توصیه دکترها و افرادی هم که به این ویروس لعنتی بد قدمِ جاخوش کُن مبتلا شدند و به سلامت از این بیماری گذر کردند، مصرف سوپ و مایعات و آبمیوههای طبیعی به ویژه آب هویج است؛ انگار که به خاطر بیاشتها شدن، افراد مبتلا چیزی به جز مایعات هم نمیتوانند استفاده کنند.
اما با این قیمتهای دور از انتظار مرغ و هویج و قارچ، که از ترکیبات خیلی از سوپها است، چطور امکان پخت آن وجود دارد؟!
قیمت هر کیلوگرم مرغ در بازار به ۳۷,۰۰۰ تومان رسیده و قیمت هویج هم به دلیل تقاضای مردم در دوران کرونا، به کیلویی ۱۰,۰۰۰ تومان که صادر هم میشود… با نگاهی گذرا به تخته وایت بردهای میوه و ترهبار، قیمت هر کیلو قارچ هم حدود ۲۸۰۰۰ تومان!
از آنجایی هم که مرغها اکثراً وزنی حدود ۲ تا ۳ کیلو دارند، قیمت هر یک مرغ برای مردم بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان تمام میشود، بماند که این مرغهای درشت به دلیل تجمع چربی و آنتیبیوتیک موجود در آن ضررهایی را به دنبال دارد.
یعنی برای تهیه مواد اولیه یک سوپ ساده که از قدیمالایام جز غذاهای ساده و بیدرد سر بود، به طور میانگین و متوسط حدود ۵۰,۰۰۰ تومان برای مصرف دو یا سه نفر باید هزینه کرد.
با این اوصاف، هرچه قیمت مرغ بالاتر میرود (که در این چند روز اخیر حدود ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته) صفهای خرید مرغ هم طولانیتر میشود؛ و این موضوع با محدودیتهای کرونایی در تعارض است.
مسئولانی که وعده میدهند!
وقتی علت شلوغی صفها و ازدحام مردم پیگیری میشود به این مورد میرسیم که امروز علی ربیعی سخنگوی دولت، گفته: «به دلیل بروز مشکل در تأمین ارز کالاهای اساسی در تأمین نهادهها به مشکل خوردیم. وزارت جهاد کشاورزی برای تنظیم بازار عمده فروشیها ۳۲۰ تن مرغ با قیمت ۱۸,۵۰۰ تومان را وارد بازار کرده است. فعلاً توزیع مرغ در میادین تره بار شروع شده است ولی بزودی در فروشگاههای زنجیرهای هم عرضه خواهد شد. دیروز در میدان بهمن، قیمت مرغ تا ۲۸ هزار تومان هم کاهش یافت.»
سعید محمدیپور، معاون نظارت و بازرسی وزارت صمت هم اعلام کرده که: «امکان کاهش قیمت مرغ ظرف یک یا دو روز وجود ندارد. باید این عرضه مرغ از سوی وزارت جهاد کشاورزی چند روز ادامه پیدا کند و در این صورت تا هفته آینده قیمتها متعادل خواهد شد.» و این در حالی است که در عرض یک شب قیمت مرغ بالا رفت و ده روز طول میکشد تا قیمت آن پایین بیاید.
به هر حال مردم ناچار هستند در این شرایط کرونایی و بالا رفتن روزانه آمار مبتلاها، از ترس مبتلا نشدن و یا نجات از بیماری، به وعدهها دل خوش کنند و امید داشته باشند که وعدههای داده محقق شود و اوضاع به تعادل برسد؛ بماند که بسیاری از سرپرستهای خانوار با این حجم از تورم و گرانی جلوی خانوادهشان سرافکنده میشوند و کسی به فکرشان نیست!