کد خبر: ۴۸۳۱۲۴
زمان انتشار: ۱۱:۰۴     ۳۰ دی ۱۳۹۹
عبدالصالح شمس اللهي؛
ظرفيت چيزي است كه معمولا بايد كشف شود. براي اين كار بايد از زاويه‌اي غير از زاويه‌اي كه همه به مسئله نگاه مي‌كنند نگاه كرد؛ آن وقت مي‌توان ابعاد مختلف يك موضوع يا يك مسئله را كشف كرد و اين دقيقا اتفاقي بود كه چند سال پيش در يك سفر تبليغي براي نگارنده افتاد.
پایگاه 598- عبدالصالح شمس اللهي/ ظرفيت چيزي است كه معمولا بايد كشف شود. براي اين كار بايد از زاويه‌اي غير از زاويه‌اي كه همه به مسئله نگاه مي‌كنند نگاه كرد؛ آن وقت مي‌توان ابعاد مختلف يك موضوع يا يك مسئله را كشف كرد و اين دقيقا اتفاقي بود كه چند سال پيش در يك سفر تبليغي براي نگارنده افتاد.


تقريبا يازده سال پش در يكي از سفرهاي تبليغي به استان كهگيلويه و بويراحمد به خاطر فضاي سياسي نزديك انتخابات و برخي از كارشكني‌ها به يك باره همه برنامه‌ريزي‌هاي تبليغي به هم ريخت و گروه هشتاد نفره مبلغين با بحران برنامه‌ريزي مواجه شد؛ در آن سال كه نگارنده مسئوليت گروه را بر عهده داشت با رايزني‌هاي متعدد و برنامه‌ريزي مجدد ظرف چند روز كارها دوباره سامان گرفت و تبليغات ديني در مدارس؛ مساجد؛ محلات و كانون‌ها شروع شد اما در اين بين 79 نفر مشغول به فعاليت شدند و تنها مسئول گروه بدون برنامه خاصي در شهر مانده بود.

بعدازظهر همان روز براي قدم زدن در شهر از خوابگاه خارج شدم و در خيابان هاي شهر دوري زدم؛ در حال قدم زدن بودم كه تراكم جمعيت جلوي ساختماني توجهم را به خود جلب كرد، ساختمان كتابخانه مركزي ياسوج؛ به سمت جمعيت رفتم و به جوان‌هايي كه معلوم بود از صبح مشغول مطالعه بوده‌اند سلام كردم؛ كمي با هم خنديديم و صحبت كرديم؛ در همان دقايق اول جوان قد بلندي كه معلوم بود آشفتگي خاصي دارد جلو آمد و گفت من دانشجوي حقوق هستم، مي‌توانم مقداري خصوصي با شما صحبت كنم؟ از بقيه خداحافظي كرديم و قدم زنان به سمت پائين خيابان آمديم تا از شك و شبهه‌هايي كه در مورد رشته انتخابيش داشت با هم بيشتر صحبت كنيم همان‌جا بود كه ظرفيت جديد كتابخانه‌ها جلوي چشمم رژه مي‌رفت؛ مشاوره خصوصي، پرسش و پاسخ آزاد، دورهمي‌هاي كتابخواني، همايش‌هاي انديشه محور، كارگاه كتابخان‌ها براي آموزش مطالعه،‌ جلسات هدايت تحصيلي و دها عنوان ديگر كه شايد تا آن زمان در قالب كتابخانه‌هاي عمومي به آن فكر نكرده بودم؛ ظرفيت خيلي نابي براي تبليغ بود؛ تصور كنيد ساختماني پر از جوان كه هركدام حرفي براي زدن داشتند.

آيا موافقت مي‌شود؟

در اين ميان اصلي‌ترين سؤال اين بود كه آيا در آن فضاي آشفته سياسي و با آن همه ملاحظات عجيب و غريب آيا مدير نهاد كتابخانه‌هاي استان كه متولي كتابخانه عمومي نيز بود با اين برنامه موافقت مي‌كند؟ آيا ريسك هم‌كاري با يك آدم ناشناخته را قبول مي‌كند ؟ آيااصلا دغدغه ديني و اجتماعي دارد؟

با همه اين سوال‌ها صبح و درست اول وقت اداري به نهاد كتابخانه‌هاي استان رفتم و وقتي مسئله را با مدير كل نهاد كتابخانه‌هاي عمومي استان كه آن زمان برادر محترم اقاي شفيعي بود مطرح كردم و ايشان بر خلاف تصور با اصل مسئله موافقت كردند! اما چيزي كه وجود داشت تصور ايشان از كل ماجرا بود، ايشان تصور مي‌كردند كه كساني كه براي درس به كتابخانه آمدند معمولا پشت كنكوري و با برنامه منظم هستند و براي همين از برنامه استقبال نخواهند كرد و به همين علت فرمودند من همه امكانات را فراهم مي‌كنم ولي در مورد استقبال مراجعين تضمني نمي‌توانم بكنم.

قرار شد در لابي كتابخانه يك ميز و چند صندلي بگذارند تا كار شروع شود؛ كار شروع شد و استقبال بر خلاف تصور دوستان بي نظير بود! در آن دوران و سال‌هاي بعد برنامه در قالب‌هاي مختلفي انجام شد كه خوانش گزارشي از مجموعه فعاليت‌ها خالي از لطف نيست.

ميز مشاوره خصوصي

گاهي افراد به دنبال گوش‌هاي شنوايي هستند تا حرف‌هايي را بزنند كه به هيچ كس ديگر نمي‌توانند بزنند؛ ميز مشاوره فرصت مغتنمي بود تا مراجعين كتابخانه براي مشكلات خصوصي و محرمانه خود در مورد راه‌كاري مبتني بر دين با كسي به گفتگو بنشينند؛ ميز مشاوره خصوصي در كتابخانه مركزي ياسوج براي مراجعين از جذابيت ويژه اي برخوردار بود؛ صحبت از مسائل شخصي، موضوعات مرتبط با حوزه جواني، سوال‌هاي سياسي و اعتقادي كه افراد در مجامع عمومي جرئت طرح آن را نداشتند، مشكلات خانوادگي و دها موضوع ديگر از جمله سوال‌هايي بود كه در ميز مشاوره خصوصي مطرح مي‌شد؛ آن‌هايي كه جوابي براي آن‌ها در ذهن نگارنده بود پاسخ داده مي‌شد و آن‌هايي كه جوابي نداشتم به متخصصين ارجاع مي‌دادم. خلاصه آنكه مشاوره‌هاي خصوصي آن‌قدر مشتري داشت كه مجبور شدم جلسات را در دوبخش صبح و بعد از ظهر تنظيم كنيم.

گفتگوي آزاد

گفتگوي آزاد و يا تريبون آزاد شايد خيلي از جاها فقط اسمش آزاد باشد؛ اما در ميز گفتگوي آزاد نهاد كتابخانه‌ها گفتگو‌ها واقعا آزاد بود؛ از دوستان حراست و مسئولين كتابخانه‌ها خواستم تا در جلسه حضور نداشته باشند و از مسئولين فرهنگي و روابط عمومي خواهش كردم تا دوربين‌ها و ركوردر‌ها را خاموش كنند و براي گزارش‌هايشان به چند عكس بسنده نمايند؛ با اين شرايط گفتگو واقعا آزاد شد و ديگر كسي واهمه‌اي از پرسيدن يا اظهار نظر نداشت موضوعات سياسي در رأس همه موضوعات بود و بعد از آن مباحث اعتقادي و اخلاقي؛ گفتگو‌ها گاه سه ساعت به طول مي‌انجاميد و گاه از ميانه گفتگو سكوت مي‌كردم تا جوانان دوست داشتني كتابخانه خود به مناظره با هم بپردازند و در اين ميان صحنه‌هاي زيبايي از تضارب آرا و عقول بر مبناي عشق و علاقه به دانش رخ مي‌داد.

پلوتيك‌هايي كه دو طرف مناظرات براي متقاعد كردن يكديگر استفاده مي‌كردند بسيار جالب بود؛ مناظرات توحيدي بيشتر بين دانشجويان پزشكي در مي‌گرفت و مناظرات حقوقي و سياسي طبيعتا مشتريش دانشجويان حقوق بودند.

دورهمي‌هاي كتابخواني

همه انسخيلي‌ها با كتاب شايدهمان كتاب‌هايي بود كه برا درس و امتحان مجبور به مطالعه آن بودند و انگار خواندن كتاب‌هاي دگر برايشان چندان اهميتي نداشت؛ لذت خواندن پشت خواندن و شوق به تمام كردن كتاب براي رفتن به سراغ كتاب ديگر فقط براي كسي مفهوم دارد كه كتاب را در دست بگيرد، برا همين در ميانه برنامه‌ها دور همي‌هاي كتابخواني را طراحي و راه‌اندازي كرديم؛ كتابي را انتخاب مي‌كرديم و دور هم مي‌خوانديم تا لذت خوانش كتاب براي آنان كه از كتاب فاصله داشتند بيشتر ملموس شود و اين‌گونه با كتاب انس بيشتري بگيرند؛ دورهمي‌هاي كتاب‌خواني اگر چه در اول كار خواهان كمي داشت اما زماني كه نقل مجالس زبان به زبان در بين مراجعين كتابخانه گشت آن وقت جلسات براي خودش رونقي گرفت كه جان هر كتاب‌دوستي را مي‌نواخت.

همايش‌هاي انديشه محور

در ميان فعاليت‌هايي كه در ظرفيت كتابخانه ها و مخصوصا كتابخانه‌هاي مركزي مي‌توان انجام داد برگزاري جلسات انديشه محور است، در دنياي رسانه و در زمانه‌اي كه هر روز جرياني به جريان‌هاي فكري اضافه مي‌شود و در روزگار رهبران آواتار آگاهي‌بخشي يك ركن است و جلسات انديشه محور و همايش‌هاي بينش‌افزايي مي‌تواند نقش بسزايي در جلو گيري از انحراف داشته باشد؛ در طول اين سال‌ها همايش‌هاي متعددي در نهاد كتابخانه‌هاي استان كهگيلويه وبوير احمد برگزار شد كه همايش‌هاي جهان تاريكي با موضوع فرق نوظهور به خصوص سيطنيسم، شعبده‌هاي شيطان با موضوع مدعيان دروغين معنويت، دين و پاسخگويي حد‌اكثري، جوان امروز و چالش‌ها پيش رو چندين و چند همايش ديگر را مي‌توان از جلسات پر رونق ايام تبليغ در كتابخانه مركزي ياسوج دانست.


كارگاه كتابخاني

مطالعه يك فن است؛ يك فن ظريف و دقيق؛ بسياري از كساني كه علاقه‌اي به كتاب ندارند به دليل آن است كه از شيوه‌هاي كتاب‌خواني آگاه نيستند و به همين دليل با اولين سطوري كه از يك كتاب مي‌خوانند حوصله شان رو به تنگي و چشمانشان به خواب متمايل مي‌شود؛ حال آنكه اگر واقعا فنون مطالعه و اصول كتابخواني را بياموزند مي‌توانند به خوبي از تكنيك‌هاي لازم استفاده كرده و يك كتاب‌خوان حرفه‌اي شوند؛يكي از جلسات پر طرفدار كتابخانه مركز جلسات كتاب‌خوان حرفه‌اي بود كه در آن كارگاه، آموزش كتابخواني مطابق اصول علمي ارائه مي‌شد؛ جالب اين است كه بسياري از شركت كنندگان بعد از جلسه از نبود دائمي اين جلسات در نهاد كتابخانه‌ها و كتابخانه‌هاي مركزي ناراحت بودند و معتقد بودند كتابخانه‌ها علاوه بر كتاب دانش تعامل با كتاب را نيز بايد به مخاطب ارائه كنند.


حرف آخر

كتابخانه‌ها در سال‌هاي اخير با دو مشكل عمده مواجه شده‌اند كه ماهيت آن‌ها را تغيير داده است؛ اولين مشكل كتابخانه‌ها تبديل شدن به قرائت خانه‌هايي است كه دانشجويان و دانش آموزان براي مطالعات درسي خود از آن استفاده مي‌كنند و مخزن كه اصلي‌ترين قسمت يك كتابخانه است به نوعي مهجور مانده است و دومين خلاء، خلاء فضاي گفتمان و تضارب عقول است؛ با مراجعه به تاريخ كتابخانه‌داري از صده‌هاي گذشته تا كنون به اين واقعيت مي‌رسيم كه كتابخانه‌ها كه معمولا به نام بنيانگذاران آن‌ها بوده است محلي براي تضارب آراء و گفتگو نيز بوده است؛ علامه حلي دروس خود را در كتابخانه حلي و علامه اميني بعضي از مناظرات خود را در مكتبة الاميني در نجف برگزار مي‌كردند و بسياري از ديدارها و گفتگوهاي مرحوم آيت الله مرعشي نجفي در فضاي كتابخانه ايشان صورت مي‌پذيرفت و بايد براي احياي فضاي گفتگو در بستر كتابخانه‌ها در كنار احياء جايگاه و محوريت مخزن فكري اساسي شود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها