به گزارش
پایگاه 598 به نقل از جهان نيوز:
امام جواد علیه السلام که تنها فرزند امام رضا(ع) است، در سال 195 ه.ق در
شهر «مدینه» به دنیا آمد. برخی تولد آن حضرت را در 10 یا 15 ماه رجب و برخی
دیگر نیز آن را ماه مبارک رمضان دانسته اند. قول مشهور 10 رجب است که شیخ
طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده است. نامش «محمد» و کنیه اش «ابوجعفر» و
مشهورترین القاب او «تقی» و «جواد» است. مادر او «سبیکه» که از خاندان
«ماریه قبطیه» همسر رسول خدا(ص) به شمار می رفت، از نظر اخلاقی در درجه
والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به گونه ای که امام رضا(ع)
از او به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و بافضیلت یاد می کرد. از القاب دیگر
امام جواد(ع)، «زکی»، «مرتضی»، «قانع»، «رضی»، «مختار»، «متوکل»، «منتخب» و
«ترجمان القرآن» است. ایشان نخستین امام از سه امام شیعیان است که در
خردسالی به امامت رسیدند.
درس بزرگ امام جواد (علیه السلام)
رهبر معظم انقلاب(مدظله): امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما
اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد
با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی
کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز
در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید
کردند. همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام
برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی
از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما
آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و
ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با
این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و
ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون
عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او
برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان
همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به
حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.۱۳۹۰/۰۳/۲۳
امام جواد(ع) در پاسخگویی به حاجات دنیایی زودتر کار را راه می اندازند
حجت الاسلام رفیعی: امام جواد(ع) در پاسخگویی به حاجات دنیایی زودتر کار را
راه می اندازند. محمد بن سهل قمی نقل می کنند؛ رفتم مکه برای زیارت خانه
خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، می گفت: خیلی دلم می خواست یک
پیراهن تبرکی از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و
اصلا موقعیت نیست و مطرح نکردم و خداحافظی کردم و آمدم.
در مسیر که با کاروان حرکت می کردیم یک وقت دیدم یک قاصدی از پشت سرم فریاد می زند که محمد بن سهل قمی کیست؟
گفتم ؛ من هستم چه کاری دارید؟ گفت؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را برای شما
فرستاده است. بقچه را باز کردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته
را برای من فرستاده است بدون اینکه من حاجات خود را مطرح کنم و به زبان
بیاورم.
ابو هاشم جعفری می فرمایند؛ مدتی بود عادت بدی پیدا کرده بودم گِل می
خوردم. یک وقتی با آقا امام جواد (ع) قدم می زدیم وارد باغی شدیم همانطور
که در باغ قدم می زدیم، خدمت آقا مشکلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدی پیدا
کردم، گِل میخورم، و حرص به این کار دارم.
آقا فرمودند؛ ما دعا می کنیم.
چند روز بعد من را دیدند، فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش
من مبغوض است، تنفر پیدا کردم با دعای شما این محبت و دوستی این علاقه که
نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر.
عزیزان امام جواد منشاء خیر و برکت هستند، یک حدیث بخوانم؛ همه راه های ترقی در این یک حدیث جمع شده است.
امام جواد(ع) می فرمایند؛〖 اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِکُلِّ
غالٍ،وسُلِّمٌ اِلی کُلِّ عالٍ.〗 «توکل بر خدا نردبان همه ی ترقی هاست.»
چرا؟ چون شما به هرچی تکیه کنی کوه یخی است آب می شود. پدر، مادر، برادر،
می میرند. پارتی، آشنا، رییس، وزیر، مرجع، و ... هر کسی و هر چیزی پیش
شماست، نابود می شود. اما آن کسی که ماندگار است خداست.
در زندگی، درس، ازدواج، شغل و...تکیه ات بر خدا باشد.
در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور می دهد؛ همه ی عالم بهت پشت
کردند ،تو ماندی تنها ،هیچ کس نبود،خودت بودی و خودت〖قُل حَسْبی الله: «بگو
خدا برایم کافیست.»
گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولی به خدا اعتماد ندارند.
خداوند متعال، جامعه شیعه را با امام جواد(ع) امتحان کرد
آیت الله میرباقری: «امامت یک منصب الهی است که خدا میدهد و آن حقیقت، روح
امامت است، مثل روحی که خداوند در آدم میدمد و میفرماید: بر او سجده
کنید. این گِل، حجاب است. امام وقتی در عالم دنیا میآید، این بدن نباید
برای ما حجاب بشود. وقتی آن روح منتقل به امام شد امام بالفعل است:
میخواهد بر حسب ظاهر، صغیر باشد یا کبیر، تفاوتی نمیکند و این فقط صحنه
امتحان ماست. امام، همان امام است و همه قوای امامت را دارد و وقتی جبرئیل و
روح در شب قدر میآیند در محضر همین امام میآیند. همانطور که آنها تواضع
میکنند و پرچمداران عالم ملکوت تدبیر خودشان را با امام هماهنگ میکنند و
ماموریتهای بزرگشان را بیچونوچرا با امام تنظیم میکنند؛ یعنی امتحانی
که دادند برقرار است، ما هم باید نسبت به امام همین رابطه را داشته باشیم.
این یکی از مراحل امتحان سنگین جامعه شیعه بود که خداوند متعال همانطور که
ملائکه را امتحان کرد این بار جامعه مومنین را امتحان کرد. یعنی امامشان را
در قالب جسمی که به حسب ظاهر خردسال است، قرار داد. این امتحان سنگینی
بود. اتفاقا یکی از ادواری که در آن انشعاب جدی در جامعه تشیع رخ نداد،
دوره امام جواد(ع) است. یعنی جامعه تشیع این امتحان را خیلی خوب دادهاند و
خیلی خوبتر امام، این امامت را بروز دادند. یعنی اینجور نبود که این
عالمان بزرگ، مقلد باشند، و واقعاً امامت در امام تجلی کرد و آنچه ما در
باب امام میگوییم در ایشان بروز پیدا کرد. ایشان به حسب ظاهر خردسال بودند
(در سن نُهسالگی) ولی شئون امامت در امام جواد (ع) در نُهسالگی محقق شد.
یعنی همان شئون امامتی که در ۶۳سالگی در وجود امیرالمومنین(ع) و در
۶۵سالگی در امام صادق (ع) بود، همان شئون امامت، در سن نُهسالگی در امام
جواد(ع) بود.
شیعه امتحان داد و خود امام هم مظهر تثبیت آن اعتقادات امامیه شدند. حضرت
به گونهای جامعه شیعه را اداره کردند که انشعاب در دوره ایشان اتفاق
نیفتاد و بعد از ایشان هم انشعابات، بسیار محدود هستند. امام رضا (ع)
میفرماید: خداوند فرزندی به برکت جوادالائمه(ع) به شیعه نداده است و این
در باب حضرت، خیلی نکته لطیفی است. و همین هم کافی است که کسی در قالب امام
نُهساله، امامت کرده است. اینطور نبود که پادشاه بازنشسته باشد و بعد
نایبالسلطنه کشور را اداره کند. واقعاً ایشان شیعه را رهبری کردند و در سن
نُهسالگی بهگونهای رهبری کردند که این افرادِ عظیمِ متراکمِ در حال
درگیری با دستگاه ابنالعباس، واقعاً مدیریت شدند و امامت امام را لمس
کردند و با امامت امام بهسوی جلو حرکت کردند.»
ماجرای حرزی که امام جواد(ع) به مأمون داد
حجتالاسلام عالی: در سلام و صلواتی که بر امام جواد علیهالسلام در بیانات
ائمۀ معصومین وارد شده، این تعبیر ذکر شده: «اللهم صل و سلم علی الامام
التاسع الفائق فی الجود علی الأجواد»؛ سلام بر امام نهمی که خیلی درب خانه
خدا میآمد، کسی که در جود و بخشش برتر از همۀ بخششگرها بود.
به همین دلیل شیعه و حتی از اهلسنّت زیاد به درب خانۀ امام جواد میآمدند.
امام جواد در آن زمان به «باب المراد» شهرت یافت؛ این در روایت ذکر نشده
اما چیزی است که در میان مردم رواج پیدا کرده بود.
«روزی کسی به امام جواد عرض کرد: به اندازۀ کرمتان به من چیزی دهید، حضرت
فرمود: نمیتوانم. کرم امام جواد وصل به کرم خدا و بینهایت است لذا
نمیتواند بدهد. آن فرد عرضه کرد: به اندازۀ ظرف من بدهید، امام 200 دینار
(200 مثقال طلا) به او داد.»
وقتی امام رضا علیهالسلام در مرو (خراسان) بودند، شنیدند خادمان امام جواد
در مدینه او را از درب پشتی به خانه میبرند؛ چون جمعیت جلوی درب اصلی
خانه میایستاد، امام رضا از خراسان نامه نوشتند و فرمودند: فرزندم! شنیدم
خادمان تو را از درب پشت بیرون میبرند، این کار را نکن، تو را قسم میدهم
به حقی که من به گردن تو دارم؛ از باب الکبیر یعنی از درب بزرگ وارد و خارج
شو و هر کسی چیزی خواست به او بده و نگران چیزی نباش.
این استاد اخلاق اضافه کرد: این فرمایش امام رضا امروز هم صادق است و امام
جواد از باب کبیر و بخشش بر شیعیان وارد میشود و اگر چیزی بخواهد حضرت او
را رد نمیکند.
در روایت هست شخص شیعهای در سیستان به امام جواد نامه نوشت و عرض کرد:
مولاجان! در اینجا برای من مشکل سنگینی پیش آمده، حاکم اینجا از دوستداران
شماست، لطفاً سفارشی کنید تا ظلم از من بر داشته شود ـ این به معنای
پارتیبازی نیست بلکه موضوع رفع ظلم بود ـ امام جواد علیهالسلام آبرو گرو
گذاشت و چیزی نوشت تا کمک به آن شیعه شود.
این کارشناس مسائل دینی اظهار کرد: شاید باورتان نشود، اما این مأمون بود
که از امام جواد حرز خواست. حرز امام جواد از مشهورترین و معتبرترین
حرزهاست. حرز یعنی دعا یا ذکری که همراه انسان برای محافظت باشد. محکمترین
حرزها، حرز امام جواد است؛ این حزر کوچکی است اما حرز اصلی خیلی مفصلتر
است و شرایط خاصی دارد. این حرز را مأمون خواست و امام جواد به او داد که
به ما هم رسیده است. ممکن است سؤال پیش بیاید که چرا امام به او این حرز را
داده؟ یعنی امام میخواستند او محفوظ بماند؟ نه شاید مصلحت را امام
اینطور دیدند.
احادیث گوهرباری از جوادالائمه(علیه السلام)
**اَلْمُؤمِنُ یَحْتاجُ اِلی تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.(تحف العقول، ص ۷۲۹ )
مـؤمن [به سه چـیز] محتاج است:
۱ ـ توفیق الهی، که کارها را بخوبی به پیش ببرد؛
۲ ـ واعظ درونی که هر لحظه او را پند و انذار دهد؛
۳ ـ پذیرش نصحیت از کسی که او را پند می دهد.
**ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ
اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ
الصَّدَقَةَ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداى متعال است:
١. نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن؛
٢. اهل تواضع كردن و فروتن بودن؛
٣. صدقه و كارهاى خير بسيار انجام دادن.
**الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعينُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءٌ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
انجامدهنده ظلم، كمکدهنده ظلم و كسى كه راضى به ظلم باشد، هر سه شريک خواهند بود.
**التَّواضُعُ زينَةُ الْحَسَبِ،
وَالْفَصاحَةُ زينَةُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زينَةُ الاْيمانِ،
وَالسَّكينَةُ زينَةُ الْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زينُةُ الرِّوايَةِ.
(بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۱)
تواضع و فروتنى زينتبخش حسب و شرف، فصاحت زينتبخش كلام، عدالت زينتبخش
ايمان و اعتقادات، وقار و ادب زينتبخش اعمال و عبادات؛ و دقّت در ضبط و
حفظ آن، زينتبخش نقل روايت و سخن است.
**الْخُشُوعُ زينَةُ الصَّلاةِ، وَ تَرْكُ مالايُعْنى زينَةُ الْوَرَعِ. (بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۱)
خشوع و خضوع زينتبخش نماز خواهد بود، ترک و رها كردن آنچه [براى دين و
دنيا و آخرت] سودمند نباشد زينت بخش ورع و تقواى انسان مىباشد.
**الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ
الْمُنْكَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما
اعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ.
(وسائلالشیعه، ج۱۶، ص۱۲۴)
امر به معروف و نهى از منكر دو مخلوق الهى است، هر كه آنها را يارى و اجرا
كند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مىگيرد و هر كه آنها را ترک و رها گرداند،
مورد خذلان و عِقاب قرار مىگيرد.
**نِعْمَةٌ لاتُشْكَرُ كَسِيَّئَةٍ لاتُغْفَرُ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۶۴)
خدمت و نعمتى كه مورد شكر و سپاس قرار نگيرد، همچون خطائى است كه غير قابل بخشش باشد.
**مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أكْثَرُ
مِنْ مَوْتِهِ بِالأجَلِ، وَ حَياتُهُ بِالْبِرِّ أكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ
بِالْعُمْرِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۳)
فرارسيدن مرگ انسانها، بهجهت معصيت و گناه، بيشتر است تا مرگ طبيعى و
عادى، همچنين حيات و زندگى بهوسيله نيكى و احسان به ديگران بيشتر و بهتر
است از عمر بىنتيجه.
**مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ
إلَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا.
(بحارالانوار، ج۷۵، ص۷۹)
هر كه خود را بهوسيله خداوند بىنياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر
كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مىگيرد،
گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
صلوات خاصه امام جواد(علیه السلام)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ
پروردگارا درود فرست بر محمد بن على
(حضرت امام جواد) كه نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدايت و
ارشاد خلق و معدن اهل وفا
وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ
و پيرو ساير صاحبان تزكيه نفس و جانشين اوصياى پيغمبر اكرم و امين بر اسرار وحى توست
اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ
بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ
أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى
پروردگارا پس چنانكه خلق را تو بواسطه
او از گمراهى به راه هدايت آوردى و از وادى حيرت جهالت نجات دادى و هر كه
لايق هدايت بود بواسطه او ارشاد كردى و هر كس قابل تزكيه نفس بود روحش را
تزكيه و صفا دادى
فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
پس اى خدا درود فرست بر او بهترين
درودى كه بر احدى از اولياء و دوستان خاصت و ساير اوصياى پيغمبر اكرمت
فرستادى كه تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حكمت بى نهايتى.
دانلود مولودی خوانی برای جوادالائمه(علیه السلام)
سید مجید بنی فاطمه
مهدی رسولی
میثم مطیعی