به گزارش پایگاه 598، روزنامه شرق در شماره سهشنبه گذشته خود و در گزارشی در تیتر اول این
روزنامه که با عنوان "کلیدواژه اغتشاش علیه اصلاحطلبان" منتشر شد؛ از
تحلیل مشرق در بحث "فتنه اقتصادی و نقش هسته سخت اصلاحات در طراحی آن"
انتقاد کرد.
چنین سخنانی یعنی تلاش برای اغتشاش دانستن انتقادهای اصلاحطلبان به دولت،
طرح سیاست بنبست در جامعه برای براندازی و آشوب و متصلبودن انتقادهایی که
به مجلس میشود به خارج از کشور، نه صادقانه است و نه واقعی؛ زیرا از یک
سو اصلاحطلبان نشان دادهاند در هر شرایطی اصل انتخابات را زیر پا
نمیگذارند و سعی میکنند در همین ساختار با بهرسمیتشناختن قانون اساسی
در انتخابات شرکت کنند حتی اگر شورای نگهبان صلاحیت نامزدهایشان را احراز
نکند و عملا حضور آنها بیاثر شود؛ از سوی دیگر ناممکن است که وقتی سیدمحمد
خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات بحث آشتی یا همبستگی ملی را مطرح
میکند، او و دیگر اصلاحطلبان درصدد آشوب باشند. علاوه بر همه اینها،
انتخابات مجلس یازدهم نشان داد با آنکه اصلاحطلبان نسبت به روند بررسی
صلاحیتها انتقادهای مهمی داشتند اما در نهایت اولا مجموعه اصلاحطلبان
انتخابات را تحریم نکردند و اتفاقا به مردم گفتند که در انتخابات شرکت کنند
و ثانیا برخی از احزاب اصلاحطلب هم لیست ارائه کردند.
دیگر آنکه اصلاحطلبان از انتخابات اسفند ۹۸ تاکنون درپی بهجمعبندیرسیدن
برای چگونگی حضور در انتخابات ۱۴۰۰ هستند و همه اینها نشان میدهد که هیچ
نشانهای مبنی بر اغتشاش وجود ندارد.
شرق میافزاید: افزون بر این، انتقاد به مجلس یا دولت یا نوشتن نامه از سوی
یکی از شخصیتهای سرشناس اصلاحطلب با هیچ تفسیری زمینهساز اغتشاش نیست و
چهبسا حق هریک از شهروندان است اما چرا اصولگرایان میکوشند چنین مسائلی
بدیهی را تحت عنوان برنامهریزی برای اغتشاش و آشوب معرفی کنند؟
*انتشار این مفاهیم انتقادی از باب امعان نظر، بسیار پسندیده و مطلوب است.
ولی ایکاش تحلیلگران چپ و روزنامهنگاران اصلاحطلب قبل از وقوع اغتشاشات
دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و پیش از تحریم رسمی انتخابات از سوی اصلاحطلبان؛
اقدام به چنین رفتارهای مطلوبی میکردند.
تا نه تنها چند صد نفر در دو اغتشاش پیش گفته جانشان را از دست ندهند بلکه
شاهد کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات با تشویق اصلاحطلبان هم
نباشیم...
زیرا تحلیلهای ارائه شده از سوی مشرق پیرامون اغتشاش از روزهای قبل از
دیماه ۹۶ تا امروز بیان شده و بحث "تحریم انتخابات" هم اگرچه در
پیشاانتخابات چندان آسانفهم نبود اما امروز که آقایان بهزاد نبوی و محسن
هاشمی میگویند اصلاحطلبان اشتباه کردند دست به تحریم انتخابات زدند! دیگر
مقوله قابل انکاری نیست.
در بحث اظهارات روزنامه شرق مبنی بر اینکه اصلاحطلبان در هر شرایطی در
انتخابات شرکت میکنند و قانون اساسی را به رسمیت میشناختند! بایستی اشاره
کرد که هرگز چنین نیست و ما و مردم با یک ادعای غلط مواجهیم!
چه اینکه چپها در صحبتهای خود در پیش و پس از انتخابات مجلس یازدهم
صراحتا تأکید کردند که به دلیل قبول نداشتن تصمیم شورای نگهبان (بعنوان
بخشی از ساختار قانونی کشور) است که قصد ارائه لیست انتخاباتی ندارند.
اقدامی که متأسفانه با امضای رسمی شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز
رسمیت یافت و ننگ تحریم انتخابات را بر پیشانی اصلاحطلبان حک کرد.
جالب است که شرق به ارائه لیست انتخاباتی از سوی حزب کارگزاران اشاره
میکند اما به این نکته اشاره نمیکند که کارگزارانیها به این واسطه از
قبل از انتخابات و تا امروز در آماج حملات مختلف اصلاحطلبان ستادی قرار
گرفتهاند و البته اقدام تکروانه آنها در انتخابات نیز هرگز در اردوگاه
اصلاحات رسمیت نیافت.
همچنین جدای از اینکه عدم ارائه لیست به معنی قبول نداشتن انتخابات است و
قبول نداشتن انتخابات هم به معنی تشویق به تحریم است؛ چپهای ستادی مثل
صفایی فراهانی یا تاجزاده نیز اعلام کردند که رأی نمیدهند و این اقدام هم
درستی یا نادرستی ادعای شرق پیرامون عزم انتخاباتی اصلاحطلبان را وضوح
بیشتری میبخشد.
در بحث "اغتشاش" نیز لازم به اشاره است که اگرچه سوابق جریان اصلاحات و
برخی رجال آن در براندازی و فتنه ۸۸ اظهرمنالشمس است ولی ما، نویسندگان
گزارش مذکور و هر عقل سلیمی در اردوگاه اصلاحات را دعوت میکنیم که نظرشان
درباره معنی این اظهارات علیرضا علویتبار بگویند که ۳ ماه قبل از اغتشاشات
آبان ۹۸ معترضین خیابانی احتمالی را دعوت به اشغال مراکز حساس نظام کرد!
و همینطور آنها را فرا میخوانیم که یک جمله و دقیقا فقط یک جمله از عقول
منفصل خود در ستاد اصلاحات بیاورند که "اعتراض خیابانی بد است و نباید
اغتشاش کرد"!
چنین جملهای را نخواهند یافت زیرا سران اردوگاه چپ از سالها قبل با
سیاهنمایی از شرایط کشور و دادن مدام آدرس خیابان، خود را برای فرماندهی
اغتشاشات برآمده از "فتنه اقتصادی" آماده کردهاند و متأسفانه کسانی از
جوانان و روزنامهنگاران اصلاحطلب در جریان این طراحی خطرناک نیستند و
قرار است از آنها بعنوان هیزم فتنه استفاده شود.
در بحث بیانیه اخیر آقای خوئینیها نیز از آنجا که مشرق اولین رسانهای بود
که تحلیل مربوط به "تحریم انتخابات" را از این نامه به استحضار مخاطبان
خود رساند لازم به توضیح است که اولا ما تحریم انتخابات مجلس یازدهم را نیز
پیش از وقوع پیش بینی کردیم و اکنون باید در موضع توضیح علت وقوع باشیم نه
در موضع اثبات!
ثانیا مشرق در گزارشی که پیرامون بیانیه آقای خوئینیها نوشت نیز جملات
مصطفی تاجزاده در حوالی چند ماه مانده به انتخابات مجلس یازدهم را ذکر که
گفته بود: "من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید
تصمیمهای متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن،
معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک
گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که
فتنهگر خوانده میشوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش میبریم. در غیر
این صورت آن را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم. "
صحبتهای که عینا همانها را در بیانیه اخیر خوئینیها خواندیم.
و آیا اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم جز همان که تاجزاده میخواست را
مرتکب شدند!؟ و آیا رفتار شریرانه لیست ندادن؛ آنهم با امضای عارف و
شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان جز به معنی تحریم انتخابات است!؟
و ثالثا از نامه اخیر خوئینیها برداشت معاضدت به اغتشاش را نیز داریم چون
او در حالی مجددا بر راهبرد حجاریان مبنی بر مشارکت مشروط یا همان تحریم
انتخابات در صورت ردّ صلاحیت چهرههای بد سابقه تأکید کرده است که همین
آقای حجاریان دائما از وقوع اغتشاش، عامالبلوی بودن جامعه و وقوع خشونت در
انتخابات سال ۱۴۰۰ (بدون حتی یک کلمه مذمت) سخن میگوید.
آیا تمام اینها به این معنی نیست که آقایان خوئینیها و حجاریان به طراحی
یک اغتشاش بزرگ علیه نظام میاندیشند که تا این لحظه با پیشلرزههایی مثل
آبان ۹۸ و تحریم انتخابات مجلس یازدهم همراه بوده است!؟
و آیا این حقایق قابل اثبات به این معنی نیست که اصلاحطلبانی که اهل
اغتشاش و تحریم نیستند اما شبیه "برده رقصان" مشغول فعالیت در همین پازل
هستند.