این بازار داغ ارزهای بینالمللی چه در صرافیهای آزاد و چه بانکی در حالی خبرساز بود که سوالی پرتکرار از زبان بسیاری از سرمایهگذاران در تالار شیشهای خیابان حافظ شنیده میشد؛ بورس بالاخره چه خواهد شد و چه اتفاقی در انتظار بازار خرسی اینروزها است؟ سوالی که از زبان برخی از تحلیلگران باتجربه بازار با این پاسخ همراه بود، شاید بعد از انتخابات آمریکا، بازار بالاخره برگردد. این گمانهزنیها در حالی مطرح بود که بسیاری از سرمایهگذاران در این بازار در هفتههای گذشته و البته با اعلام خبر لغو ممنوعیت تسلیحاتی، باور داشتند که یکشنبه سبزی در انتظار بازار است، اما به نظر میرسید هیجانات اجازه این صعود را نداد. از سوی دیگر، برخی از اظهارنظرها نیز حکایت از این داشت که در شرایطی که بسیاری از بانکهای کشور تحت تاثیر تحریم هستند، این لغو ممنوعیت تاثیری بر بازار ندارد. امیر، که خود را یکی از سهامداران باتجربه تالار شیشهای معرفی میکند، در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «رفتار سهامداران اینروزها بسیار عجیب است؛ با تحریم اسلحه، صفهای فروش سنگین تشکیل میدهند و حتی با لغو محدودیتها نیز به دلیل هیجانات فروش، بازار قرمزپوش است».
در این میان، خیلیهای دیگر همه چیز را گره زدهاند به انتخابات آمریکا و روی کار آمدن فردی با یکی از دو حزب جمهوریخواه یا دموکرات که میتواند به راحتی بازار سرمایه کشور را تحت تاثیر قرار دهد؛ رضا، یکی دیگر از سهامداران، در توئیتر خود مینویسد: «چرا خریداران پراید 150میلیونی از احتمال پیروزی بایدن نمیترسند، ولی سهامدارها میترسند، چرا خریداران طلای 160 تومانی و سکه 16میلیونی از شکست ترامپ نمیترسند، ولی سهامداران از این حاشیهها ترس دارند، چرا خریداران دلار 32هزار تومانی از بازگشت احتمالی آمریکا به برجام وحشت ندارند ولی سهامداران بعد از ریزش 80 درصدی شاخص کل، همچنان ترس دارند». البته پربیراه هم نمیگفتند؛ در اولین روز کاری این هفته که با یکشنبه شروع شد، تقریبا قیمت همه ارزهای بینالمللی متاثر از نرخ دلار رو به بالا بودند و سرمایهداران برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت بازارهای موازی رفتند. بازار داغ دلار هم در حالی خبرساز بود که انتظار میرفت با خبرهایی در زمینه آزادسازی منابع بلوکه شده کشور در عراق، قیمت این ارز رو به کاهش برود و برعکس بازار سرمایه روز سبزپوشی را تجربه کند که همه چیز درست بر خلاف پیشبینیها، حرکت کرد.
روند افزایشی قیمت ارز در حالی مطرح بود که در چند روز گذشته که قیمت دلار در حال افزایش بود، بانک مرکزی وعده تزریق روزانه 50 میلیون دلار ارز را داده بود، اما دیروز پژوهشکده پولی وبانکی با بیان اینکه بانک مرکزی در دوره فعلی به هیچ وجه دنبال ارزپاشی نیست، اعلام کرد: «در این دوره به دلیل شرایط تحریمی بیش از ۸۰ درصد درآمد نفتی کاهش یافته است». این اخبار در حالی مطرح بود که برخی از تحلیلگران بر این باور بودند که بازار به دلیل قرارگیری در آستانه انتخابات آمریکا تحت تاثیر قرار گرفته و بسیاری از سرمایهگذاران از ترس از دست رفتن ارزش داراییهای خود به سمت بازارهای موازی رفتهاند. تجربه تاثیر انتخابات آمریکا بر بورس تهران در سالهای گذشته بارها خبرساز شده است.
به عنوان مثال چهار سال پیش بود که گمانهزنیهای زیادی درباره تاثیر روی کار آمدن دونالد ترامپ بر بورس تهران، مطرح میشد و تحلیلهای زیادی در اینباره در رسانههای خارجی وجود داشت و آنطور که انتظار میرفت بورس تهران به نتیجه انتخابات این کشور پاسخ داد. در واقع، چهار سال پیش و با روی کار آمدن ترامپ، بازار سرمایه تهران به دلیل احتمال تغییر سیاستهای این کشور در قبال ایران دچار ریزش شد و این موضوع نشان داد که بورس از این اتفاقات خارجی نیز تاثیرپذیر است. آنروزها یکی از دلایل اصلی ریزش بورس، خروج سرمایهها از این بازار و سرریزشدن سیل نقدینگی در بازارهای موازی مانند طلا و ارز عنوان شد؛ اتفاقی که حالا با وجود باقی ماندن حدود 10روزکاری بورس، تا انتخابات این کشور در جریان است و خروج نقدینگی از این بازار به صورت واضح تاثیر خود را بر بازار سکه و دلار گذاشته است.
این ریزشها در حالی در جریان است که در ماههای گذشته و با روند صعودی بورس، تحلیلگران خارجی بر این باور بودند که حتی اگر تحریمهای آمریکا، بیکاری، تورم و قیمت پایین نفت اقتصاد ایران را تهدید کند، بورس به عنوان یکی از مهمترین پناهگاه سرمایهگذاران این کشور تلقی میشود و نقدینگی سرگردان در حال جمعآوری در این بازار است. هر چند آنروزها هم نگرانیها درباره روند بیسابقه بورس ایران از سوی تحلیلگران مطرح بود، اما حالا با قرارگیری در آستانه انتخابات و اصلاح عمیق این بازار باز هم بسیاری از تحلیلگران باور دارند که روند اینروزهای بازار با توجه به تغییرات سیاسی دیگر کشورها و حواشی داخلی موثر بر روند بازار، دیگر تحلیلپذیر نیست و کار از تحلیل و ارزیابیهای قبل، گذشته و باید منتظر اتفاقات آمریکا و تاثیر سیاستهای این کشور بر بازار سرمایه بود. باید دید در روزهای آینده روند این بازار با توجه به حواشی داخلی و خارجی به کدام سمت خواهد بود.
خبری از تزریق ریالی نیست
با وجود توافقات صورت گرفته و مجوزهای صادر شده برای تزریق بخشی از منابع صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه، این کار تاکنون انجام نشده و جریان آن همچنان در ابهام پیش میرود. این در حالی است که اگر منابع ریالی صندوق نزد بانکها پاسخگو نباشد، ورود منابع ارزی با توجه به خط قرمزهای موجود بعید به نظر میرسد.
بیش از یک ماه پیش بود که مسئولان بورس اعلام کردند با پیگیریهای وزارت اقتصاد، انتقال یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار انجام میشود. این ماجرا از همان اول مبهم بود و مسئولان در بخش بورس، وزارت اقتصاد و صندوق توسعه ملی یا هیات امنای صندوق توسعه ملی در این رابطه به صراحت صحبت نکردند که قرار است این منابع از کجا و به چه میزان تامین و به بورس تزریق شود و بعد از صدور مجوزها چه روالی در حال طی شدن است و فقط به توافق و حل ابهام و وعدههای هر هفتهای برای انتقال منابع بسنده کردند. بر این اساس به مجوزی که از گذشته برای سرمایهگذاری صندوق در بازار سرمایه وجود داشته است، اشاره شده بود؛ ولی ابعاد آن مشخص نشد. به هر حال موضوع در ابهام پیش رفت تا این که صندوق توسعه ملی اعلام کرد آماده همکاری برای انتقال منابع به بورس است. چندی قبل هم پورمحمدی - معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه -گفت که ابهاماتی در رابطه با منابع وجود داشته که در جلسه هیات امنای صندوق توسعه ملی مطرح و برطرف شده است.
میزان ریال مشخص نیست، خبری هم از آن نیست
در حالی از چند هفته گذشته مسئولان فقط اعلام میکنند که انتقال منابع به زودی انجام میشود و در جریان است که در رابطه با منابعی که قرار است از صندوق توسعه ملی به بورس آمده و از آن حمایت کند، دو مورد وجود دارد؛ اول این که مجوزی که مسئولان از آن صحبت کردهاند به منابع ریالی صندوق توسعه ملی بر میگردد. این در حالی است که هر ساله بخشی از درآمد نفت به حساب صندوق توسعه ملی واریز میشود که از منابع آن به صورت ریالی و ارزی در قالب تسهیلات در اختیار متقاضیان مشمول قرار میگیرد. از ابتدا بخشی از منابع براساس تکالیف قانونی به صورت تسهیلات ریالی اختصاص پیدا میکرد که طبق قوانین بودجه سنواتی تا انتهای سال ۱۳۹۳ از طریق انعقاد قرارداد عاملیت ریالی با بانکهای عامل پرداخت شد.
اما از ابتدای سال ۱۳۹۴ و در اجرای حکم ماده (۵۲)قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) صندوق نسبت به سپردهگذاری ریالی در بانکهای دولتی و خصوصی جهت اعطای تسهیلات ریالی به طرحهای اقتصادی موضوع این حکم اقدام کرد. حال مجوزی که قرار است طی آن منابع از صندوق به بورس برود، همین سپرده گذاری ریالی در بانکها از سال ۱۳۹۴ به بعد است که هنوز انجام نشده و رقم آن مشخص نیست ولی ظاهرا رقم به ۱۰ هزار میلیارد تومان هم نمی رسد.
خط قرمز تزریق ارزی
اما نکته دیگر این است که اگر منابع ریالی صندوق توسعه ملی پاسخگوی نیاز بازار سرمایه در حد تعیین شده نباشد، ممکن است پای منابع ارزی صندوق به میان آید که این در مرحله اول نیاز به مجوز داشته داشته و بعد باید بانک مرکزی منابع ارزی صندوق را به ریال تبدیل کرده و در اختیار بازار سرمایه قرار دهد. به نظر نمیرسد با توجه به حواشی که طی مدت اخیر در مورد تبدیل منابع ارزی صندوق توسعه ملی وجود داشته، این روال در مورد تزریق به بورس عملیاتی شود. به هر صورت زمانی که منابع صندوق توسعه ملی در دسترس نیست هرگونه الزامی برای تبدیل منابع آن به ریال به نوعی استقراض از بانک مرکزی خواهد بود که از عوامل افزایش پایه پولی و به دنبال آن رشد تورم است. موضوعی که چندی پیش همتی - رئیس کل بانک مرکزی - در رابطه با ماجرای پیش آمده برای کسری بودجه دولت به آن اشاره کرده و گفته بود زمانی که دولت طبق مصوبه قانونی بخشی از منابع صندوق توسعه ملی را به ریال تبدیل کرد تا در بودجه مورد استفاده قرار دهد، عاملی برای افزایش پایه پولی و به دنبال آن افزایش تورم در ماههای بعد شده بود.
حتی در ماجرای اختصاص یک میلیارد یورویی منابع صندوق توسعه ملی به هزینههای کرونا به وزارت بهداشت نیز همین مساله مطرح است و تزریق منابع و تبدیل منابع صندوق به ریال به صورت تدریجی و هر زمان که ارز در اختیار بانک مرکزی قرار میگیرد انجام میشود، چرا که مسئولان بانک مرکزی تاکید دارند هرگونه تبدیل دلار به ریال با توجه به در دسترس نبودن منابع صندوق توسعه ملی عاملی برای افزایش تورم و اختلال در سیاستهای پولی میشود. در این شرایط به نظر نمی رسد احتمالی برای تزریق منابع ارزی صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه وجود داشته باشد و از سوی دیگر این که منابع ریالی چه میزان بوده و آیا یک درصد آن پاسخگوی نیاز بازار سرمایه و سرمایه گذاری صندوق توسعه ملی در بازار است یا نه، جای سوال دارد که تاکنون مسئولان از هرگونه توضیحی در این رابطه خودداری کرده و ماجرا را در ابهام پیش بردهاند.