به گزارش پایگاه 598، روزنامه ایران نوشت: رسیدگی به این پرونده با شکایت زن میانسالی که مدعی بود ۴ جوان با قصد سرقت به خانهشان حمله کردهاند، آغاز شد. او در توضیح ماجرا گفت: سالهاست که از همسرم جدا شده ام و با دخترم زندگی میکنم. شب حادثه پس از بازگشت از میهمانی، زنگ خانهمان را زدند. وقتی در را باز کردیم ۴ پسر جوان به داخل خانهمان یورش آوردند و با تهدید چاقو از ما خواستند تا جای پول و طلاها را به آنها نشان دهیم. در یک لحظه از غفلتشان استفاده کرده و خودم را به بیرون رساندم و همسایهها را خبر کردم اما وقتی سارقان متوجه شدند بلافاصله از آنجا فرار کردند.
در ادامه مأموران برای بررسی محل وقوع جرم به خانه زن میانسال رفتند و به یک خودرو که در مقابل خانه آنها پارک شده بود مشکوک شدند و با استعلام شماره پلاک آن صاحب خودرو را که مردی ۵۰ ساله بود شناسایی کردند.
صاحب خودرو احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. وی گفت: خودرو متعلق به من است اما شب گذشته دست پسرم شهاب بود و نمیدانم چه اتفاقی افتاده که آن را رها کرده است. به این ترتیب شهاب به عنوان مظنون شناسایی و بازداشت شد و در ادامه هم ۳ همدستش دستگیر شدند. آنها در بازجویی به موضوع ورود به خانه زن میانسال و دخترش اعتراف کردند و گفتند: دختر این زن میانسال را میشناختیم و میدانستیم که آنها تنها زندگی میکنند و با توجه به اینکه مردی در خانهشان حضور ندارد فکر میکردیم سرقت به آسانی انجام میشود.
آنها در ادامه مدعی شدند: ما بیکار بودیم و به لحاظ اقتصادی مشکل داشتیم و تصمیم گرفتیم با سرقت از خانه آنها پولی به دست بیاوریم.
هرچند متهمان سابقهدار نبودند اما کیفرخواست علیه آنها صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اما در جلسه رسیدگی به این پرونده وقتی اولین متهم به جایگاه رفت، منکر سرقت شد و گفت: ما برای سرقت نرفته بودیم. من و دوستانم مدتی بود که با دختر این خانواده آشنا شده بودیم و او آن شب ما را برای پارتی به خانهاش دعوت کرده بود. ولی وقتی مادرش ما را دید شروع به داد و فریاد کرد و از ما خواست تا خانهاش را ترک کنیم و بعد هم همسایهها را خبر کرد. اصلاً بحث سرقت مطرح نبود. ما اگر سارق بودیم خودرویمان را جلوی در خانهشان رها نمیکردیم و فرار کنیم. ما فکر کردیم این زن از دست دخترش عصبانی شده و بعد از چند ساعت که ناراحتیاش برطرف شد ما میرویم و خودرویمان را برمیداریم اما بعد متوجه شدیم که او به جرم سرقت از ما شکایت کرده است.
در ادامه همدستان این متهم نیز حرفهای او را تأیید کردند و بعد از اظهارات متهمان و وکلای مدافعشان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.