به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، روزنامه اصلاح طلب آرمان که به رسانه خاندان هاشمی مشهور شده است در ادامه
راهبرد ذلت و تسلیم با تیتری متفاوت حتی از سایر روزنامه های اصلاح طلب،
ترور شهید محسن فخری زاده به عنوان یکی از بزرگترین دانشمنان هسته ای ایران
را «تله تنش» نامگذاری کرده که اگر ایران بخواهد انتقام خون این دانشمند
شهید را بگیرد عملا دست بايدن، رئيسجمهور آينده آمريکا را براي هرگونه
مذاکره يا بازگشت به برجام بسته است.
این پیشنهاد ذلیلانه در حالی مطرح می
شود که اتفاقا بسیاری از کارشناسان معتقد هستند جسارت صهیونیستها برای
خرابکاری ها و ترورها به دلیل همین اظهار ضعف ها و پالس های مثبت از داخل
است که ایران قصد انتقام ندارد و حتی میتوان اینگونه گزارشات را ناخواسته
پیامی به آمریکا و اسرائیل برای ادامه ترورها تلقی کرد. در تائید همین
موضوع، چندی پیش علی مطهری، فعال اصلاح طلب در توئیت قابل تاملی نوشته بود:
«بی تدبیری دولت در آبان ۹۸ باعث شد آمریکا حاج قاسم را ترور کند».
قطعا که این تصورات باطل عدم انتقام هم برای طرف صهیونیست و هم
برای برخی داخلی ها در حد توهم باقی خواهد ماند و به زودی طبق وعده
فرماندهان ارشد نیروهای مسلح انتقام های سختی گرفته خواهد شد.
اصلاح طلبان در حالی از آمدن بایدن ذوق زده شده اند که بایدن همان معاون
اوبامای سازنده داعش و اولین نقض کننده برجام است که صریحا از ترور حاج
قاسم سلیمانی هم حمایت کرد. معاون همان اوبامایی که در کتاب خاطراتش صریحا
می گوید تحریم های دوره بوش نمادین بود و من ایران را تحریم فلج کننده
کردم.
این ذوق مرگی برای احیای جنازه برجام پرخسارت در حالی است که
بایدن و اطرافیان او از فشار هوشمند به ایران دم می زنند اما در اینجا عده
ای با دروغ های آشکار، بایدن را مترادف گشایش اقتصادی جا می زنند! البته
که نیک مشخص است تمام تلاش اصلاح طلبان از رهگذر برجام و یا مذاکرات صرفا
تلاشی برای بقای در قدرت است.
باید دید این جاده صاف کنی ها برای آمریکا و
اسرائیل حتی بعد از ترور بزرگانی نظیر حاج قاسم سلیمانی و یا شهید فخری
زاده ناشی از خلا روح وطن پرستی و علاقه به هموطنان است یا واقعا برخی
رسانه های داخلی به تریبون دشمنان ملت تبدیل شده اند؟
به گزارش جهان نيوز، بخشی از گزارش منتشر شده آرمان را در ادامه خواهید خواند:
همه اين اتفاقات اما در حالي رخ ميدهد که با پايان دوره رياستجمهوري
دونالد ترامپ چندي بود که خبرهاي جسته و گريختهاي از تلاشهاي نظامي
آمريکا و حتي احتمال حمله نظامي اين کشور يا همپيمانانش عليه مکانهاي
تاسيسات هستهاي ايران شنيده ميشد. خبرهايي که بسياري با توجه به دوماهه
باقيمانده رئيسجمهور آمريکا و البته شرايط نامعلوم بنيامين نتانياهو در
اسرائيل و همينطور بنسلمان در عربستان بهعنوان آخرين تلاشهااين مثلت شوم
براي اعمال فشار به ايران از آن ياد ميکردند. اين در حالي است که اخيرا
اخباري از ديدار سهگانه نتانياهو و بنسلمان و پمپئو وزيرخارجه آمريکا و
تصميماتي درخصوص برنامههاي هستهاي ايران و آغاز به کار بايدن در آينده
شنيده ميشد. بسياري از کارشناسان نيز اين نظريه را مطرح ميکردند که
آمريکا و حاميانشان بدشان نميآيد که در چنين شرايطي با تلهگذاري، ايران را وارد مقوله تنشهاي نظامي کنند،
به نحوي که اين تنشها عملا دست بايدن رئيسجمهور آينده آمريکا را نيز براي هرگونه مذاکره يا بازگشت به برجام ببندد،
چراکه اگر عملا آمريکا يا اسرائيل وارد جنگي با ايران بشود، آن هنگام
بايدن موظف به تداوم آن جنگ به نفع اسرائيل و آمريکا خواهد بود، وگرنه
اعلام پايان آن جنگ به محض روي کار آمدن بايدن، يعني قبول شکست که مطمئنا
اين موضوع چيزي نيست که مردم و سيستم آمريکا بربتابند و چنين چيزي عليه
بايدن و حزبش تمام خواهد شد.
به عبارتي، در اين روزها «ترامپ»، نتانياهو و بنسلمان بيکار ننشسته و قصد
دارند، راه رئيسجمهور دموکرات آمريکا و ايران را در آينده ناهموار سازند و
تنها کافي است تا در چنين شرايطي ايران در زمين بازي ساخته شده اين سه نفر
وارد شده تا همه چيز با تحريک کشورمان وارد تنشهاي شديد و حتي نظامي
بشود. در اين ميان رفتارها و همکاريهاي منطقهاي کشورهاي عربي نيز با
آمريکا بايد مورد توجه قرار گيرد. به نظر ميآيد که ايران در چنين شرايطي
بايد بيش از هميشه هوشيارانه وارد عمل شود و با دقت و درايت اقدامات خود را
عملياتي کند تا در تله رفتارهاي پرتنش گرفتار نشوم.