* زیباکلام که همیشه خود را بهعنوان یک فرد متفکر و سیاستمداری معتدل از قشر دانشگاهی به جامعه معرفی کرده بود این بار آمده بود تا بار دیگر با روشهای اسپایدرمنی از تفکرات خود دفاع کند و شاید هم قصد داشت تا با گریز زدن به تاریخ معاصر موردعلاقه خویش چهره خود را بهعنوان یک حامی پرو پا قرص دولت حسن روحانی که این روزها به دلیل عملکرد فاجعهبار دولت در موضوعات معیشتی و فقدان استراتژی عزتآفرین در برابر غرب، مقبولیت اجتماعیاش را از دست رفته میدید بازسازی کند.
* اما برخلاف همیشه و عرف معمول او این بار خود را در برابر یک تحلیلگر نمیدید. در جامعه ما مباحث سیاسی خصوصاً در اشکال دو نفره و چند نفره رودرو تجربه نشان داده بود که هریک از طرفین مبحث اگر کمترین تجربهای در زمینه فرافکنیهای کلامی و ایجاد جو رسانهای داشته باشند میتوانند با روشهای پروپاگاندایی و ژورنالیستی طرف مقابل را آچمز کرده و با شعارهای حقمدارانه نتایج باطل خود را از مبحث موردنظر استخراج کنند.
در سمت مقابل او تاریخنگاری مطرح در عرصه ثبت میدانی و مستندات مکتوب موجود و در دسترس همگان نشسته است نه یک تحلیلگر سیاسی. شایانذکر است که در جملات و واژههای بکار برده شده تحلیلگران همیشه چند واژه مکرراً دیدهشده و بگوش رسیده است. واژههایی مانند: اما، اگر، شاید، ممکن است، امکان دارد و.... و همین واژههاست که میتواند پاشنه آشیل هر تحلیلگری باشد، به این معنا که در مباحث سیاسی امکان فرافکنی مورد ادعا برای همه طرفهای مباحث وجود دارد تا آبروی خود را در یک «قاطعیت» ذهنی از ادعاهایش گرفتار نسازد و مسیر بازگشت از راه رفته را برایش میسر سازد.
* تهیهکننده و کارگردان این مناظره زیرکی خود را به بهترین وجهی نشان میدهد و اصلاحطلبان را عموماً و صادق زیباکلام را خصوصاً از حربه «واژهها» محروم میسازد، به این شکل که حضور یک مورخ چیره دست که در افکار و دستانش اسناد و مدارک تاریخی وجود دارد و از صد کلمه گفتارش 99 کلمه آن ارجاع ادعاهایش به منابع تاریخی معتبر است رودرروی زیباکلام قرار میدهد. به نظر این راقم این مناظره توانست روش جدیدی را در مقابله با استحاله طلبان و اصلاحطلبان غربگرا نشان دهد. انقلابیون و سیاسیون ولایتمدار باید این شیوه را مدنظر قرار داده و حداقل در مناظرات خود از کمکهای یک مورخ مطرح و موثق بهره ببرند زیرا سردر گمی زیباکلام نشان داد که ایشان در برابر استنادات تاریخی به همراه مباحث سیاسی توانی برای مناظره ندارند و تنها چاره کارشان استفاده از استراتژی «لوث کردن و بی اعتبار جلوه دادن و اما و اگر» هایی است که بیننده به وضوح به این ناتوانی آنان میرساند.
* زیباکلام در این مناظره میگفت: اگر کتاب مدح رضا پالانی را بیاورد معتضد خواهد خواند و وقتی با نظریه مثبت معتضد روبرو میشد از واژه خائن، دروغگو، تاریخ حکومتی و... بهراحتی استفاده میکرد لیکن در برابر استنادات مکتوب معتضد جز سکوت و دست بر دهان داشتن راه دیگری نداشت. دیدن این فیلم میتواند صحت این ادعاها را بهخوبی به اثبات برساند در نتیجه در پایان این نوشتار دیدن این فیلم را که روشی جدید در برخورد با اصلاحطلبان استحاله طلب که با روشهای رسانهای اهداف سیاسی خود را پیش میبرند ارائه میدهد را به همه خوانندگان عزیز پیشنهاد و تأکید میکنم که اگر به روش خسرو معتضد با این قبیل افراد که نان خود را در هوچیگری در رسانهها و با استفاده از جایگاه خود میبینند اقدام کنیم قطعاً میتواند یکی از راههای مؤثر در وادار کردن این جماعت به سکوت تلقی گردد همانگونه که زیباکلام در این مناظره جز فرافکنی و رفتارهای لوده گونه خود که تلاش میکرد تا از اثرات حملات تیز معتضد به تفکرات خود و شاید هم اکثر همفکرانش بکاهد حرف دیگری برای گفتن نداشت.
* رضااحمدزاده