به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، مدتی است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای شفاف سازی امور دستگاه های اجرایی کشور، مدتی است که اطلاعات مالی و نحوه هزینه کرد بودجه فرهنگی دولت را در پایگاه اطلاع رسانی خود منتشر میکند.
اگر چه این اقدام قابل تحسین بوده اما با بررسی بخشی از آمار و ارقام منتشر شده توسط وزارت ارشاد می توان به نتایج قابل تأملی نسبت به نوع هزینه کرد بودجه فرهنگی کشور و تطابق آن با شرایط فرهنگی جامعه رسید.
با بررسی این آمار می توان متوجه شد که وزارت ارشاد برای برگزاری چند جشنواره کشوری -که بازخورد آنچنانی هم در سطح جامعه و در حوزه فرهنگ نداشته است- بیش از ۱۴ میلیارد تومان در سال ۹۸ هزینه کرده است.
وزارت ارشاد برای برگزاری سیوهشتمین جشنواره تئاتر فجر، بیش از ۷ میلیارد تومان (با احتساب کمک به گروه های تئاتر)، بیستوششمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان حدود ۱ میلیارد تومان، نوزدهمین جشنواره لباسهای آئینی و سنتی بیش از ۲ میلیارد تومان، دوزادهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بیش از ۳ میلیارد تومان، بیستودومین جشنواره تئاتر مقاومت حدود ۷۰۰ میلیون تومان و دوزادهمین جشنواره موسیقی نواحی ۴۸۰ میلیون تومان هزینه کرده است!
این در حالی است که بسیاری از مردم بی تردید حتی از برگزاری این قبیل جشنواره ها نیز خبردار نشده و بازخورد قابل توجه در حوزه فرهنگی جامعه مشاهده نمیشود.
از طرفی تنها در ۳ ماه پایانی سال ۹۸، وزارت ارشاد به ۱۲۱ نفر از افراد حقیقی برای انجام فعالیت های فرهنگی بیش از ۴ میلیارد تومان کمک کرده است که با توجه به عدم انتشار گزارشی از فعالیت این افراد، شک و شبهات فراوانی در این خصوص مطرح میشود.
به عنوان نمونه، یکی از کارگردانان سینمای ایران در دهه شصت که سالیان سال است فعالیتی در عرصه هنر نداشته، برای فعالیت در زمینه پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و روانگردان، تنها در سه ماه، ۹۹۸ میلیون تومان از وزارت ارشاد دریافت کرده است!
همچنین دولت تنها در سه ماهه نخست سال ۹۹، بیش از ۴۹ میلیارد تومان به اشخاص حقوقی غیردولتی کمک کرده است.
این ارقام تنها گوشهای از هزینه کرد بودجه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بسیاری از منتقدان معتقدند که این قبیل هزینهها عملا نهتنها سود چندانی برای بهبود اوضاع فرهنگی جامعه نداشته بلکه در خدمت سلبریتیپروری و وضعیت نابسامان سینمای کشور پیش رفته تا جایی که هر ساله شاهد ساخت فیلمهایی با کمکهای مالی بنیاد فارابی-وابسته به وزارت ارشاد- بودهایم که تناسبی با واقعیات یک جامعه ایرانی-اسلامی ندارد. طنز تلخ ماجرا آنجاست که همین بازیگران و کارگردانان بودجه بگیر، به عنوان اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی در محافل سیاسی ظاهر میشوند.
کمک های میلیاردی وزارت ارشاد به جشنوارهها و موسسات دولتی و غیردولتی در حالی صورت میگیرد که همواره با ارائه لایحه بودجه توسط دولت به مجلس، رسانههای ماهوارهای و اصلاح طلب با انتشار بودجه نهادهای مذهبی، سعی در ایجاد جو روانی در میان جامعه بر علیه این موسسات دارند.
همچنین دولت سالانه به بهانه وجود مشکلات مالی سهم بزرگی از بودجههای نهادهای فرهنگی و دینی را حذف میکند که همین امر در طول سالیان اخیر منجر به تعطیلی بسیاری از این قبیل موسسات کوچک و البته بااهمیت -که سهم بودجهای ناچیزی نسبت به جشنوارههای مذکور دارند- شدهاست.
همچنین فعالان حوزه فرهنگی در دولت همواره معتقدند که سهم کمی از بودجه فرهنگی کشور در اختیار دولت است و همین موضوع باعث میشود تا وزارت ارشاد سهم چندانی در شرایط کنونی فرهنگی جامعه نداشته باشد که البته این گزاره نسبت چندانی با واقعیت نداشته و صرفا تلاشی برای فرار از مسئولیت میباشد.
اما یارانههای مطبوعاتی چند ده میلیونی وزارت ارشاد به برخی روزنامهها -که شاید چندصد نسخه هم در طول روز فروش نکنند!- یکی دیگر از نکاتی است که همواره مورد نقد منتقدان قرار گرفته است.
به نظر میرسد باتوجه به شرایط موجود در کشور و وضعیت نابسامان فرهنگی در لایههای مختلف جامعه، بودجههای دولتی در حوزه فرهنگ نیازمند بازنگری اساسی بوده چراکه اکنون سهم اسلام از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمتر از آن چیزی است که شایسته نظام جمهوری اسلامی میباشد و عملا رویکرد این وزارتخانه را بیش از پیش به سمت و سوی سلبریتی سازی و سلبریتیپروری سوق میدهد.