ها جذب فوتبال ایران می شوند اما آنچه در طول فصل از آنها دیده می شود هیچ نشانی از نزدیکی فرهنگی حداقل ورزشی با ایرانی ها دیده نمی شود.
ضرب المثل معروفی می گوید مار گزیده از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود اما مدیران مار گزیده ایرانی هر چه بیشتر گزیده می شوند بیشتر طعمه می شوند و همه خود و هم دیگران را متضرر می کنند.
هر چند که باید واقعبین بود و گفت در فوتبال که یک پدیده جهانی است و نیازمند تبادل بین المللی است منع استفاده از خارجی ها به خصوص خارجیهایی که می توانند به پیشرفت کمک کنند، تصمیمی بی پایه است، فوتبال نیازمند حضور افرادی است که بتوانیم از آنها نهایت استفاده را ببریم. به طور مثال حضور مربی با دانشی چون کارلوس کیروش نه تنها نباید ما را برنجاند باید خوشحال هم باشیم که می توانیم از داشته های این مربی پرتغالی برای ارتقای فوتبال خود استفاده کنیم. حتی می توانیم از بازیکنان تاثیرگذاری چون سزار، جانواریو و... استفاده ببریم و کلاس درسی برای بازیکنان ایرانی داشته باشیم اما اگر قرار باشد ورود هر بازیکن خارجی را بپذیریم همان بهتر که به سرمایه ایرانی و تولید کارخانه های بازیکن سازی خود اعتماد کنیم.
چه ایرادی دارد در هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال قانونی وضع شود که از ورود بازیکنان عراقی که جز هدر رفتن پول و سرمایه ایرانی چیز دیگری نصیبمان نشده جلوگیری شود و در عوض قانونی وضع شود که باشگاه ها به جای رقابت برای جذب چنین بازیکنانی که فقط برای امرار معاش و زندگی مرفه تر پا به ایران می گذارند، تیم های پایه خود را تقویت کنند و اگر می خواهند هزینه ای کنند این هزینه برای اعتماد به جوان ایرانی باشد.
در زیر می خواهیم مروری به حضور بازیکنان عراقی داشته باشیم که شاید در بعضی مواقع کمک حال تیم های خود بوده اند اما بیشتر از کمک ضرر رسانی کرده اند:
۱- احمد کاظم، او را باید جزو گروه اولی از بازیکنان عراقی نامید که به ایران آمد و در تیم پاس تهران بازی کرد. هر چند که کاظم نسبت به بازیکنان اخیر عراقی حاشیه های کمتری داشت اما او هم به نوع خود مشکلاتی در تیم پاس داشت و خیلی زود هم از فوتبال ایران رفت.
۲- عبدالوهاب ابوالهیل؛ او جزو معدود بازیکنانی بود که در تیم های فولاد و سپاهان از کیفیت خود خوب استفاده کرد اما او هم دست کمی از هموطنان خود نداشت و به خصوص در اواخر حضورش در ایران برای شرکت در تمرینات همبازی ها، کادرفنی و مسئولان سپاهان، فولاد خوزستان و حتی استقلال اهواز را عذاب داد.
۳- عمادرضا؛ بی شک نمی توان توانایی های عمادرضا در امر گلزنی را نادیده گرفت اما او گلزنی است که به همان اندازه سود فنی دارد دردسر تولید می کند. عمادرضا هیچگاه بازیکن آرامی نبوده است. یا در تمرینات دیر حاضر شده یا توقع حضور در ترکیب اصلی را دارد. بازار گرمی در پایان هر فصل و حتی دوری چند ماهه اش از فوتبال ایران هم جزو برنامه های همیشگی او بوده است. آخرین شاهکار عمادرضا امتناع از حضور در بازی سپاهان با الاهلی در لیگ قهرمانان آسیا بوده است. چه بسا که اگر عمادرضا در این بازی حضور داشت گره گلزنی تیم اصفهانی باز می شد اما او با عدم حضور خود در بازی به تیمش ضربه زد. سپاهان از بازیکنی ضربه خورد که در ابتدای فصل به سختی وی را برای بازگشت به اصفهان راضی کرده بود.
۴-جاسم کرار؛ از این بازیکن باید به عنوان نماد بی نظمی یاد کرد. حضور دو ساله او در تراکتورسازی و همه مشکلاتی که در این دو فصل در تبریز ایجاد کرد و حتی منجر به محرومیت ۶ جلسه ای او شد همه گواه این است که کرار بیش از آنکه عصای دست تیمش باشد بلای جان بوده است اما متاسفانه چنین بازیکنی در حالی که هنوز تنور نقل و انتقالات داغ نشده بود، توسط علی فتح الله زاده جذب استقلال شد و چه روزهایی که مدیرعامل استقلال به این خرید خود ننازید و حتی او را با علی کریمی مقایسه کرد. در روزهایی که اهالی قلم می گفتند این بازیکن با اخلاقی که دارد نمی تواند کنترل شود مربی و مدیرعامل استقلال پافشاری کردند که در تیمی مثل استقلال جاسم کرار درست می شود اما آنها فکر این را نکرده بودند که بازیکنانشان طاقت چنین خودسری هایی ندارند و یادشان نبود که بازیکنی مثل جباری آدمی نیست که چشم بر این مسائل ببندد و اتفاقی که نباید رخ دهد رخ داد و افشاگری های جباری کار خود را کرد و کرار فصل تمام نشده از استقلال جدا شد تا خرید بزرگ آبی پوشان این چنین ناکام سرخورده از این تیم جدا شود. جالب و شاید تاسف بر انگیز تر این بود که چنین بازیکنی به جای طرد شدن در فوتبال ایران جذب تیمی مثل شاهین بوشهر شد. بازیکنی که گفته می شود میانگین پول دریافتی اش از این باشگاه هر بازی ۲۱ میلیون تومان است. یعنی در بوشهر بازیکن حتی گمنام نبود که برای کل فصل ۲۱ میلیون تومان بگیرد و به همین شکل رفتار کند. جاسم کرار در یک فصل با دو تیم قرارداد بسته اما خبری از او در ایران نیست.
۵- سامال سعید؛ باشگاه فولاد که در معدن استعدادهای ایران قرار دارد هم اسیر بازی جذب بازیکنان عراقی شد و مدافع تیم ملی عراق درحالی که شاید در فوتبال اهواز نظیر او ۱۰ ها نفر باشند اما کشف نشده اند، پا به تیم مجید جلالی گذاشت اما سرمربی فولاد نگذاشت کار به پایان فصل بکشد و بی نظمی ها و تمارض های این بازیکن صبرش را لبریز کرد و تیر خلاصی را زد.
۷- هوار ملا محمد؛ گزیده شدن از سوی هوار ملا محمد به سهولت برای مدیران ایران اتفاق رخ داد. این بازیکن در سال ۸۸ به عضویت پرسپولیس درآمد. او آمده بود که بخشی از مشکلات این تیم را حل کند اما بی نظمی های مکرر او در حضور در تمرینات و بازگشت از عراق پس از هر مرخصی کار را به جایی رساند که بدون فسخ قرارداد از این باشگاه به عراق بازگشت و باشگاه پرسپولیس هم از او به کمیته انضباطی شکایت کرد اما جالب تر این بود که در سال ۸۹ و در نیم فصل دوم فصل گذشته باشگاه استقلال بدون اینکه تکلیف شکایت پرسپولیس مشخص شده باشد، با این بازیکن قرار داد بست و تاسف بر انگیز است که بنویسیم هوار ملا محمد همان رفتاری که با باشگاه پرسپولیس در پیش گرفته بود با استقلال هم در پیش گرفت و در حالی که سه چهار بازی به پایان فصل باقی مانده بود از جمع آبی پوشان جدا شد. خنده دار است که همین بازیکن برای فصل جدید چند مشتری پر و پا قرص هم داشت و در نهایت به ذوب آهن اصفهان رفت اما او در این تیم هم دوام نیاورده و بدون هماهنگی با باشگاه به کشورش رفته تا فک خود را جراحی کند. در واقع او هم که در بازاریابی دستکمی از عمادرضا ندارد جراحی فک را بهانه کرده تا با پولی که تاکنون گرفته دیگر نیازی به بازگشت در خود نبیند. فوتبال ما به همین راحتی حرفه ای قرار داد می بندد اما آماتورگونه با این نوع جدایی ها موافقت می کند و کسی نیست که بخواهد دادخواهی هزینه به هدر رفته از بیت المال را به دوش گیرد.
۶- نوری صبری و علا عبدالزهرا؛ این دو بازیکن هم در تیم مس کرمان کم بی حاشیه نبودند و غیبت های گاه و بیگاه و اعتراض های آنها هنوز هم در آرشیو مطبوعات خودنمایی می کند.
بازیکنان دیگری همچون جاسم غلام و محمد ناصر هم پا به فوتبال ایران گذاشتند اما با جیب پر و بی تاثیرگذاری رفتند و آنچه برای ما باقی مانده هدر رفتن سرمایه و وقت تلف کردن بوده و بس.
از حضور بازیکنان عراقی در فوتبال ایران به خوبی می توان حدس زد که دلالان این بازیکنان حضوری تاثیر گذار و قوی در بین مدیران ایرانی دارند به طوری که این همه ناکامی و سختی هایی که باشگاه ها بابت چنین بازیکنانی کشیده اند برای آنها کافی نبوده و می توان از هم اکنون حدس زد که برای فصل بعدی چند تن دیگر از این بازیکنان بی انضباط همیشه طلبکار مقابل باشگاه های بزرگ و کوچک صف می بندند و باز مدیران ایرانی با بی تدبیری محض با این بازیکنان قراردادهای کلان می بندند.
همه این مسیر پر سنگلاخ را رفته اند و می دانند اما چه می شود که برای کسی درس عبرت نمی شود؟ حتما دست هایی در کار است. دست هایی که مقابل گوش و چشم مدیران باشگاه ها قرار گرفته و با قدرت مانع از گرفتن تصمیمات درست شده است.
باید منتظر شد و دید آیا مردان فدراسیون نشین فکری به حال این کلاهای نامرغوب خارجی می کنند و اینکه کدام مدیر در فصل نقل و انتقالات در دام این بازیکنان عراقی می افتند.